سلام نو – سرویس بین الملل: چند هفته پیش احتمالا کسی فکر نمیکرد کمدینی که تا مدتی قبل ادای سیاستمداران را در تلویزیون در میآورد بتواند رییس جمهور مستقر را شکست دهد و به ریاست جمهوری برسد اما در نهایت یک کمدین اوکراینی موفق به انجام این کار شد و توانست رییس جمهور اوکراین را در یک رقابت نفسگیر انتخاباتی شکست دهد.
پترو پروشنکو که دوران پر تنشی را با روسیه سپری کرد شب گذشته و پس از اعلام نتایج نظرسنجیها در اقدامی پیش دستانه پیروزی ولودیمیر زلنسکی را به وی تبریک گفت.
نظرسنجیهایی که پس از رای گیری از رای دهندگان صورت گرفت نشان میدهد که ولودیمیر زلنسکی با هفتاد و سه درصد آرا رئیس جمهور اوکراین میشود. او کمدین و طنزپردازی بود که 4 سال قبل از این با یک برنامه تلویزیونی به نام "خادم مردم" در نقش رییس جمهور اوکراین ظاهر شد و سال پیش با حمایت تهیه کنندگان این برنامه حزب خادم مردم را تاسیس کرد و به پشتوانه همین حزب توانست امروز بر کرسی ریاست جمهوری اوکراین تکیه بزند.
پوپولیست با ردایی نو بر میخیزد
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که برگزار شد بحث پوپولیسم دوباره داغ شد و دونالد ترامپ و برنی سندرز هر دو به عنوان نوعی از پوپولیست شناخته شدند. ترامپ نماد راستگرایان پوپولیست بود که با توسل به نژاد پرستی و افراطیگری رای آورد و سندرز هم نماد پوپولیست چپگرا بود که وعدههای توخالی میداد.
دربارهی رهبران سیاسی در اروپا و پیروانشان هم ادعاهای شبیه به همین طرح میشود: برای مثال، معمولاً مارین لوپِن از فرانسه و خیرت ویلدرز از هلند را پوپولیستهای دست راستی افراطی مینامند. لوپن راستگرای فرانسوی است که میراثدار راستگرایی پدرش است و در انتخابات از مکرون شکست خورد. ویلدرز هم سیاستمدار دست راستی هلندی است که به نوعی اسلام ستیز است و پیروزی احتمالی او در هلند را آغازگر پیروزی دست راستیها در اروپا میدانستند.
جنس دیگری از پوپولیستها را در جنبش جلیقه زردها ردیابی میکنند و این جنبش را جنبشی پوپولیست و سطحی میدانند که حتی نمادها و رهبرانش نیز خود تجسم تمام عیار پوپولیسم هستند.
رییس جمهور اوکراین را هم نوعی دیگر از خیزش پوپولیست قلمداد میکنند که با تکیه بر شهرت تلویزیون، روسی حرف زدن و عوام فریبی و بدون هیچ سابقه سیاسیای یک شبه رییس جمهور کشور مهمی مثل اوکراین شد.
یان ورنر-مولر پژوهشگر و استاد علوم سیاسی در دانشگاه پرینستون آمریکا درباره پوپولیسم مینویسد:
"چیزی به عنوان «نظریهی پوپولیسم» نداریم، و به نظر میرسد که معیارهای روشنی نداریم تا بر اساس آنها تعیین کنیم در چه صورتی میتوان بازیگران سیاسی را به معنایی واقعی پوپولیست دانست. از هرچه بگذریم، هر سیاستمداری (بهویژه در دموکراسیهای انتخاباتمحور) میخواهد توجه «مردم» را جلب کند."
واقعیت این است که حرف مولر تا حد زیادی درست است. به جز فرآیند انتخاب که نیاز به توجه مردم دارد حتی فرآیند جلب رضایت مردم در زمان مسئولیت هم به توجه مردم، نمایش دادن اقدامات و تبلیغ دارد. با این وضعیت احتمالا عموم سیاستمداران جهان از اوباما تا چرچیل و مکرون و مرکل و روحانی و احمدینژاد را باید یک کاسه کرد پوپولیست خواند و بر تئوری "اینها همه سر و ته یک کرباس هستند" مهر تایید کوبید.
ولی واقعیت این است که یک کاسه کردن مکرون و ترامپ و اوباما و زلنسکی خطایی راهبردی است. نه باید این چنین آسان هم را پوپولیست نامید، نه به هر کس و هر اقدامی ذیل عنوان خواست و درخواست مردم مهر تایید زد.
چهرهای مثل لوپن هرچند راستگرا است و نشانههایی از عوامگرایی دارد، اما قطعا سیاستمدار است و با چهرهای چون زلنسکی که رنگ و بوی سیاست را ندیده و نشنیده قابل مقایسه نیست.
بحران جدید جهان؛ قهر مردم با سیاستمداران حرفهای
به نظر میرسد قدرت گرفتن چهرههایی مثل کمدین اوکراینی با قدرت گرفتن چهرههایی مثل لوپن فرانسوی متفاوت باشد، آنچنان که قدرت گرفتن ترامپ با هر دوی اینها متفاوت است.
قدرت گرفتن کسی مثل لوپن نشان دهنده میل مردم به افراط گرایی است، در حالی که قدرت گرفتن زلنسکی نشان قهر مردم با سیاستمداران حرفهای است، سیاستمدارانی که لوپن و مکرون را فارغ از جهتگیری سیاسی آنها شامل میشود.
قدرت گرفتن ترامپ کمی از این و کمی از آن است. ترامپ سیاستمدار حرفهای نیست ولی با جهان سیاست هم غریبه نیست، از سوی دیگر او هرچند هیچ وقت به صراحت مانند لوپن یک راستگرای افراطی نبوده ولی نشانههایی از راستگرایی و نژاد پرستی دارد و آن را تقویت میکند و این یعنی ترامپ پوپولیستی است حاصل از قهر مردم با سیاستمدارن حرفهای و میل توامان آنها به افراط.
واقعیت این است هرچند نمیتوان پوپولیسم را به معنای مرسوم تئوریزه کرد ولی شناسایی نشانههای عمومی آن این زنگ را برای ما به صدا در میآورد که مردم گرایشی بیش از پیش به پوپولیستها خواهند پیدا کرد، پوپولیستهایی که احتمالا افراطیگری و سومدیریت در تصمیمگیریهای سیاسی را برای جهان به ارمغان خواهند آورد.