کیمیایی چه پیش، چه پس از انقلاب فیلم‌های مهمی در سینمای ایران ساخت و توانست ادبیات خاص خود را در سینمای ایران جا بیاندازد، هرچند در دهه نود او وارد یک رکود قابل تامل شد.

سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: هر چند دوران شکوه مسعود کیمیایی به عنوان یک فیلمساز مولف در سینمای ایران گذشته و او سال‌ها سال با خود کم نظیرش فاصله دارد، با این هم او هم‌چنان مسعود کیمیایی است و یکی از استوانه‌های فیلم سازی سینمای ایران که جایی در میان سینمای بدنه و سینمای روشنفکری ایستاد و با فیلم‌هایی چو گوزن‌ها و قیصر در برابر ابتذال در سینمای ایران ایستاد.

او پس از این همه سال هم‌چنان خود را راوی کوچه مردها و کسانی می‌داند که دست خود لای چرخ گاری جا می‌انداختند و هنوز هم به همان دغدغه‌ها پایبند است.

بزرگ‌ترین هنر کیمیایی انعطاف او و وصل کردن سینمای تجاری و روشنفکری بود.  او کارگردانی بود که با برادران اخوان‌، کار فیلمسازی‌اش را شروع کرد و با استودیوهای آریانا فیلم (برای فیلم قیصر) و سازمان سینمایی پیام (‌برای فیلم رضا موتوری‌) کارش را ادامه داد. 3 فیلم «بلوچ» و «خاک» و «گوزن‌ها» را برای تهیه‌کننده مهدی میثاقیه ساخت و فیلم روشنفکرانه‌اش یعنی «غزل» را هم برای تل فیلم ساخت و «داش آکل» را برای برادران رشیدیان. در آخر ه «سفر سنگ» را جلوی دوربین ببرد!

مسعود کیمیایی فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۴۵ با دستیاری ساموئل خاچیکیان در فیلم خداحافظ تهران آغاز کرد. کیمیایی تحصیلات آکادمیک کارگردانی ندارد. تمام آموخته‌های تکنیکی و فنی او از سینما به حضور در گروه دستیاران فیلم قهرمانان به کارگردانی ژان نگولسکو و دستیاری ساموئل خاچیکیان در فیلم خداحافظ تهران محدود می‌شود. اولین فیلمش بیگانه بیا را در سال ۱۳۴۷ و با تم جوان هوس‌باز و دختر فریب خورده در خانواده‌ای مرفه ساخت، که از ساختار مستحکمی برخوردار نبود و اقبال چندانی نیز در گیشه پیدا نکرد ولی همه چیز یک سال بعد با قیصر عوض شد!

قیصر به نظر شاهکار خاص کیمیایی است، شاهکاری که با همان مواد فیلم فارسی ساخته شد اما توانست به نماد موج نو سینمای ایران تبدیل شود و رکوردها را هم بشکند!

کیمیایی چه پیش، چه پس از انقلاب فیلم‌های مهمی در سینمای ایران ساخت و توانست ادبیات خاص خود را در سینمای ایران جا بیاندازد، هرچند در دهه نود او وارد یک رکود قابل تامل شد.

کیهان در سال ۱۳۵۴ گفتگویی با مسعود کیمیایی منتشر می‌کند که او تعریفش از خودش را می‌گوید:

"شغل من فیلمسازی نیست. بلکه من گاهی مشغول فیلم ساختن می‌شوم. زیرا سینما کوچک‌تر و بی حیاتر از آن‌ست که همهٔ زندگی من باشد. اصولاً هنر کوچکتر از آنست که همه زندگی آدم باشد. این حرف را به حساب روشنفکربازی نگذارید، چون من روشنفکر نیستم. فقط یک انسانم. این را به قشنگ‌ترین چیزهای زندگیم و به خون بچه‌ام قسم می‌خورم که من روشنفکر نیستم!»

او با تمام فراز و فرودها هم‌چنان مردی از حمام نواب است و که شمایلش قیصر وار در سینمای ایران مانده است، هرچند که سال‌ها است از آن دیالوگ‌های درخشان فاصله گرفته باشد.

در کارنامه درخشان کیمیایی همکاری با فیلمسازان متفاوتی هم‌چون اصغر فرهادی به چشم می‌خورد، اما او فیلم نامه کارهایش را هم‌چنان خودش می‌نویسد و به سینمای خود وفادار است.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***