کودک آهسته آهسته متوجه مرگ شده و به این درک می رسد که فرد مرده هرگز برنمی گردد و در این مورد هیچ کسی نمی تواند کاری بکند.

مرگ رویدادی ست که همواره همراه زندگی ست.تمامی موجودات زنده،از گیاه و‌حشره و حیوان تا انسان ها،مرگ را تجربه خواهند کرد.

شاید نخستین رویایی هر کودکی با مرگ،دیدن حشراتی ست که مرده اند یا گیاهانی که خشک شده اند.

کودکان به مرور زمان می توانند مرگ‌را درک کرده و میان آن و سایر اتفاقاتی که بین آن ها و دیگران فاصله می اندازد چه سفر یا مهاجرت،تمایز قائل شوند.

برای کودکانی که زیر شش سال هستند مفهوم مرگ به عنوان یک اتفاق انتزاعی قابل درک کردن نیست.آن ها بر این تصور هستند که فرد وقتی می میرد بازخواهد گشت،مانند کسی که به سر کار رفته و برمی گردد یا مهمانی که به شهر خود رفته و بازمی گردد یا مهمانی که پس از تمام شدن سفرش به شهر خود بازگشته و دوباره او را خواهد دید.به همین علت رفتارهایی را که مورد انتظار دیگران است را از خود نشان نمی دهند.

بسیاری از کودکان با سنین پایین،وقتی که حتی والدین خود را ازدست می دهند،به بازی مشغول می شوند.

بزرگ درها به اشتباه آن ها را سرزنش کرده و یا سعی می کنند آن ها را متوجه موضوع کرده تا ناراحت شوند.

برخی از افراد از قضاوت کردن دیگران واهمه دارند که مثلاً دیگران چه فکری می کنند؟

باید خود را به جای کودک گذاشت و موضوع را از دید او نگاه کرد.

سرزنش،دعوا،تهدید و تحقیر اثرات و پیامدهای بسیار منفی به دنبال خواهند داشت.احساس گناهی که در این شرایط می تواند در کودک به وجود بیاید با او خواهد ماند و زمانی که مرگ را درک کند،این احساس گناه باعث آزار او خواهد شد.

پس از اینکه سنش بالاتر رفت مرگ‌کم کم به عنوان یک واقعیت همراه با زندگی درک می شود.

کودک آهسته آهسته متوجه مرگ شده و به این درک می رسد که فرد مرده هرگز برنمی گردد و در این مورد هیچ کسی نمی تواند کاری بکند.

کد خبرنگار: ۵
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید