منوچهر هادی فیلمسازی که پس از ساخت چهار فیلم «قرنطینه»، «دنیای پر امید»، «یکی میخواد باهات حرف بزنه»، «زندگی جای دیگری است» با موضوع اجتماعی ، برای ساخت هفتمین فیلم خود سراغ فیلمنامه ای از جنس شبه کمدی همانند سه فیلم قبلی خود یعنی «من سالوادور نیستم» ، «کارگر ساده نیازمندیم»  و «آیینه بغل» رفته است.

سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر - مرتضی کوه مسکن : مسیر فیلم‌سازی منوچهر هادی در سینمای ایران در نوع خودش جالب‌توجه است، او که در ابتدا مسئول تدارکات فیلم‌ها بود و بعد به‌واسطه نزدیکی با بهروز افخمی و چند کارگردان دیگر در سمت خود ارتقاء پیدا کرد و در فیلم «چهارشنبه سوری» به کارگردانی اصغر فرهادی دستیار کارگردان شد و از حضور در کنار اصغر فرهادی تجربیات زیادی کسب کرد، سپس اولین فیلمش را ساخت، وی دو بار در فیلمش با فیلم هایی مثل فروشنده یا جدایی نادر از سیمین شوخی می کند که البته زیاد هم جدی و مهم گرفته نمی شود اما منتقد به یاد می آورد که روزگاری هادی دستیار فرهادی بوده اما هیچ نکته ای از او درس نگرفته است.

فیلم‌های اول او که ملودرام‌هایی روشنفکرانه بودند موفقیت چندانی پیدا نکردند، اما در چرخشی ناگهانی، مسیر فیلم‌سازی‌اش را تغییر داد و به سراغ ساخت شبه کمدی‌های پرفروش رفت.

وی که در ادامه ساخت سریال و فیلم های سینمایی اش نشان داده است که کارگردان خوش ساختی است و پس از کسب تجربه در این سالها خودش را به عنوان یک فیلمساز تجاری معرفی نماید، هر چند که منوچهر هادی مسیرفیلمسازی اش را رها کرده است، زیرا او می توانست در ادامه ی فیلم هایی مثل یکی می خواد باهات حرف بزنه، زندگی جای دیگریست و به کارگر ساده نیازمندیم به سینمای ملودرام یا اجتماعی نزدیک شود و فیلم های استاندارد بسازد اما هادی ترجیح داد در مسیری غلط، فیلم های گیشه ای بسازد من سالوادر نیستم ، آینه بغل و رحمان 1400 نشانه ای از خلاقیت سینمایی و هنری ندارند و نمی شود آن ها را به عنوان یک فیلم سینمایی قبول کرد.

رحمان1400 روایت‌گر داستان زندگی مردی به‌ نام رحمان دردمند با بازی سعید آقاخانی است که به‌ عنوان آبدارچی در شرکت سرمایه‌داری به‌نام حاجی جالوسی با بازی مهران مدیری کار می‌کند، رحمان که دچار نوعی سرطان مردانه شده است، با مراجعه به دکتر متوجه می‌شود که بیش از سه ماه زنده نخواهد بود، او که از شرایط اقتصادی زندگی خود ناخشنود است، تصور می‌کند حق و حقوقش در طول سال‌ها خدمت خالصانه برای حاجی جالوسی پایمال شده است؛ از این رو تصمیم می‌گیرد با کمک همکار دیگرش انوش با بازی بهرام افشاری که او نیز همچون رحمان آبدارچی شرکت است، نقشه‌ای را تدارک ببیند تا از سوی اشکان جالوسی؛ پسر حاجی جالوسی با بازی محمدرضا گلزار که آقازاده‌ا‌ی کندذهن و احمق است، به‌قتل برسد تا پس از مرگش، پول حاصل از دیه او بتواند شرایط اقتصادی خانواده‌اش را متحول کند و بدین ترتیب، فیلم تا پایان بر مدار تلاش‌های نافرجام رحمان و انوش برای رسیدن به این هدف روایت می‌شود.

رحمان 1400 کمدی سیاسی یا فانتزی نیست یک فیلم کاملا تجاری وابسته است و مصداق دقیقی از ژانر بساز و بفروشی ست که این روزها به آن کمدی می گویند و در آن نشانی از متن و کارگردانی به چشم نمی خورد و هرآنچه که در تصویر نقش بسته گوشه ای از ابتذال است که در اشکال مختلف و با تنوع کامل ارائه شده است.

رحمان 1400 فیلمی که فارغ از قصه و فیلمنامه و لحن و روایت است و فقط عناصری مثل شوخی های سخیف جنسی یا دیالوگ های دوپهلو اروتیک در آن جا دارد و موقعیت های کمیکی که در فیلم ساخته می شود به بدترین و بی مزه ترین و نازل ترین شکل ممکن به مخاطب ارائه شده است که عوامل بسیاری جز فیلمنامه و کارگردانی در شکل گیری آن دخیل بوده است.

رحمان 1400  فیلمی که مملو از تیکه پرانی های کوچه و خیابان است و پر است از شوخی‌های جنسی سطح پایین و رکیک و لوده که در پیام‌های تلگرامی بارها به آن‌ها برخورد کرده‌اید و این شوخی های جنسی نیز بی آنکه کارکرد صحیحی در فیلم داشته باشند، بصورت تکراری و رگباری در فیلم به مخاطب ارائه می شود و تقریباً هر چند دقیقه یکبار توسط سعید آقاخانی و بهرام افشاری عنوان می شود.

در فیلم شوخی های مختلفی هم با اتفاقات سیاسی و اجتماعی روز ایران می شود، مانند تغییر نام موسسه کاسپین به " جاسپین " و اشاره به افرادی که به نام دین در حال فساد هستند، این اشارات در فیلم بی معنی به نظر می رسند چراکه فیلمساز از نزدیک شدن به سوژه هایی که قصد شوخی با آنها را دارد خودداری می کند و صرفاً به چند شوخی ریز بسنده کرده چراکه نمی خواسته کوچکترین خطری اثرش را تهدید و برای آن حاشیه بسازد و از این جهت رحمان 1400 علی رغم ژست منتقدانه ای که گرفته، اثری ضعیف و بی سر و ته که جرئت نزدیک شدن به سوژه های اجتماعی و سیاسی خود را ندارد و تنها به ارائه شوخی های جنسی نازل مبادرت ورزیده است و ایده های سازنده اش در شکل گیری آن چندان تاثیری نداشته و این اسپانسرها بوده اند که فیلمنامه را شکل داده اند.

در میانه فیلم رحمان 1400 چندین دقیقه از داستان به تبلیغ مستقیم خدمات اسپانسر گذشته است و در واقع مخاطب در هنگام تماشای فیلم می بایست چندین موقعیت را به اجبار با حضور اسپانسر مشاهده نماید و مورد ویرانگر اینکه این موقعیت ها ابداً ارتباطی با فضای داستانی فیلم ندارند.

در بخش های دیگری از فیلم نیز بی آنکه موقعیت ایجاب نماید، ماشین های مدل بالا با رنگ های مختلف به تصویر کشیده شده اند که آدمهای داستان حول محور آن دیالوگ برقرار می نمایند! تمام این موارد نشان می دهد که رحمان 1400 بیش از آنکه ایده و تلاش فیلمسازش برای ساخت فیلم باشد، اثری است که مدیون اسپانسرها بوده و بخش اعظمی از فیلم نیز به اجبار این سرمایه گذارها در موقعیت های بی ربط، با بدترین شکل ممکن ساخته شده است، هرچند که منوچهر هادی همین تجربه کمک از اسپانسرها را در فیلم قبلی خود یعنی «آینه بغل» که از اسنپ و تپ سی و 780 و شرکت بیز و ... آشکار کرده بود و در فیلم رحمان 1400 نیز به همین شیوه سعی در جذب اسپانسر ها داشته است.

در میان بازیگران فیلم تنها سعید آقاخانی است که با طنازی ذاتی اش موفق شده تا حدودی شخصیت رحمان را به دل تماشاگر بنشاند. آقاخانی که در سالهای گذشته بازی در نقش های جدی را در اولویت کاری اش قرار داده بود، در « رحمان 1400 » بار دیگر به آثار طنز بازگشته و نقش آفرینی نسبتاً مناسبی هم در نقش رحمان داشته است. اما برخلاف آقاخانی، دیگر بازیگران فیلم مجموعه ای از بازیهای بد را رقم زده اند که در این بین می توان به محمدرضا گلزار اشاره کرد یک بازی بد دیگر به کارنامه هنری اش اضافه شده است و حضور کوتاه مدت مهران مدیری در فیلم هم توفیقی ایجاد نمی کند و نمی تواند فیلم را نجات دهد.

منوچهر هادی که در فیلمهایش ثابت کرده است الگوی فیلم فارسی را به درستی می شناسد اما در فیلم رحمان 1400 از اسلوب فیلم فارسی‌ها تا آنجا که می‌توانسته فاصله گرفته و دور شده و به‌جایش آن طعنه‌های ریز سیاسی، کلیت اثر را در برگرفته است.

مسئله مهم دیگر رحمان1400، به رده‌بندی سنی (Rating) مضحک و صوری فیلم بازمی‌گردد، فیلمی که جامعه مخاطبان آن در اکران، افراد دارای سنین بالای 12 سال اعلام شده‌اند اما پرواضح است که این رده‌بندی بیشتر به یک شوخی شبیه است و به هیچ وجه کافی و مناسب نیست؛ چراکه فیلم، بالقوه این توانایی را دارد که برای مخاطبان بالای 18 سال نیز آموزه‌های مبتذل تازه‌ای را به‌ ارمغان آورد و اساساً محتوای غیراخلاقی در بسیاری از لحظات فیلم، به‌قدری علنی و بی‌محابا است که عرق سرد شرم بر پیشانی مخاطب مأخوذ به حیا می‌نشاند.

اینکه چگونه این فیلم ها پروانه ساخت می گیرند واقعا جای سوال دارد، زیرا رحمان 1400 ابتذال را به حدی رسانده است که دیدن این فیلم در سالن سینما همراه با خانواده شرم آور است و موضوع جلوگیری از ادامه اکران و پخش نسخه قاچاق آن خود بحث مفصلی است که در این یادداشت نمی گنجد.

تیزر فیلم «رحمان 1400»

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید