سولماز اصل‌دینی، دانش‌آموخته‌ی ادبیات فارسی و عاشق سفر هست و به قول خودش از هر نوع سفری با هر وسیله‌ای و با هر امکاناتی لذت می‌بره و این رو لطف خدا می‌دونه که می‌تونه از مسافرت و طبیعت، حتی اگر در نظر بعضی‌ها کوچک و بی‌اهمیت باشه، کلی لذت ببره و بدون اغراق و مبالغه خاطراتش رو توصیف کنه. اون به شهرها و کشورهای زیادی سفر کرده و ماجراهای پر فراز و نشیبی برای بازگو کردن داره. با ما همراه باشید تا از تجربه سفر سولماز به مورمانسک بیشتر بدونیم.

سورتمه‌سواری دولا دولا نمی‌شه / روایتی از سورتمه سواری سولماز اصل‌دینی

سولماز مشتاق رسیدن به هاسکی پارک در مورمانسک، شهری در شمال غربی روسیه و در نزدیکی مرز روسیه با نروژ و فنلاند هست. اون از مورمانسک و چشم‌نواز بودن این شهر این‌طور می‌گه: " آخرین لایه از لباسم را می‌پوشم و کلاهم را بر سر می‌گذارم. مقابل آینه که می‌ایستم جیغ کوتاهی از شادی می‌کشم ساعت هنوز هفت صبح و هوا تاریک است و دارم برای روزی هیجان‌انگیز آماده می‌شوم. در مورمانسک هستیم شهری نقلی و زیبا در شمال غربی روسیه که در همان نگاه اول خودش را در دلم جاکرده‌ است. هتلمان در میدان اصلی شهر با دورنمایی از المان‌هایی منور و درخشان است و کف‌پوشش شفق قطبی را تداعی می‌کند. با دو سگ هاسکی تا صبح چشم‌درچشم بوده‌ام که عکس بزرگی از آن‌ها یکی از دیوارهای اتاق را می‌آراید و حالا می‌خواهم بروم که از نزدیک لمسشان کنم."

این طور که معلومه حدود دو ساعت از شهر تا هاسکی پارک راهه و اون مسیر رسیدن به هاسکی پارک و زیبایی‌های این مسیر استثنائی رو این‌طور روایت می‌کنه: " مسیر دو ساعته‌ای در پیش است و طبیعت بکر و منحصر به‌فردی که همتایش را تا به حال  ندیده‌ام. کاج‌های سوزنی سربرآورده از میان برف در دو طرف جاده و آسمانی دلربا که هارمونی موزونی از سبز و آبی ملایم و سفید بر پهنه‌ی افق گسترانده‌ است خورشید گاهی تبسمی بر آسمان می‌نشاند و گاه در پرده‌ی مات آسمان محو می‌شود. هنوز در افسون این صحنه‌های رویایی هستم که به هاسکی پارک می‌رسیم."

سورتمه‌سواری دولا دولا نمی‌شه / روایتی از سورتمه سواری سولماز اصل‌دینی

با رسیدن به این پارک جالب، علارغم سرمای زیاد منطقه، سولماز از شدت هیجان دیدن هاسکی‌ها و سورتمه‌سواری حسابی گرم می‌شه و خودش رو برای رفتن به دهکده‌ی قبایل سامی آماده می‌کنه: "کلبه‌ای چوبی با محوطه‌ای در اطراف و کلی سگ هاسکی که سورتمه‌ای را پشت سرشان می کشند. هاسکی‌ها بی‌تابانه در انتظار حرکت هستند و دویدن آن‌ها مصادف است با لذتی تجربه‌نشده برای من و همسفرانم. چرا که سورتمه با سرعتی زیاد در مسیری دورانی به حرکت درمی‌آید و هیجانی عجیب آن‌چنان درونت را گرم می‌کند که سوز حاصل از حرکت در مسیر برفی را حس نمی‌کنی. بعد از این سورتمه‌سواری مهیج در همان کلبه‌ی گرم با پنکیک و سس رزبری پذیرایی می‌شویم و بعد از کلی بازی با هاسکی‌های چشم منجوقی راهی رسیدن به دهکده‌ی قبایل سامی می‌شویم"

سولماز لحظه‌ی شکوهمندی رو در مسیر رسیدن به دهکده تجربه می‌کنه و منظره‌ی زیبایی در ذهنش ثبت می‌شه و می‌گه: "روز کوتاه است اما پایانش آن‌چنان باشکوه که دوست داری خورشید را التماس کنی تا غروبش را کمی طولانی‌تر کند. اتوبوس به راه می‌افتد و وارد جاده می‌شویم. تازه از لباس‌های اضافی خلاص شده و جاگیر شده‌ام که ناگهان منظره‌ای بی‌بدیل مدهوشم می‌کند
آتشی از پس درختان برف‌پوش در آسمان زبانه می‌کشد سرخی آسمان گرمایی بر زمین یخ‌زده می‌زند بی‌آن‌که آبش کند زیباترین تجلی آشتی اضداد شکل می‌گیرد احساسی پنهان‌داشته بر گونه‌هایم می‌بارد و قلبم را سیراب می‌کند."

اون بعد از این شعف به قبایل سامی‌ها می‌رسه و این‌بار می‌خواد سورتمه‌سواری رو با گوزن‌ها تجربه کنه. سولماز حضور در این دهکده و واکنش رئیس قبیله سامی‌ها رو این‌طور شرح می‌ده: "به دهکده‌ی سامی‌ها می‌رسیم این‌بار سورتمه‌های بزرگتری که گوزن‌ها می‌کشند سوار می‌شویم ساعاتی خوش در مکانی سپری می‌شود که به شهرقصه می‌ماند این‌جا هم با سوپ ماهی و خورش گوزن پذیرایی می‌شویم. شور و هیجان همسفران حتی رئیس قبیله را که در برخورد اول جدی می‌نمود به قهقهه وامی‌دارد. وقت رفتن رسیده و سوار اتوبوس می‌شویم چشمانم را می‌بندم تا وقایع شیرین روز را دوباره مزه‌مزه کنم که ناگهان اتوبوس در تاریکی مطلق جاده متوقف می‌شود."

سورتمه‌سواری دولا دولا نمی‌شه / روایتی از سورتمه سواری سولماز اصل‌دینی

کد خبرنگار: ۲۶
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید