اکبر قاسمی در یادداشتی به مسئله نقش ژاپن در میان آمریکا و ایران می‌پردازد و به امتیازاتی که آمریکا مجبور است به ایران بدهد اشاره می‌کند.

نویسنده: اکبر قاسمی، سفیر پیشین در اوکراین، و رئیس قبلی دفترحفاظت منافع درمصر

اجلاس جی  20 در روزهای جمعه و شنبه 28 و29 ژوئن در اوزاکای ژاپن درحالی برگزار شد که بحران های  متنوعی شامل رویاروی فیزیکی ایران و امریکا در خلیج فارس، موقعیت برجام و اینستکس، سوریه، اوکراین، افغانستان، معامله قرن، یمن، ونزوئلا، کره شمالی، مناسبات روسیه و امریکا، پیمان INF و ثبات راهبردی، چالش تعرفه ها و تکنولوژی G5 بین ترامپ و جین پینگ و تحولات جدید در شمال آفریقا، تروریسم و ادامه تحرکات داعش، محیط زیست و معاهده آب وهوایی پاریس به عنوان مجموعه چالش ها وبحران های فعالی که همه بازیگران جهانی و منطقه ای را به نحوی مشغول خود کرده است بر دستور کار نشست به ویژه بر رایزنی ها و ملاقات های حاشیه ای مقامات عالیه نشست جی 20 سایه انداخت.

دراین میان تحولات و چالش های ناشی از مناسبات چین و امریکا، روسیه و امریکا، امریکا و ایران، امریکا و کره شمالی، امریکا و اروپا به طور برجسته ای، اغلب رایزنی های متن و حاشیه این نشست را به خود اختصاص داد و موجب  شکل گیری رخدادهای جدید و یارگیری های نوینی شد که آغازگر روندهای قابل توجه بر اساس منافع متقابل و جهت گیری جدید، قابل احصاء است که آنها را در گزاره های زیر واکاوی می کنیم.

اول:

- در روند مناسبات امریکا و روسیه بعد از رایزنی های لاروف و پمپئو در سوچی و متعاقب دیدارهای سه دبیران شورای امنیت روسیه و امریکا و اسرائیل در 24 و25 ژوئن درتل آویو، نتایج مباحث به دست آمده در موضوعات ایران، سوریه، اوکراین، ونزوئلا، ثبات راهبردی، افغانستان و همکاری های تجاری روسیه و امریکا به طور محتوایی بین ترامپ و پوتین در خلال یک ساعت و نیم مباحث دوجانبه مطرح و مقرر شد که مکانیسم دبیران شواری امنیت ملی و وزرای امور خارجه امریکا و روسیه، مباحث کارشناسی را در آینده به طور تخصصی و کاری تعقیب کنند.

- در این نشست بیشتر به ضرورت ها و طرح دیدگاه های کلی طرفین پرداخته شد و به علت فقدان ترتیبات کارشناسی قبلی، نتایج ملموسی را به همراه نداشت و نتائج مشخصی از 7 موضوع مطروحه بین دو رهبری بدست نیامد و عملا به مکانیسم مذاکرات بعدی احاله شد. ضمن این که سطح لغزندگی ها به علت نگرانی ترامپ از آسیب های احتمالی وارده از خصومت های دمکرات ها و همراهی جمهوریخواهان به آینده احاله شد.

- فقط تنها مبحثی که به نوعی هسته اولیه تفاهم آن از استحکام دو رهبری  برخوردار شد تفاهم کلی برسر مباحث سه دبیران شورای امنیت امریکا و روسیه و اسرائیل و تفاهم بر این بود که روسیه روی حفظ امنیت در محدوده 100 کیلومتری جنوب سوریه هم مرز با اسرائیل، خود را متعهد بداند و آنچه احترام به امنیت کلی اسرائیل بوده را نیز مورد تاکید قرار دهد.

- از سوی دیگر مناسبات و همکاری روسیه با ایران نیز در راستای مبارزه با تروریسم در سوریه، همچنان جایگاه خود را در راهبرد پوتین با تهران حفظ خواهد کرد و سعی مسکو بر کاهش سطح اصطکاک و به صفر رساندن برخوردها بین ایران واسرائیل در جنوب سوریه متمرکز خواهد بود. ما به ازای آنچه مسکو در این میان دریافت خواهد کرد هنوز نامشخص است. آیا امتیازاتی (شامل لغو تحریم ها، حل مشکلات ناشی از بحران اوکراین) دریافت خواهد کرد. این در حالی است که امریکایی ها با توجه به اصرار ترامپ  مبنی بر خروج از شرق فرات در مقطع عقب نشینی تا پایان سال جاری و اجرای پروسه سیاسی تعدیل قانون اساسی و برگزاری انتخابات و گره زدن موضوع بازسازی سوریه با خروج نیروهای ایرانی، و این که چه تضمین هایی را از مسکو اخذ کنند همچنان به عنوان نقاط ابهام مذاکرات پا برجاست.

دوم:

- در روند مناسبات چین و امریکا، راهبرد ترامپ استفاده از حرکات شطرنجی و تاکتیک بهره گیری از حرکت یک هجوم و یک  تنفس است. ترامپ در دیدار با شی جین پینگ، تفاهم بین دو رهبری با توقف حرکات هجومی علیه پیشرفت های تکنولوژی جی 5  هواوی و گسترش تعرفه ها را به طور موقت متوقف کرد و فرصت کافی را به سامانه های تجاری و مالی و سرمایه گذاری دو کشور داد. این اقدام می تواند فرصتی برای مدیریت اقتصادی واشنگتن دهد تا بتواند در مدیریت کاهش عوارض ناشی از شوک های هیجانی، وضعیت خود را بهبود ببخشد و فرصت های بیشتری را به مذاکرات طرفین برای خلق امتیازات بیشتر برای امریکا فراهم آورد.

سوم:

- در روند مناسبات ایران وامریکا، تلاش های ترامپ در سطح سیاسی و اقتصادی در چارچوب راهبرد فشار حداکثری به منظور کشاندن ایران به میز مذاکراه بی نتیجه مانده است. در سطح روانی و ژست های نظامی و واکنش ایران به اقدامات حفاظت از مرزهای خود به علت هوشمندی رویکردهای تهران و استحکام موضع ایران در بخش نظامی، واشنگتن به هضم و اتخاذ رویکردهای احتیاط آمیز مجبور شده است.

- ترامپ سعی داشت در نشست جی 20 زمینه فعال سازی میانجیگران غربی و شرقی (فرانسه و هند) برای تحرک در شرایطی که ایران زمان را با طرح ابتکارعمل ضرب الاجل های 60 روزه به نفع خود فعال ساخته است، فضای جدیدی را در راستای اهداف خود ایجاد کند. دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران می طلبد، موضوع میانجیگران جدید را در چارچوب قاعده فایده و هزینه مورد بازبینی قرار دهد و چنانچه رویکرد خلق میانجیگران یکسویه و دارای منافع کافی نباشد، تدابیر پیش دستانه برای نافع سازی یا مدیریت سازنده بر اساس شرایط مناسب جمهوری اسلامی ایران را متبلور کند. این امر ایجاب می کند در مراجع مربوطه تمامی مولفه های آن به گونه سنجیده، محاسبه و طراحی شود.

چهارم:

- ترامپ در پرونده کره شمالی دست به یک ابتکارعمل هوشمدانه زد و سعی کرد از فرصت سفر به کره جنوبی، و با استفاده به موقع از فرصت روابط شخصی خود با کیم، یک بهره برداری موفقی را در دیپلماسی عمومی و رسانه ها برای خود ثبت کند و با ثبت یک خاطره و عکس تاریخی در مرز کره شمالی، خود را به عنوان قهرمانِ خلقِ فرصت های بزرگِ رهبران جسور و شجاع برای صلح به طور ظاهری درج کند. هرچند پرونده محتوایی پیونگ یانگ و واشنگتن از دشواری های پیچیده ای رنج می برد و از دیپلماسی هیجانی ترامپ بعید است بدون اعطای امتیاز چشمگیر به پیونگ یانگ بتواند از این بحران مزمن خلاصی یابد.

پنجم:

- ترامپ در پرونده های برجام، معامله قرن، افغانستان، ونزوئلا، اوکراین، سوریه تا شروع دور اصلی تبلیغات انتخابات 2020 میان دو نامزد اصلی دموکرات و جمهوریخواه، ناگزیر است از عوارض منفی ناشی از آنها رهایی یابد. او ناگزیر است اولویت هایی شامل اتمام خروج و عقب نشینی نیروهای امریکایی از افغانستان و سوریه، سامان بخشیدن جزئی به بحران روابط روسیه و اوکراین، مسکوت گذاردن پرونده های ونزوئلا و معامله قرن در سایه  تحولات گنگ و پیچیده تحولات داخلی ونزوئلا و اسرائیل و همچنین مدیریت تسکینی نسبت به برجام در راستای توازن بخشیدن به حفظ فشارهای اقتصادی خود نسبت به تهران و به طورهمزمان ایجاد  گشایش های جزئی در قالب اینستکس را جزء راهبردهای خود ملحوظ بدارد.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید