روی کارآمدن حسن روحانی باعث شد تا چهره‌های میانه رویی مثل ناطق نوری و علی لاریجانی بار دیگر در سیاست ایران جان بگیرند و حتی لاریجانی به سمت تشکیل حزب نیز گام بردارد.

سلام نو - گروه سیاسی: محمد موسوی خوئینی‌ها رهبر معنوی فاتحان سفارت آمریکا پس از سال‌ها سکوت مدتی پیش و به بهانه دومین سالگرد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی لب به سخن گشود و آن‌چه که پیش از این در محافل سیاسی می‌گفت، صریح و بی‌پرده بیان کرد.

به گزارش سلام نو،موسوی خوئینی‌ها که در دهه‌‌ 60 و 70 از چهره‌های موثر جریان چپ و به نوعی عالی‌ترین چهره در کادر رهبری چپ‌های اسلامی بود و با روزنامه سلام تمام قد علیه هاشمی ایستاده بود با پیروزی دوم خرداد و روی کار آمدن محمد خاتمی به مرور سایه نشین شد و محمد خاتمی توانست در قامت رهبری جریانی را به عهده بگیرد که دیگر چپ نبود، بلکه اصلاح طلب بود.

ظهور محمد خاتمی که گرایشات سیاسی دمکراتیک داشت و از نظر منش سیاسی از چهره‌های میانه رو چپ حساب می‌شد به مرور باعث شد تا چهره‌های رادیکال و تندرویی چون موسوی خوئینی‌ها به مرور به حاشیه بروند و نفوذ خود در میان بدنه و حتی نخبگان اصلاح‌طلب را از دست بدهند.

چنین اتفاقی با ظهور حسن روحانی در جریان اصولگرا هم تا حدی رخ داد. حسن روحانی هرچند با حمایت اصلاح‌طلبان روی کار آمد و بعد هم نتوانست چنان محمد خاتمی در قامت رهبر جدید جریان اصولگرا ظاهر شود، اما ظهورش باعث شد تا اعتدالیون اصولگرا تا حد زیادی به میانه زمین سیاست بازگردند و جریان‌های رادیکالی چون پایداری گوشه ‌گیر شوند.

روی کارآمدن حسن روحانی باعث شد تا چهره‌ای مثل ناطق نوری مجددا در سیاست ایران فعال شود و علی لاریجانی وزن خود را همچنان در جریان اصولگرایی افزایش دهد.

تلاش تندروها برای حذف دمکرات‌های میانه‌رو

آن‌چنان که میانه‌روهای دمکرات در جریان اصلاحات مورد فشار جریان تندرو بودند، میانه‌روهای اصولگرا هم از زمان روی کارآمدن با هجمه جدی هم‌سنگران رادیکال خود مواجه شدند.

جدی‌ترین حملات به اصولگرایان میانه‌رو از سوی احمدی‌نژادی‌های سابق صورت می‌گرفت، همان‌هایی که در انتخابات سال 96 با محوریت ابراهیم رییسی وارد انتخابات ریاست جمهوری شدند و چهره‌ای چون محمد باقر قالیباف را برنتابیدند و حتی سعی کردند مصطفی میرسلیم را به سمت بیعت اجباری با رییسی ببرند.

حالا اما با افول همای سعادت دولت روحانی بخشی از جریان اصلاح‌طلب مایل است حساب خود را از دولت جدا کند تا بتواند در انتخابات‌های پیش رو اقبال بیشتری داشته باشد.

پیش‌‌گام خالی کردن پشت دولت روحانی در میان اصلاح‌طلب برخی‌چهره چون موسوی خوئینی‌ها هستند که گمان می‌کنند می‌توانند با پررنگ کردن گفتمان چپ اسلامی به رقیب گفتمانی دولت شبه لیبرال روحانی تبدیل شود، حال آنکه از این غافل است که نه لیبرالیسم روحانی آن چنان لیبرالیسم است، نه چپ اسلامی آن‌ها آنچنان چپ و اسلامی است.

به نظر می‌رسد این چنین خالی کردن پشت دولت و تخریب بیش از آن که به برآمدن سوسیالیسم در برابر لیبرالیسم کمک کند وجه دمکراتیک دولت را تضعیف می‌کند و چپ‌هایی چون موسوی خوئینی‌ها را در صف کسانی چون ابراهیم رییسی قرار می‌دهد.

نکته قابل توجه این است که هر دوی این گروه‌ها حرف از حمایت از محرومین می‌زنند ولی یک خواسته و دیگری احتمالا ناخواسته بنیان‌های دمکراتیک دولت در ایران را تضعیف می‌کنند، چه آن که جانشین احتمالی دولت روحانی در حال حاضر نه جریانی مثل چپ اسلامی بلکه جریان چونان جریان ابراهیم رییسی و محمود احمدی‌نژاد است.

البته این قابل توجه است که جریانی که نمایندگی آن با موسوی خوئینی‌ها است نیز آن چنان قائل به دمکراتیک بودن جامعه نیست و در تندروی و رادیکالیسیم گاه از رییسی هم پیشی می‌گیرد و معلوم نیست در وقت به دست گیری قدرت چه کاری بکند.

سقوط روحانی شاید آب باشد بر دل آتشین بسیاری که مایلند حساب خود را از حساب دولت جدا کنند و هزینه‌های عملکرد فعلی دولت را ندهد ولی یادآور روزگاری است که اصولگرایان هم تلاش داشتند با زدن احمدی‌نژاد و بعد انکار مسئولیت خود در قبال او جایگاه خود را در میان مردم ترمیم کنند، هدفی که محقق نشد و بعید است اصلاح‌طلبان هم بتوانند به آن برسند.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید