به گزارش سلام نو ، این ده حقیقت عبارت اند از:
۱-با زیدان، دوباره طلوع میکنیم!
بعد از حذف از جام ملت های آسیا و باخت سنگین مقابل ژاپن و خداحافظی کارلوس کی روش از تیم ملی ایران، بحثهای زیادی در خصوص انتخاب سرمربی تیم ملی از سوی مقام های مسئول صورت گرفت. مازیار ناظمی که معاون وزیر ورزش است، یک روز بعد از حذف ایران در توییتی جنجالی از حضور مورینیو و زیدان در صف مربیگری تیم ملی خبر داد و با هشتگی معروف مثل دوباره طلوع می کنیم جنجال زیادی در خصوص انتخاب سرمربی جدید تیم ملی راه انداخت. در حالی که زیدان آلترناتیو بزرگی برای تیم های مطرح جهان به حساب می آمد و سرانجام بدون هیچ جنجال رسانه ای بار دیگر به نیمکت رئال مادرید بازگشت. جالب این است که بعد از آن همه بحث و جدلی که بر پا شد هنوز هم سرمربی تیم ملی مشخص نشده و باید حضور افرادی مثل مورینیو، زیدان، کلینزمن و بلان از جمله دروغ های بزرگ ورزش ایران بدانیم.
۲-موردی عجیب که علی کریمی آن را ممکن کرد!
حقیقتی عجیب به خصوص بعد از باخت برابر پدیده مشهد که کریمی در واکنش به سوال خبرنگاران در مورد کناره گیری اش از عنوان سرمربیگری گفت: من خودم باید خودم را اخراج کنم!
تقریبا در هیچ جای دنیا نمی توانیم موردی را پیدا کنیم که سرمربی تیم همزمان مالکیت باشگاه را برعهده داشته باشد. اما علی کریمی این کار را ممکن کرد. او از هفته پنجم مسابقات لیگ هجدهم مالکیت باشگاه سپیدرود را بر عهده گرفت و همزمان سرمربی تیم هم شد. اما این دو مسئولیتی جداگانه از هم است و هر کدام درگیری و شلوغی خاص خود را دارد و نمیتوان آن را کنار هم قرار داد. در نهایت هم کریمی نتوانست در این تیم طاقت بیارد و چند هفته بعد از شروع نیم فصل دوم از جمع سپیدرودی ها جدا شد.
۳-قرارداد سفید امضا، کی داده و کی گرفته است؟!
بحث قرارداد سفید امضا یکی از موضوعاتی به شمار میرود که در چند سال اخیر فوتبال ایران به وفور تجربه شده است. برخی از بازیکنان برای کسب محبوبیت بین هواداران یا ادای دین به تیم سابق خود در بدو بازگشت اعلام میکنند که قرارداد سفیدی امضا کردهاند. بدون این که مبلغ مشخصی را تعیین کرده و حق و حقوق خود را دریافت کنند. این هم جزو همان دسته از دروغ هایی است که نباید باور کرد. طبق عرف بازیکنان در هنگام مذاکره مبلغ مورد نظر خود را اعلام کرده و مدیران باشگاه ها پس از چانه زنی به یک میزان متعارفی میرسند اما در یک حرکت نمادین اعلام میشود که قرارداد سفید امضا شده و همه چیز در عشق به پیراهن خلاصه می شود. موضوعی که چندان هم نباید به آن توجه کرد و بیشتر امری هیجان انگیز برای تفکر هواداری است.
۴-دربی ۹۰-۱۰، آرزویی که جذابیت را به سکوها میآورد
در همه جای دنیا قانون میزبانی و مهمانی رعایت می شود و تماشاگران طبق قانون مشخص ۹۰ به ۱۰ در استادیوم حاضر میشوند. به مانند دربی میلان که تیم میزبان ۹۰ درصد ظرفیت سن سیرو را در اختیار دارد و مهمان تنها از ۱۰ درصد جایگاه خود می تواند استفاده کند. اما در ایران همه چیز متفاوت است. در شهرآورد بزرگ پایتخت استادیوم آزادی به صورت ۵۰-۵۰ در اختیار هر دو تیم قرار می گیرد تا از بروز هرگونه مشکل جلوگیری شود. در این میان قرار بود در دربی دور رفت این قانون اجرا شود و ۹۰ درصد در اختیار تیم میزبان و ۱۰ درصد در اختیار تیم مهمان قرار بگیرد. موضوعی که مورد موافقت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هم قرار گرفت و سازمان لیگ به اجرای آن اصرار داشت. اما سرانجام عملی نشد تا این آرزو بر دل هواداران بماند. بی شک تحقق این عمل باعث جذاب تر شدن مسابقات دربی شده و شانس برد و باخت تیم ها را بالا میبرد و همین موضوع میتواند کیفیت مسابقات را افزایش داده و حساسیت آن ها را دو چندان کند.
۵-تهران پرامکانات، خالی از زمین چمن استاندارد
در ماه پاییز و زمستان به علت سردی هوا بسیاری از زمینهای تمرین تیم های لیگ برتری با توجه به عدم نگهداری درست غیر قابل استفاده میشدند. مسئله ای که گریبان استقلال و پرسپولیس را گرفت و داد بازیکنان و همچنین کادر فنی آن ها را درآورد. قبل از برگزاری دربی هم با توجه به بارانهای سیل آسا که در تهران و شهرهای دیگر ایران آمد، شاهد این بودیم که زمین تمرینی باشگاه ها از حالت عادی خارج شده و غیر استفاده است. در این میان بسیاری از تیم ها نسبت به عدم وجود زمین تمرینی اعتراض داشتند. با توجه به اینکه در پایتخت استادیوم های مختلفی وجود دارد که میتوان از آنها برای برگزاری تمرین استفاده کرد اما عدم وجود یک زمین چمن مناسب و استاندارد ضعف بزرگی به حساب می آید و گریبان تیمها را گرفته است. در حالی که داشتن چند زمین تمرینی ایدهآل برای دو باشگاه استقلال و پرسپولیس جزو واجبات بوده و امری بدیهی است که اصلا مورد توجه قرار نمیگیرد.
۶-اینستاگرام رسمی باشگاه، در اختیار افراد معمولی!
باشگاه های بزرگ جهان از فضای مجازی مثل اینستاگرام و توییتر برای اطلاع رسانی به هواداران خود استفاده میکنند و باید سخنان مطرح شده در این فضاها را جزو مواضع رسمی باشگاه ها بدانیم. اما در فوتبال ایران اتفاق جالب توجهی افتاده است. اینستاگرام پرسپولیس که از طرف مبدا تیک آبی هم گرفته و به صورت رسمی شناخته میشود، در اختیار مسئولان و روابط عمومی پرسپولیس نیست و افرادی خارج از باشگاه آن را اداره میکنند. مسئله جالب توجه این است که با توجه به اثبات این قضیه هنوز هم صفحه مورد نظر به فعالیت خود ادامه می دهد و اینستاگرام با توجه به اینکه این صفحه را به صورت رسمی می شناسد، اکانتی که توسط مسئولان باشگاه دوباره راه اندازی شده را تایید نمیکند. موضوعی عجیب و قابل توجه که شاید تنها در ایران رقم بخورد.
۷- چهار تیم با دو مالک، عجیبترین اتفاق لیگ ایران
بحث مالکیت مشترک این روزها در فوتبال ایران به چشم دیده می شود و چهار باشگاه بزرگ ایران با دو مالک اداره می شوند. امری که طبق اساسنامه فیفا غیر قانونی بوده و دو تیم با یک مالک مشترک و یک منبع تغذیه مالی نمی توانند در یک لیگ مشخص شرکت کنند. نمونه آن هم در گذشته و لیگ برتر ایران دیده میشود. مثل فولاد نوین و سپاهان نوین که از لیگ یک به لیگ برتر صعود کردند اما به علت حضور سپاهان و فولاد در لیگ نتوانستند مجوز حضور را دریافت کند و جای خود را به ترتیب به استقلال اهواز و استیل آذین دادند. اما در لیگ هجدهم همه چیز فرق دارد. دو باشگاه تراکتورسازی و ماشین سازی تبریز با یک مالک مشترک در مسابقات حاضر شده اند و با استناد به اینکه دو هیئت مدیره جدا و منابع مالی جدایی دارند کار خود را پیش میبرند. البته در این راه اشتباه بزرگ دیگری وجود دارد که به واسطه آن نمیتوان ایرادی به مالک مشترک تراکتور و ماشین سازی گرفت. دو باشگاه استقلال و پرسپولیس تهران هرکدام با رئیس مجمع مشخص و منابع مالی یکسانی در لیگ برتر حضور پیدا می کنند که این خود امری خلاف قانون است. با توجه به اینکه دولت این دو باشگاه بزرگ پایتخت را به بخش خصوصی واگذار نمی کند و خود مالکیت را بر عهده دارد این اجازه به باقی افراد هم داده می شود تا بدون مشکل مالکیت چند تیم را بر عهده داشته باشند و نتوان خردهای به آنها گرفت.
۸-ورود با گریم به منطقه ممنوعه!
عدم ورود بانوان به استادیوم ها برای تماشای فوتبال باعث شد در سالی که گذشت شاهد صحنه های جالب توجهی باشیم. در مسابقات پرسپولیس و استقلال دخترانی با گریم مردانه و بر تن کردن لباس های آزاد موفق به عبور از گیت های امنیتی شده و نمایش تیم محبوب خود را تحت نظر گرفتند. بعد از آن هم با انتشار تصاویری از خود در فضای مجازی این اتفاق را علنی کرده و از آن پرده برداری کردند. البته به غیر از مسابقات حساس و رسمی که زیر نظر فیفا و ای اف سی برگزار شد، دیگر بانوان اجازه ورود به استادیوم را پیدا نکردند و اجرای این قانون در فوتبال ایران را چیزی شبیه به دروغ باید بدانیم. موضوعی بسیار عجیب از این جهت که در فعالیتهای اجتماعی دیگر نیز بانوان در کنار آقایان حضور دارند و هیچ مشکلی از این بابت به وجود نیامده است و باید در پی راه حلی برای برطرف کردن موانع حضور بانوان در استادیومها بود.
۹-پول نباشد، بر سر باخت شرط میبندند!
چند ماه گذشته اکبر یوسفی بازیکن سابقه پاس تهران که مدیر فنی یک تیم بابلسری را بر عهده دارد، با حضور در برنامه ۹۰ از حقیقت بزرگی پرده برداشت. بازیکنان تیمش در یکی از مسابقات لیگ دسته دوم به صورت غیر متعارفی توپها را به کرنر می فرستادند تا از این طریق تعداد کرنرهای حریف زیاد بشود. موضوعی که بعد از پیگیری های انجام شده معلوم شد که شرط بندی بوده است. مسئله شرط بندی در همه جای دنیا وجود دارد و قربانیان خاصی به خصوص در ایتالیا گرفته است. این مشکل در ایران هم دیده میشود. به خصوص در دسته های پایین تر که پول زیادی به بازیکنان داده نمیشود و آنها پس از تبانی با تیم مقابل بر علیه تیم خود کار میکنند. البته در این میان شایعاتی حول محور باشگاههای لیگ برتری هم وجود دارد. شنیده می شود بازیکنان برخی از تیم ها در گذشته که جزو کاندیدهای سقوط بودهاند بر سر موارد مختلف در سایت های شرط بندی حضور پیدا کرده و از این راه پول های هنگفتی را به جیب زده اند. موضوعی که با ورود کمیته اخلاق همراه شد و حالا اوضاع بهتری نسبت به قبل در فوتبال ایران وجود دارد. البته بحث نابودی این مسئله به طور کل دروغ است و باید تنها آن را کمتر از گذشته بدانیم.
۱۰-بگذارید سقوط کنیم تا پولدار باشیم!
در حالی که هدف بسیاری از تیمها در لیگهای مختلف کسب عنوان قهرمانی یا ماندن در کورس مسابقات خواهد بود، مسئله عجیب ای فوتبال ایران را درگیر خود کرده است. شنیده می شود که یک تیم در لیگ برتر و همچنین چند تیم در مسابقات لیگ یک به دنبال این هستند تا با سقوط به دسته پایین تر هزینه های خود را کاهش داده و پول کمتری را خرج تیمداری کنند. در حالی که حضور در لیگ برتر می تواند باعث جذب اسپانسرهای قوی تر و همچنین استفاده از حق محیطی و تبلیغات شود و این گونه به نفع باشگاهها عمل می شود. اما مدیریت نادرست و عدم تفکر حرفهای باعث میشود که شاهد بروز این گونه از اتفاقات جالب و بدون مصداق در صحنه جهانی برای فوتبال ایران باشیم.