سلام نو – سرویس سیاسی: امروز عمر فیلتر شدن تلگرام در ایران نزدیک به یک سال میشود. اردیبهشت گذشته بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه تهران با لیستی بلند بالا از اتهامات، حکم به فیلتر شدن تلگرام داد، حکمی که با مخالفت حسن روحانی، رییس جمهور، و آذری جهرمی، وزیر ارتباطات، همراه بود، مخالفتی که البته اثر خاصی نداشت.
حالا یک سال پس از آن ماجرا تلگرام همان اثر گذاری و همان مخاطب سابق را دارد و عملا هزینهای که مشاورهها و تصمیمسازیهای غلط برای فیلتر این اپلیکیشن به نظام تحمیل کرد هیچ اثری نداشت و نه تنها هیچ کدام از امیال فیلتر کنندگان تلگرام را برآورده نکرده بلکه کار تلگرام برخلاف مسیر مدنظر آنان هم پیش رفته است.
قرار بود با فیلتر تلگرام اپلیکیشنهای بومی پر و بال بگیرند و پرمخاطب شوند اما نه تنها سروش و گپ و چند اپلیکیشن جایگزین تلگرام پر و بال نگرفتند، بلکه اپلیکیشنی مثل بیسفون هم که در تلاش بود تا در یک رقابت سالم جای خود را باز کند قربانی فیلترینگ تلگرام و رانتهای دیگر اپلیکیشنها شد.
میدان را خالی کردن
مهمترین اتفاقی که با فیلتر تلگرام افتاد این بود که مقامات و مسئولین رسمی کشور از جمله رهبر انقلاب و رسانههای پر مخاطبی مثل فارس و ایسنا تلگرام را ترک کردند و عملا زمین بازی را به رسانههای معاندی مثل آمدنیوز و ایران اینترنشنال واگذار کردند تا بدون کمترین رقیبی هر کاری که دوست دارند بکنند.
بنا بر گزارشات آماریای که ایسپا اخیرا منتشر کرده است سهم ۶۰ درصدی تلگرام از مخاطبان فضای مجازی ایران در ابتدای سال پس از فیلترینگ دچار نوسان شده و تا مهر کاهشی بوده است. در مقابل استفاده از اینستاگرام، واتساپ و پیامرسان سروش افزایش داشته است. اما از مهرماه به بعد تا پایان سال تلگرام توانست سهم بازار خود را پس بگیرد.
بازگشت تلگرام چنان بود که کانال ریاست جمهوری، کانال ایسنا، کانال خبرگزاری فارس و کانال برخی چهرههای سیاسی، فعالیت خود را در این شبکه از سرگرفتند و حتی پیشنهادتی برای رفع فیلتر این شبکه برای اطلاع رسانی در سیل اخیر ارائه شد.
چرا درس نمیگیریم؟
زمانی که شایعه فیلتر تلگرام بر سر زبانها افتاد بسیاری مسئولین این کار را به مرور تجربه ماهواره و ویدئو ارجاع دادند و درخواست کردند که از تکرار تجربه بیهوده جلوگیری شود، اما در نهایت چنین نشد و در نهایت با فیلتر تلگرام دوباره در مسیر تکرار همان تجارب و شکستن قبح قانون شکنی قرار گرفتیم.
اما چرا از گذشته درس نمیگیریم؟ این سوال دو پاسخ متفاوت دارد. یک گروه هستند که همچنان در گذشته ماندهاند و "بگیر و ببند" را راه اداره مملکت و حکومت میدانند. این گروه اساسا نمیتوانند از گذشته درس بگیرند چون همچنان در گذشته هستند.
گروهی دیگر اما از گذشته درس گرفتهاند و ضرورتهای روز را درک میکنند، اما منفعتشان در بگیر و ببند و حذف رقیبان است. شاید بپرسید کدام منفعت؟ واقعیت این است که حذف تلگرام به معنای میدان دادن به رقبای وطنی آن بود، اما رقبای تلگرام نه تنها به حذف تلگرام راضی نشدند بلکه دنبال بیشترین میزان حمایت فنی و مالی رفتند.
یک مورد از کمکهای دولت به پیام رسانهای داخلی کمک 500 میلیارد تومانی بود که بعد از فیلتر تلگرام انجام شد، این کمک فارغ از کمکهای غیر مالی و رانتهای عجیب و غریب برخی از این اپلیکیشنها بود. از جمله پیام رسان سروش از رانت و حمایت بیدریغ صدا و سیما برخوردار بود و هست و برنامههای مختلف آن را مجانی تبلیغ میکردند.
حالا اما نه اثر چندانی از سروش و رفقایش هست و نه فیلتر تلگرام چندان محلی از توجه دارد، آنچنان که کانال اطلاع رسانی ریاست جمهوری هم به تلگرام برگشته و به نظر میرسد همه فهمیدهاند برای هیچ و پوچ هیاهو کردند. یا شاید هم نه برای پر شدن جیب دیگران هیاهو کردند.