بسیاری امید دارند با تصویب لایحه دولت در حمایت از اعطای تابعیت فرزندان مادران ایرانی مشکلات عجیب و غریب بر سر راه زندگی بخش بزرگی فرزندان این مرز و بوم که در جستوجوی هویت خود هستند برداشته شود.
سلام نو – سرویس اجتماعی: سالهاست که جامعه ایرانی با یک مشکل اساسی در زمینه انتقال تابعیت از سوی مادر مواجه است و مادرانی که فرزندی حاصل از ازدواج با مردان خارجی دارند با مشکلات بسیاری در این زمینه مواجه هستند.
قوانین ایران تابعیت را از طریق خون به رسمیت میشناسد و نوزادانی که پدر ایرانی داشته باشند بلافاصله بعد از تولد میتوانند هر جای دنیا که باشند شناسنامه و تابعیت ایران را دریافت کنند. در مقابل نوزادانی که حاصل ازدواج زن ایرانی و مرد خارجی باشند باید 18 سال در ایران ساکن باشند تا بعد بتوانند درخواست تابعیت ایران را بکنند.
این اتفاق باعث مشکلات بسیاری به خصوص برای زنانی شده که با مردان افغان یا عرب ازدواج کردهاند به وجود آورده. این زنان نه تنها نمیتوانند برای بچههای خود تابعیت کسب کنند بلکه حتی نمیتوانند ریسک خروج از کشور با همسرشان را بپذیرند و احتمال تابعیت فرزندشان را از دست بدهند.
من ایرانیام، خانوادهام و فرزندم ایرانی است، چرا فرزندم نباید تابعیت داشته باشد؟
شاید فکر کنید روزی این قانون مشکل مهمی نبود ولی امروز با تبادل بیشتر بین ایرانیان و همسایگان عرب و افغان، فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی افزایش یافته و مشکلات فرزندان این ازدواج بیش از پیش پررنگ شده است.
دولت به تازگی برای حل این مشکلات لایحه تابعیت فرزندان مادران ایرانی را به مجلس ارائه کرده که بر اساس آن مادران ایرانی میتواند برای فرزندان خود درخواست شناسنامه و تابعیت کنند و خود فرد نیز میتواند بعد از 18 سالگی با اختیار خودش چنین کاری کند.
اما شاید با خودتان فکر کنید کودک حاصل از ازدواج با یک مرد خارجی مگر چه مشکلاتی خواهد داشت که این مسئله این چنین اولویت داشته باشد که دولت برایش لایحه تنظیم بکند؟
دختر جوانی که سال 90 با همسر عراقی خود آشنا شده و سپس ازدواج کرد یکی از نمونههای بسیاری است که امروز با مشکلات بسیار تابعیت نداشتن فرزندش دست و پنجه نرم میکند.
این دختر جوان که حتی برای ازدواج با همسرش مجبور به پرداخت جریمههای متفاوت مالی شد با اشاره به مشکلاتی که این روزها به خاطر فرزندش با آنها دست و پنجه نرم میکند به سلام نو گفت:
"من مادری هستم که همسری عراقی با شناسنامه عراقی دارم و دخترم با این که در ایران به دنیا آمده شناسنامه ایرانی ندارد و تنها شناسنامه عراقی دارد. این فقط مشکل من نیست و شرایط تمام خانوادههایی است که وضعیتی مشابه من را دارند. بچههای ما برای نزدیک به 20 سال بدون شناسنامه بزرگ میشوند و رشد میکنند که 20 سال هویت ندارند. در تمام این 20 سال اگر این بچهها مشکلی پیدا کنند شناسنامه ندارند و 20 سال تمام هم خود این بچهها و هم خانوادههایشان با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنند."
این مادر در ادامه با اشاره به مشکلاتی که سالهاست با آن درگیر است گفت:
" کار این بچهها در تمام این مدت به عنوان اتباع خارجی انجام میشود و هر کاری برای آنها چندین و چند برابر هزینه دارد. مثلا یک سرماخوردگی ساده میتواند تا 200-300 هزارتومان هزینه داشته باشد. من نباید 18 تا 20 سال نگران باشم که امسال به دخترم اقامت میدهند یا نه و اگر مریض شد چه کنم و چطور او را مدرسه ثبت نام کنم و آیا میتوانم یک ملک به نام او کنم یا خیر."
او با اشاره به عواقب چنین رفتاری با این بچهها گفت:
"شما فکر کنید جوانی که تا 20 سالگی بی شناسنامه است و با بی احترامی عرب و افغانی خطاب میشود و نیم دیگر هویتش به تمسخر گرفته میشود چه وضعی پیدا میکند؟ کسی که عرب و افغانی را هم به عنوان یک توهین میشنود. نیمی از وجود این بچهها ایرانی است که اکنون در حال نادیده گرفته شدن است و باید فکر کرد چنین رویکردی چه عواقبی دارد؟ چرا بچه من که دختر ایران هستم باید نادید گرفته شود؟ چرا من 18 سال نباید بتوانم فرزندم را از کشور خارج کنم. چرا یک مرد ایرانی میتواند با یک زن خارجی ازدواج کند و در همان لحظه برای فرزندش شناسنامه بگیرد ولی من به عنوان یک زن ایرانی نمیتوانم؟ من مادر نمیتوانم به فرزندم هویت کشورم را بدهم؟ بچهای که خاله و دایی ایرانی دارد. فرزند من که در این فضا رشد میکند حیف نیست که از ایران برود؟"
در جستوجوی هویت
واقعیت این است که وضعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی، به خصوص در خانوادههایی که تمکن مالی کافی برای پرداخت هزینههای سرسام آور این بچهها را ندارند بسیار بحرانی است و مشکلات بسیاری به خصوص درباره تحصیل این کودکان وجود دارد، مشکلاتی که با گذشت زمان هر روز عمیقتر میشوند.
مشکلات این دختر جوان ایرانی و فرزندش مشتی نمونه خروار است، خراوری که از افغانستان تا عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس گسترش یافته و هنوز کسی در پی مرحم گذاشتن بر زخمهای حاصل از این مشکل نیست.