سلام نو - سرویس بینالملل: در حالی که این روزها فضای خبری ایرانیان زیر سایه سنگین انتخابات قرار دارد و کمتر خبری توجه مردم را جلب میکند، اسرائیل در حال نسلکشی فلسطینیها است و جامعه جهانی هم نسبت به این اتفاق چندان واکنش درخوری نداشته است. شاید شما اخبار این درگیریها را با عنوان شکست گنبد آهنی اسرائیل در برابر موشکهای حماس شنیده باشید، اما واقعیت این است که موشکها و حملات حماس با حجم حملات، نسلکشی و قصابی اسرائیل قابل قیاس نیست.
برای درک عمق فاجعه کافی است به میزان کشته شدههای دو طرف در روزهای اخیر دقت کنیم. آن طور که یورنیوز گزارش کرده است از روز دوشنبه تا شامگاه جمعه ۱۲۱ فلسطینی از جمله ۳۱ کودک شهید شدند و بیش از ۹۰۰ نفر زخمی شدهاند. در همین بازه زمانی ۹ اسرائیلی از جمله یک کودک و یک سرباز کشته و ۵۶۰ نفر زخمی شدهاند.
همین اعداد به ظاهر ساده نشان دهنده عدم توازن عجیب و غریب دو طرف این جنگِ به تمام معنا نا برابر است، جنگی که دلیل اصلی آن چیزی به جز بقای بنیامین نتانیاهو در قدرت نیست.
شاید در نگاه اول این حرف عجیب به نظر برسد و همه نبرد اخیر در غزه را صرفا در چهارچوب توسعه طلبیهای بیحد و حصر اسرائیل ببینند، اما واقعیت این است که انگیزه اصلی نبرد فعلی غزه امنیتی کردن فضای سرزمینهای اشغالی و به هم زدن ائتلافهای مخالف نتانیاهو است، به خصوص ائتلاف مخالفان یهودی نتانیاهو با عربهای ساکن سرزمینهای اشغالی که میتوانست مهر پایانی بر دوران نخست وزیر این رژیم بزند.
با شروع درگیری نظامی اسرائیل با غزه نفتالی بنت رهبر حزب اولترا راست گرای یامینا اعلام کرد از بلوک ضد نتانیاهو خارج می شود و مذاکرات خود را برای تشکیل حکومت با نخست وزیر کنونی اسرائیل دوباره آغاز میکند. این در حالی است که تا پیش از بروز درگیری و بحران یائیر لاپید رهبر حزب میانهرو یش عتید و هدایتگر بلوک ضد نتانیاهو در چند قدمی تشکیل حکومت بود.
آن طور که هادی خسروشاهین در یادداشت کوتاه خود مینویسد علت خروج بنت از بلوک تحت رهبری لاپید، تلاش این بلوک برای تشکیل دولت ائتلافی با همراهی منصور عباس رهبر حزب عربی-اسراییلی رعم بود. حال با خروج بنت، لاپید مجبور خواهد بود مذاکرات خود را به علاوه عباس با فهرست مشترک دیگر حزب عربی-اسراییلی آغاز کند ولی با توجه به فضای موجود این اقدام با واکنش احتمالا سرسختانه کنست شدیدا راست گرا (۷۲ کرسی در انتخابات ۲۴ مارس کنست به احزاب مذهبی و سکولار راست تعلق گرفت) مواجه خواهد شد.
نتانیاهو با حمله به غزه دنبا زدن چند نشان با یک تیر است؛ اول افزایش احتمال حفظ قدرت به عنوان نخست وزیر، دوم اتهام زنی به ایران به خاطر حمایت و همکاری با حماس و فشار به آمریکا برای ترک مذاکرات وین، سوم توسعه هرچند اندکِ سرزمینهای اشغالی.
شاید چنین رفتاری حتی از نظر قدرت و روابط بینالملل و سیاست هم عجیب به نظر برسد، اما واقعیت این است که این رفتار و با رویکرد و سوابق اسرائیل منطبق است. این کار برای اسرائیل به اندازه تخریب چند ساختمان و پالایشگاه، کشته شدن چند سرباز و شهروند و زخمی شدن چند ده نفر دیگر منجر میشود. هزینه اصلی تامین اهداف نتانیاهو را ساکنان غزه با چند صد شهید و زخمی، ویرانیها غیر قابل باور و ناامنی غیر قابل تصور میدهند.
برخی گمان میکنند نتانیاهو این بار دنبال فتح غزه است که این چنین به آب و آتش میزند، اما اینطور نیست. مقامات ارشد اسرائیل بهتر از هر کسی میداند که توان جنگ زمینی طولانی مدت در غزه را ندارد. غزهای باریکهای ۴۰۰ کیلومتری با جمعیتی بیش از دو میلیون نفر است، در نتیجه جنگ زمینی برای اسرائیل نه تنها هزینه نظامی خواهد داشت، بلکه نهادهای بینالمللی را وادار به واکنش جدی میکند. در نتیجه مقامات رژیم صهیونیستی به دنبال جنگ زمینی یا فتح غزه نیستند، هرچند بدشان نمیآید ضمن این حملات بخشی دیگر از سرزمینهای فلسطینیان را ضمیمه سرزمینهای اشغالی کرده و دایره محاصره غزه را تنگتر کنند.
ذات اسرائیل با بحران گره خورده است و مقامات این رژیم با این بحرانها اکسیژن لازم را برای تنفس اسرائیل مهیا میکنند، اکسیژنی که با قتل عام، نسلکشی و خونریزی تامین میشود.
جنگ غزه احتمالا چند روز دیگر به پایان میرسد. پرسش مهم این است که تا آن زمان چند فلسطینی دیگر شهید میشوند و آیا نتانیاهو به اهداف سیاسی خود به خصوص در حفظ قدرت میرسد یا این بار حتی با قتل عام هم شکست میخورد؟
نظر شما