به گزارش سلام نو، بدون شک همه ما با واژه «قهر طبیعت» آشنا هستیم و آن را در راستای زیادهخواهی بشر به کار میگیریم، اما مساله مهم این است که طبیعت چرا قهر میکند؟ یا اینکه اصلا قهر میکند؟ یا اینکه انسانها برای فرار از مسئولیت کارهای اشتباهشان در مواجهه با طبیعت، خود را پشت این واژه پنهان میکنند.
به باور کارشناسان، طبیعت عاقلانه رفتار میکند و انتقامش را از ما میگیرد و وقوع سیلهای اخیر نیز در واقع به نوعی انتقامجویی طبیعت از زیادهخواهی انسانهاست.
ولی الله مظفریان گیاهشناس و عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور معتقد است بهرهبرداری بیرویه از طبیعت، چرای بیش از حد و بهرهبرداری بیضابطه از معادن برخی از دلایل وقوع سیلهای اخیر در کشور است که تمام آنها توسط ما انسانها صورت گرفته است.
وی روز دوشنبه در گفتوگو با خبرنگار علمی ایرنا گفت: در چند روز اخیر که درگیر سیل هستیم بیشتر استادان و کارشناسان منابع طبیعی حرفهایی را در ارتباط با علت وقوع آن مطرح میکنند اما هیچ کدام علل اصلی پیدایش سیل را نمیشناسند یا نمیخواهند بیان کنند.
مظفریان افزود: در اصل ماجرا، ایران کشوری است گسترده که تا چند سال گذشته جمعیتی با تعدادی دام محدود داشت که نگهداری از آنها فشاری بر طبیعت وارد نمیکرد اما با افزایش جمعیت خواستههای افراد نیز تغییر کرد و فرهنگها عوض شد در نتیجه برای رسیدن به این خواسته تا توانستیم به طبیعت فشار وارد کردیم.
این گیاهشناس تاکید کرد: افزایش شمار دام موجب شد تا فشار زیادی بر طبیعت وارد شود زیرا وقتی دام وارد مرتع میشود میچرد و گیاهان را ریشهکن میکند و در نتیجه این شرایط ، توان جذب آب از زمین گرفته میشود بنابراین وقتی دانههای باران با زمین برخورد میکنند به جای اینکه در زمین فرو بروند، جاری میشوند و چون گیاهی برای مهار و کنترل آن وجود ندارد در نتیجه روانآبها به سیل تبدیل میشود.
وی گفت: بنابراین تخریب مرتع و جنگل در اثر بهرهبرداریهای بیرویه، ساخت جادهها، سدها، لولههای انتقال نفت، گاز و آب در سالهای اخیر، همه سبب شدند تا طبیعت عریان و تخریب شود که در این شرایط برای دریافت دانههای وزندار باران آمادگی ندارد زیرا توان جذب و نفوذ آنها را از دست داده است که نتیجه آن وقوع سیل میشود.
این گیاهشناس با اشاره به اینکه افزایش دام، مرتع را نابود کرده است تاکید کرد: مساله مهم این است که دامدار ما دامپرور نیست بلکه چوپاندار است، بین دامداری و دامپروری تفاوت وجود دارد وقتی دامپروری دارید به جای اینکه یک گله گاو را در جنگل رها کنید تا بچرد که در نهایت از هر کدام یک کیلو شیر بگیرید؛ دو گاو در طویله نگه میدارید تا از هر کدام 100 کیلو شیر دریافت کنید و این دامپروری واقعی است.
** برای بقای طبیعت ایران، گلهداری به شکل کنونی منسوخ شود
وی اظهار داشت: اگر بخواهیم طبیعت ایران باقی بماند باید گلهداری و رمهداری به شکل امروزی منسوخ شود.
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور به بهرهبرداری بیرویه از مراتع کشور اشاره کرد و گفت: به عنوان مثال در سرخس کنار رودخانه هَریرود میبینید که بخش ایرانی آن بیعلف و سبزه است اما آن طرف رودخانه در ترکمنستان، پوشش گیاهی فراوان دیده میشود، در واقع بخش ایرانی شن و بیابان است چون ما بهرهبرداری بیرویه انجام دادیم اما در آن سوی رودخانه یعنی ترکمنستان، گلهدار و رمهدار وجود ندارد بلکه آنها دامپروری دارند.
وی اینچنین نتیجه گرفت که بهرهبرداریهای بیرویه و بیش از حد از پتانسیلهایی که در طبیعت وجود دارد عامل تخریب و تولید سیل شده است.
مظفریان به وقوع سیل در خوزستان اشاره کرد و افزود: طی قرون متمادی، رودخانه کرخه در خوزستان جاری بود و همیشه حوضه آبخیز آن از جمله کامیاران، گردنه اسدآباد و کرند غرب بوده و طی سالیان طولانی از این نقاط آب به خوزستان میرفته است، در این مدت وقتی آب به خوزستان میرفت و به دشت آنجا میرسید بعد از شوش وارد سوسنگرد و حمیدیه میشد که در آنجا به کرخه میگفتند «کرخه کور»، چون آب در سطح دشت گسترش مییافت و در زمین فرو میرفت و در نهایت وارد هورالعظیم یا هورالهویزه میشد.
وی ادامه داد: دراین شرایط دیگر سیلی به وجود نمیآمد چون آب به تدریج آمده بود و به تدریج هم پخش میشد ولی ما سد «کرخه» را ایجاد کردیم که با وجود آن، روند طبیعی آب مختل شد و در سیل اخیر برای محافظت از سد، دهانه آن را بیش از حد باز کردند به طوری که دبی آبی که از سد خارج و وارد دشت خوزستان میشود از دبی آب ورودی به سد، بیشتر است و این سبب شد که امروز بگوییم سوسنگرد یا حمیدیه را تخلیه کنید زیرا با این کار، سیل کاذب راه انداختیم.
مظفریان گفت: در حالی که اگر در حوضههای آبریز کامیاران و گردنه اسد آباد یا کرمانشاه پوشش گیاهی به اندازه کافی وجود داشت، اراضی کشاورزی گسترش نیافته بود و زمین شخم خورده فراوان نبود؛ آب در زمین فرو مینشست و سیل ایجاد نمیشد.
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور تاکید کرد: هر چه آب در پشت سدها ذخیره کنیم به همان اندازه و گاه، بیشتر خاک از دست میدهیم، خاک برخلاف آب زایا است و وقتی وارد سد میشود در واقع حجم زیادی عامل زایا وارد آنجا میکند.
وی ادامه داد: علاوه بر این باعث افزایش روند تبخیر میشویم، در واقع تمام آبهایی که پشت سدها جمع کردیم تشتهای تبخیر هستند، به عبارتی یک دامنه وسیعی درست کردیم که در معرض تبخیر بادی و آفتابی قرار دارد در حالی که این آبها میتوانستند به تدریج در زمین فرو روند و به مرور از آن استفاده کنیم مانند اجداد ما که از این آبها در قالب چشمهساران و قناتها استفاده میکردند و آب به تدریج در اختیار کشاورز و مردم قرار میگرفت و در نهایت نه سیل و نه مورد دیگری داشتیم.
** معدنکاری بلای جان طبیعت شده است
مظفریان گفت: معدنکاری یکی دیگر از عوامل تخریب طبیعت است، وقتی قسمتی از طبیعت معدنکاری می شود گودالهای زیادی به وجود میآید که به مرور آب در آنها جمع میشود که انباشت زیاد آب و تکمیل ظرفیت آن مجبور است در مکانی سرازیر شود که در این حالت سیل به وجود میآید، در حالی که اگر آن معدن کنده نشده بود یا حداقل اصولی کار پیش رفته بود، پوشش گیاهی روی خاک سبب میشد آب به تدریج داخل زمین نفوذ کند و در قالب چشمه مورد استفاده قرار گیرد.
وی افزود: در سالهای گذشته و نه چندان دور هر روزی که وارد طبیعت تهران و البرز میشدیم در کنار چشمهسارها مینشستیم و آب را بیمحابا میخوردیم، اما امروز دیگر چشمهای میبینید آیا جرات میکنید آب آن یا آب رودخانه را بخورید؟ خیر؛ چون آبها را آلوده کردهایم.
وی با بیان اینکه طبیعت خودش عاقلانه رفتار میکند و انتقامش را از ما میگیرد، گفت: در جنگلهای زاگرس بیضابطه جادهسازی شده است در حالی که نیازی به این کار نیست بنابراین تمام این عوامل در کنار هم موجب بروز سیل و تلفات جانی و مالی در کشور شده است. /ایرنا