تندروی، تندروی می‌آورد. وقتی مشهد قلب تپنده برخی از تندروترین جریان‌های مذهبی کشور می‌شود و برخی روحانیون ارشد تندترین حرف‌ها را می‌زنند، ناخودآگاه به تندروی دیگران نیز فضا می‌دهند و آنان را جسور می‌کنند. اگر با این تندروی‌ها برخورد شده بود، شاید جریان‌های تکفیر انقدر احساس آرامش نمی‌کردند.

از بازنگری در سفیدنمایی برای طالبان تا مقابله با نژادپرستی در برابر مهاجران افغانستانی

سلام نو سرویس سیاسی: «یک نفر سه روحانی را با چاقو زد.» این خبر به خودی خود تلخ و وحشت برانگیز است، اما وحشت، تلخی و تعجب برانگیز بودن خبر وقتی بیشتر می‌شود که ادامه خبر را بدانیم. «یک تبعه افغانستان سه روحانی را در حرم امام رضا با چاقو زد.» در نهایت یکی از سه روحانی بر اثر شدت جراحات وارده شهید شد. این سه نفر از روحانیونی بودند که برای فعالیت‌هایی خیریه و جهادی که در حاشیه مشهد انجام می‌دادند شناخته می‌شدند.

افغانستانی بودنِ عامل این حمله، قربانیان حادثه و البته محل آن باعث شد تا این فاجعه بیش از همیشه مورد توجه قرار بگیرد. عامل حمله یک افغانستانی است که بر اساس ویدئوهای منتشر شده از او عقاید تندروی ضد شیعی دارد. قربانیان سه روحانی شیعه هستند. مکان حمله هم حرم امام رضا است که به جز قداست خاصی که برای مردم ایران دارد، به علت بازرسی‌ها و حضور خدام و انتظامات بسیار یکی از مکان‌های امن کشور به حساب می‌آید.

با توجه به این مسائل و برخی مواضع پس از این حادثه بد نیست به چند مسئله توجه کنیم.

اول: روزی که طالبان جنبش اصیل منطقه خوانده شد و برخی جریان‌های داخلی به دنبال سفید نمایی طالبان رفتند بسیاری نسبت به چنین رویکرد غلطی هشدار دادند. بارها گفته شد که به قدرت رسیدن طالبان یعنی جان گرفتن جریان‌های تندرو و تکفیری در کنار مرز و حتی داخل ایران، اما گوش‌ها بدهکار نبود. حالا به نظر می‌رسد که به واسطه رخداد اخیر تجدید نظر در برخی نگاه‌های طالبان دوست بد نباشد.

دوم: روزی که طالبان به کابل رسید تصاویری از خوشحالی برخی افغانستانی‌های ساکن مشهد منتشر شد. همان موقع بسیاری گفتند که با به قدرت رسیدن طالبان دستگاه‌های اجرایی و امنیتی باید مراقب چنین مسائل و نقاطی باشند. اما متاسفانه به علت رویکردهای خاص برخی مقامات ارشد خراسان و به خصوص مشهد ما شاهد تمرکز دستگاه‌های اجرایی، امنیتی و انتظامی بر روی برخورد با حضور بانوان در استادیوم هستیم.

سوم: تندروی، تندروی می‌آورد. وقتی مشهد قلب تپنده برخی از تندروترین جریان‌های مذهبی کشور می‌شود و برخی روحانیون ارشد تندترین حرف‌ها را می‌زنند، ناخودآگاه به تندروی دیگران نیز فضا می‌دهند و آنان را جسور می‌کنند. اگر با این تندروی‌ها برخورد شده بود، شاید جریان‌های تکفیر انقدر احساس آرامش نمی‌کردند.

چهارم: حالا که مجرم تبعه افغانستان بوده برخی گرایشات به ظاهر ایران دوستانه ولی در باطن نژادپرستانه فریاد اخراج افغانستانی‌ها را سر می‌دهند و برخی نمایندگان پوپولیست مجلس نیز از محاصره تهران توسط یک‌ونیم میلیون افغانستانی خبر می‌دهند. این نگاه نه تنها غیرانسانی و خلاف مُروت بلکه برخلاف منافع ملی ایران است. مهاجران افغان سابقه همزیستی چهل ساله با ما دارند و امروز نسل دوم و سوم آن‌ها بیش از آنکه افغانستانی باشند، ایرانی هستند. به جای این نگاه باید دنبال شهروندی دادن به مهاجران قانونی و فرزندان آن‌ها که در ایران متولد شده‌اند بود.

پنجم: افغانستانی‌ها نزدیک‌ترین مردم به ایرانیان هستند، باید به مهاجران آن‌ها بیشترین یاری را رساند و در برابر مهاجر ستیزی و نژادپرستی ایستاد، اما همزمان باید حساب مهاجر قانونی و غیرقانونی را جدا کرد و روند ورود افغانستانی‌ها به کشور را با دقت بیشتری رصد کرد. با توجه به موج مهاجران افغان باید ورود و خروج آن‌ها با جدیت بیشتری پیگیری شود، گذرگاه‌های مرزی غیرمجاز به طور جدی‌تری مسدود شود و آنان که بستگی و وابستگی با طالبان دارند یا برگشت داده شوند یا به طور جدی تحت نظر امنیتی باشند.

کد خبرنگار: ۹
۱دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید