به گزارش سلام نو، هر ساله در آستانه برگزاری جشنواره «سینماحقیقت» بحث فیلمهای مستند سیاسی هم داغ میشود البته این بحث در ۲ سال اخیر و با کنار گذاشته شدن برخی از فیلمهای سیاسی، بیشتر و حساستر شده است.
امسال نیز تعدادی مستند سیاسی برای حضور در دوازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» فرم پر کردند که برخی از این آثار به جشنواره راه پیدا نکردند و گفته شد برخی از آنها کیفیت لازم را نداشتند و از سوی هیات انتخاب رد شدند و البته سخن محمدمهدی طباطبایینژاد دبیر جشنواره و مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی مبنی بر اینکه در جشنواره آثار پروپاگاندا پذیرفته نمی شود، مساله را پیچیده تر کرد.
تولید مستندهای سیاسی برای فیلمسازان ریسک است زیرا بررسی موارد تاریخی-سیاسی بسیار سخت و گاهی غیرممکن است. اینکه فیلمساز در جریان تولید اثر مستند سیاسی، خود دچار قضاوت شود و یا به جناح خاصی روی آورد از دیگر مشکلات تولید فیلم مستند سیاسی است. بسیاری از مستندسازان میگویند به دلایل مختلف آثاری که آنها در حوزه سیاسی ساخته اند اجازه نمایش نیافته اند که مهمترین علت آن سوءتفاهم جناحهای مختلف بوده است.
درباره همین موضوع با تعدادی از صاحب نظران درباره تولید مستندهای سیاسی و باید و نبایدهایی که در این حوزه وجود دارد، گفتگو کردیم. از جمله این افراد میتوان به عماد افروغ نویسنده، جامعه شناس و سیاستمدار، ناصر صفاریان مستندساز و منتقد سینما و مصطفی شوقی نویسنده و کارگردان سینمای مستند اشاره کرد که هرکدام از این مصاحبه شوندگان براساس دیدگاه خود نظراتی درباره تولید مستند سیاسی و اهمیت آن بیان کردند.
عماد افروغ گفت: اگر میخواهیم در کل نگرش منظومهای و دیالکتیک به مقولههای مختلف از جمله سینما داشته باشیم باید به دیالکتیک سینما و سیاست نیز توجه کنیم و اگر به این امر توجه نکنیم یعنی خودمان را به بی توجهی زده ایم.
وی افزود: این یک واقعیت است و حتی سینماگران نیز به این مساله اعتراف دارند که سینما دستخوش سیاستها و رفتارهای سیاسیون قرار گرفته است به این معنا که یک جناح میآید و یک سری سیاستها و رفتارهای سینمایی را رقم میزند و بعد از آن یک جناح دیگر روی کار آمده و یک سری سیاستها و رفتارهای سینمایی دیگر را تعریف میکند.
این جامعه شناس با اعلام اینکه این تغییر سیاستها و رفتارهای سیاسی کار را برای فیلمسازی که میخواهد وارد عرصه سینمای سیاسی شود سختتر میکند، توضیح داد: کسانی که دست اندرکار سینما هستند، معتقدند در حوزه تولیدات سینمایی سیاسی، قانون یا قاعده عام و فراگیری وجود ندارد که فیلمساز بخواهد به پشتوانه آن کار کند در حالی که اگر چنین مشکلی کمتر وجود داشته باشد حتما جایی برای مستند سیاسی باز میشود مگر اینکه سینماگران خودشان ملاحظه و محافظه کاری کنند و یا اسیر برخی منفعتجوییها شوند و روند تولید آثار مستند را به سمتی دیگر کشانند.
افروغ: در حوزه تولیدات سینمایی سیاسی، قانون یا قاعده عام و فراگیری وجود ندارد که فیلمساز بخواهد به پشتوانه آن کار کند در حالی که اگر چنین مشکلی کمتر وجود داشته باشد حتما جایی برای مستند سیاسی باز میشود
افروغ تاکید میکند که اگر سینما نسبتی با جامعه دارد پس نمیتواند نسبت به سیاست بیگانه و بیتفاوت باشد بلکه سینما باید به حساب روشنفکری و معرف جامعه و نیازهای آن بودن باید به مستند سیاسی توجه جدی کند البته مستندهایی که تا حد ممکن فراجناحی باشند.
وی درباره ضرورت فراجناحی بودن سینما توضیح داد: این دیگر برمی گردد به رسالتی که من برای سینما و جامعه قایل هستم. جامعه ما یک جامعه طیفی است نه قطبی و اگر سینما بخواهد با جامعه نسبت دیالکتیک برقرار کند باید بازتابنده وجه طیفی جامعه باشد نه وجه قطبی و تصنعی و کاذبی که امروزه سیاسیون به جامعه تحمیل میکنند.
این سیاستمدار که سابقه داوری جشنوارههای سینمایی را در کارنامه دارد، ادامه داد: اگر بخواهیم نگاه همراه با تعهد و رسالت اجتماعی به سینما داشته باشیم، توصیه میشود که مستند سیاسی ما نیز فراجناحی و بیانگر وجه طیفی جامعه باشد و اسیر جناحها نشود. شاید برخی از حساسیتها نسبت به مستند سیاسی این باشد که احساس میکنند فیلمها یک سویه تولید شده اند و حساسیت آنها طبیعی است.
این نماینده مجلس شورای اسلامی در دوره هفتم توضیح داد: البته خودم نیز برخی از این مستندها را دیده ام که احساس کردهام یک طرفه به قاضی رفتهاند و نگاه فراگیر نداشته اند. شایسته نیست مستند سیاسی ما معرف واقعیت نباشد و در دام سیاسیون بیفتد. ما نیازمند مستندهای سیاسی غیرجناحی هستیم که البته این نوع از مستند هم حساسیت برانگیز است که اگر حساسیت برانگیز نباشد جای تعجب است.
وی ادامه داد: ضروری است که فیلم مستند سیاسی ساخته شود، اما اگر در این میان یک مستندی ساخته شود که سبقه جناحی دارد باید جناح دیگر نیز دست به تولید مستند بزند و ما نباید اجازه بدهیم یک جناح قدرت مانور داشته باشد و قدرت مانور را از یک جناح دیگر بگیریم بلکه باید فرصت برای هر دو جناح وجود داشته باشد.
افروغ در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه هر جناحی که به دنبال مانور دادن از این طریق است باید تابع یک سری قواعد عام باشد، گفت: مساله دیگر برخوردهای سلیقه ای با قوانین و قواعد عام است که این مساله نیز باید کمرنگ شود. هرچقدر در ساز و کار اجرایی یک سویه عمل کنیم و افرادی یک سویه را در سیاستگذاریها و شوراها دخالت دهیم، خواه ناخواه نتیجه این امر برخوردهای سلیقه ای خواهد شد، اما اگر فراجناحی عمل کنیم نتایج کار نیز نتایج غیرجناحی خواهد بود.
وی توضیح داد: معتقدم تنها مصلحتی که سینماگران باید آن را دنبال کنند دفاع از حقوق شهروندی است و حقوق شهروندی تنها حقِ فردی نیست بلکه شامل حق گروهی، حق جامعه، عدالت، آزادی و اخلاق است و ما توقع داریم سینماگران حقیقت گرا و نترس باشند و نقش کاسب را بازی نکنند و اگر چنین مواردی اعمال شود، شاهد اصلاح در سیاسیون هم خواهیم بود اما اگر این اتفاق رخ ندهد یعنی فضای امنی را فراهم کرده ایم تا همچنان شرایط برای تاختن سیاسیون هموار باشد.
افروغ در پایان گفت: درست است که ما به سینما اهمیت و ارزش میدهیم اما این ارزش به واسطه دفاع از حقوق مردم و رساندن صدای مردم به وجود آمده است. در چنین شرایطی فیلمساز باید ترس و گرایشهای سیاسی را کنار بگذارد و با تولید آثار مناسب حرف مردم را بزند.
ناصر صفاریان مستندساز و منتقد سینما نیز درباره این موضوه گفت: موضوعی که باید درباره سینمای سیاسی اعم از مستند و بلند داستانی در نظر گرفت این است که اساسا تعریف فیلم سیاسی چیست؟ آیا پرداختن به یک شخصیت سیاسی میتواند فیلم را سیاسی کند؟
وی اضافه کرد: در حال حاضر اکثر فیلمهای مستند سیاسی که ساخته میشود درباره یک شخصیت سیاسی است که به اعتقاد من نمیتوان آن اثر را مستند سیاسی دانست زیرا زمانی که این آثار را بررسی کنیم متوجه میشویم که وجوه سیاسی فرد مورد نظر چندان پررنگ نیست.
این مستندساز در توضیح دیگر آسیبهای ساخت مستندهای سیاسی توضیح داد: مهمترین مشکلی که در زمینه تولید فیلمهای مستند سیاسی وجود دارد، این است فضا آن قدر باز نیست که بتوان تحلیلهای سیاسی مناسب و درستی در فیلم ارایه کرد و حتی بسیاری از نهادها و مراجع ذی ربط ترجیح میدهند که نسبت به شخصیتهای سیاسی حتی اگر خیلی نزدیک به حاکمیت و قدرت باشند، تحلیلی نداشته باشند.
صفاریان: مهمترین مشکلی که در زمینه تولید فیلمهای مستند سیاسی وجود دارد، این است فضا آن قدر باز نیست که بتوان تحلیلهای سیاسی مناسب و درستی در فیلم ارایه کرد
این نویسنده و منتقد گفت: این مسایل باعث میشود در نهایت مستندهایی تولید شود که نگاه جناحی در آنها وجود دارد و یک طیف خاص را تبلیغ کرده است و نگاه تحلیلی در این آثار دیده نمی شود البته در این سالها استثناهایی نیز وجود داشته است که امیدوارم بتواند به جریان تبدیل شود و تنها در حد یک جرقه باقی نماند.
به گفته وی، تولید فیلمهای سیاسی باید با نگاه فرهیختهتری دنبال شود و شخصیتها سیاه و سفید نباشند.
این منتقد سینما تاکید کرد: باید تولید این دسته از آثار به گونه ای باشد که فیلمساز بدون قضاوت، اطلاعات و دانستههای خود را در اختیار مخاطب قرار دهد و مخاطب خود به دنبال حقیقت برود. نمونه ای که در این زمینه میتوان نام برد مجموعه «روزگار رضاخانی» است که در حاکمیتی ترین نهادهای کشور یعنی حوزه هنری ساخته شده است.
وی با اشاره به اینکه در این مجموعه تصویری از رضاشاه دیده میشود که با آنچه که در ۴۰ سال گذشته گفته شده متفاوت است، توضیح داد: مخاطب تصویری را در این مجموعه مستند میبیند که به واقعیت نزدیک تر است. در این مستند سازنده اثر، نکات مثبت و منفی این شخصیت را به تصویر کشیده و با این دید به آن نگاه نشده است چون با این آدم از نظر سیاسی، ایدئولوژیک سیاسی و فرهنگی خوب نیستیم پس تنها نکات منفی را ارایه کنیم، بلکه این مستند نگاه واقع گرایانه دارد.
این منتقد سینما درباره مستندهای تبلیغاتی که درباره چهرههای سیاسی تولید شده است نیز بیان کرد: اولین نمونههای مستندهای تبلیغاتی را نمونههای موفقی میدانم چراکه به رسالت خود عمل کردند که از جمله این مستندها میتوان به مستندی که توسط زنده یاد سیفالله داد در سال ۱۳۷۶ ساخته شد و یا مستندی که کمال تبریزی درباره هاشمی رفسنجانی تولید کرد اشاره کرد اما این نوع از مستندها در سالهای بعد دچار تکرار شد و فقط در رای آوردن نامزدهای ریاست جمهوری تاثیرگذار بود.
صفاریان در پایان گفت: در نهایت میتوان به این مساله اشاره کرد که مهمترین دلیلی که مستندسازان به سمت تولید آثار سیاسی نمیروند این است که فضای جامعه ما در این زمینه بسیار بسته است.
مصطفی شوقی کارگردان مستند سیاسی «شورش علیه سازندگی» که در دوازدهمین دوره جشنواره «سینماحقیقت» پذیرفته نشده است نیز درباره این سوژه گفت: جامعه ایران خوشبختانه یا متاسفانه جامعه ای است که کاملا اهل سیاست است و این امر در تاریخ پرفراز و نشیب معاصر ایران به ویژه در ۲۰۰ سال اخیر ملموس بوده و جامعه همه حرکتهای خود را در بستر فعالیتهای سیاسی دنبال کرده است.
وی افزود: در کنار همه منعهایی که در حوزه سیاست، خانواده و محیطهای کاری وجود دارد اما باز هم کشش به مسایل سیاسی در مردم ایران وجود دارد که البته این علاقه مندی تنها به سیاست داخلی مربوط نمی شود و درباره مسایل سیاسی در کشورهای مختلف هم تعمیم مییابد و میتوان گفت سیاست در تار و پود مردم ایران تنیده شده است.
کارگردان مستند «زندگی، زمانه و مرگ امیر عباس هویدا» بیان کرد: مستندسازی در عرصه سیاست و یا مستندسازی سیاسی در ایران حرکت روی یک سطح صیقلی است و فیلمساز هرلحظه ممکن است دچار لغزش شود و سقوط کند از سوی دیگر با توجه به اینکه سیاست در ایران محل سوءتفاهم و بحث است، هر فیلم مستند سیاسی با هر نگاه و رویکردی ساخته شود، موافقان و مخالفان را به سمت بحث جدی میکشاند.
شوقی: مستندسازی در عرصه سیاست و یا مستندسازی سیاسی در ایران حرکت روی یک سطح صیقلی است و فیلمساز هرلحظه ممکن است دچار لغزش شود و سقوط کند
وی با تاکید بر اینکه تاریخ معاصر ایران عرصه سوءتفاهمهای بسیاری است و متاسفانه در همه کنشهایی که صورت میگیرد این سوءتفاهمها نیز جاری است، گفت: در چند مستند سیاسی «هویدا»، «اسدالله علم، مردی برای تمام فصول» و «شورش علیه سازندگی» شاهد چنین برداشتها و سوءتفاهمهایی بوده ام.
این مستندساز توضیح داد: یکی از علل این سوءتفاهمها این است که یک روایت مستقل و جاری در تاریخ معاصر ایران وجود ندارد و معمولا درباره یک شخصیت تاریخی همیشه بحثهایی درباره خیانت وی به کشور مطرح است که این امر کار را برای مستندساز سخت میکند زیرا مستندساز سعی میکند نگاه مستقلی به موضوع ارایه دهد و همین مساله سبب میشود تا او طرف سوم دعوا باشد.
وی با اشاره به اینکه چنین تجربه ای را در مستند «هویدا» پشت سرگذاشته است، عنوان کرد: در این مستند به دنبال یک شخصیت تاریخی رفته بودم که هم درباره خدمات و هم درباره خیانتهای وی صحبت میشود. در این مستند نگاه مستقل خود را دنبال کردم که این مساله سوءتفاهمهایی را ایجاد کرد که همچنان درگیر آن هستم.
شوقی با اشاره به اینکه حتی درباره مستند «شورش علیه سازندگی» هم این سوءتعبیرها وجود دارد، گفت: همین سوءتفاهمها باعث شد این فیلم در دوازدهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور نداشته باشد.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود تاکید کرد: بزرگترین مشکل مستندسازی تاریخی-سیاسی از سوءتفاهمهای جاری در عرصه سیاست ایجاد میشود که باعث قضاوتهایی نسبت به مستندهای میشود. البته برخی از مستندهای سیاسی نیز با نگاه خاص گروهی و سیاسی ساخته میشود که این امر خود یکی از مهمترین آفتهای مستندسازی سیاسی است.
این مستندساز بیان کرد: مستندهای تاریخی و سیاسی نباید عرصهای برای قضاوت شود، اگر فیلمساز فقط راوی باشد و اجازه دهد مخاطب خود تشخیص دهد، بهتر است. سینمای مستند برگرفته از مستندات است یعنی فیلمساز باید یک سری مستندات له و یا علیه موضوع ارایه کند.
وی ادامه داد: تاریخ معاصر ایران تاریخ سوءتفاهمها است؛ آدمها یا سیاه هستند یا سفید، یا خادم هستند یا خائن. کتابهای معدودی در زمینه شخصیتها و رخدادهای تاریخی وجود دارد که در بین آنها کتابهای مستقل و بی طرف کم است و وقتی چنین آفتی در ادبیات وجود دارد بی شک شاهد چنین آفتی در سینما نیز هستیم.
شوقی در پایان گفت: مستندهای تاریخی و سیاسی نباید آثار آبروبر و آبروخر برای کسی باشد و این مساله باید مورد توجه فیلمساز قرار گیرد./مهر