به گزارش سلام نو، به نقل از جهان نیوز: چندی است که برخی از مقامات ایرانی نسبت به احتمال تغییر دکترین هستهای ایران سخن گفتهاند. این موضوع را چندی پیش «سردار احمد حق طلب» فرمانده سپاه حفاظت مراکز اتمی ایران در اظهاراتی مطرح کرد و گفت: «اگر رژیم جعلی صهیونیستی بخواهد از تهدید حمله کردن به مراکز هستهای کشورمان برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده ابزاری کند، تجدید نظر در دکترین و سیاستهای هستهای جمهوری اسلامی ایران و عدول از ملاحظات اعلامی گذشته محتمل و قابل تصور میباشد.» این سخنان برای اولین بار بود که توسط یک مقام ارشد و رسمی نظامی کشورمان بیان میشد.
اخیرا «کمال خرازی» رئیس شورای راهبری روابط خارجی نیز در همین راستا گفت:«ما طبق فتوای رهبری سلاح هستهای نداریم ولی اگر دشمن شما را تهدید کند چه باید کرد؟ ناچار میشوید در دکترین هستهای خود تجدید نظر کنید.»
جنس سخنان این دیپلمات کهنهکار ایرانی نیز تصمیم گیری در شرایط ناگزیر است. واقعیت این است که سیاستهای غرب و در راس آن آمریکا اغلب باعث تشدید تنشها شده است و باعث شکل گیری فضای جدیدی در جهان شده است که طرفهای مختلف را ناگزیر در آن شرایط قرار داده و درواقع آنان را به سمت اتخاذ چنین تصمیماتی هل داده است.
همین چند روز پیش بود که «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به کشورمان آمد و طی بازدید و رایزنی دورهای پایبندی ایران به استفاده از انرژی صلح آمیز هستهای را مورد تایید قرار داد. ایران درحالی به تعهدات خود پایبند مانده که طرف مقابل خیلی وقت است که از برجام خارج شده (زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ در ۶ سال قبل) و هیچ تعهدی را نه تنها عملی نکرده بلکه به شدت تحریمهای خود نیز افزوده است.
با این شرایط پیامی که خرازی به طرف مقابل ارسال کرد واضح و روشن است که ایران را در وضعیت تصمیم گیری در شرایط ناگزیر قرار ندهند و در این باره بیان میکند: «ما معتقدیم دیپلماسی بهترین راه است و آمادگی داریم مذاکره کنیم. به برجام برگردید و آن فرصتی خواهد بود که در مورد مسأله خاورمیانه عاری از سلاح هستهای هم صحبت کنیم.»
نقش تصمیمات ناگزیر در ماجرای تجدید نظر در سیاست هستهای ایران
تصمیمات ناگزیر در شرایط سیاسی سخت وضعیتی است که برای هر کشوری ممکن است بوجود بیاید. موضوع را اگر شخصیسازی کنیم در امور خصوصی هر فردی این مسئله ممکن است رخ دهد که برای اجتناب از شرایط بدتر گزینه بد را انتخاب کند.
ماجرای حمله روسیه به اوکراین
در برهه سیاسی معاصر و بازده زمانی کنونی نیز هم برای ایران و هم کشورهای دیگر در منطقه و جهان این موضوع مصداق دارد. جنگ اوکراین و حمله روسیه به این کشور از جمله همین موارد است. بسیاری از ناظران بین المللی اعتقاد دارند که روسیه برای جلوگیری از پیشروی ناتو و با وجود هشدارهای مختلف دست به اقدام نظامی در اوکراین زد. نگاهی به تاریخ سیاسی معاصر اوکراین که به نوعی گرانیگاه و صحنه کشمکش روسیه و آمریکا بود و اتفاقاتی چون انقلاب نارنجی و ... در آن رخ داد موید همین موضوع است دولت هایی که با برچسب غربگرایی و طرفداری روسیه در این کشور بر سر کار آمدند و سیاستی در اوکراین رقم زد که این کشور را مستعد جنگ میکرد. برخی از کارشناسان بر این نظر هستند که اقدامات «ولادمیر زلنسکی»رئیس جمهور اوکراین نیز در تصمیم سازی روسیه برای حمله به اوکراین بی تاثیر نبود، این درحالی بود که روسای جمهور پیشین اوکراین با همه گرایشاتی که به غرب و روسیه داشتند با توجه به همین تهدیدات روی لبه و مرز میان روسیه و آمریکا حرکت میکردند!
تصمیم روسیه و اقدام مستقیم نظامی برای حمله به اوکراین برای این رهبران این کشور از جنس تصمیمات ناگزیر بوده است که البته با وجود پیوستن فلاند و سوئد به ناتو تبعاتی هم برای روسها در پی داشته است.
آیا فنلاند در شرایط تصمیم گیری ناگزیر قرار گرفت؟ فلاند و سوئد نیز به نظر میرسد با این که زیر چتر سیاست بی طرفی قرار داشتند اما در یک سیاست و تصمیم ناگزیر تن به پیوستن به ناتو دادند.
خصوصا فلاند که تاریخ تلخی از تنش روسیه و غرب در حافظه خود دارد سالها نه از حمایت غرب میتوانست برخوردار شود و نه از تهدیدات روسیه مصون بود و از این قرار بود که برای تنشزدایی دکترین معروف و ابداعی «پاسیکیوی-ککونن» از زمان جنگ سرد عامل مهمی در مدیریت روابط فنلاند و روسیه بود. از این دکترین بهعنوان حامی سیاست بیطرفی فنلاند یاد میشود، ولی مفهوم دکترین یادشده گستردهتر و عملگرایانهتر بود تا جایی این سیاست برای فنلاند مفید بود که روسیه را خاطر جمع کرد که از این منطقه نسبت به این کشور تهدیدی وجود ندارد. دکترینی که فلاند را با وجود قرار گرفتن در یک منطقه تنش در حاشیه امن قرار میداد و این کشور توانست از آن برای توسعه و پیشرفت خود بهرهبرداری کند.
حالا فنلاند ناگزیر به ناتویی پیوسته که یکی از متزلزلترین شرایط زمانی خود را طی می کند و اروپا نیز نسبت به چتر امنیتی ناتو بسیار نگران است زیرا فردی چون «دونالد ترامپ» ممکن است رئیس جمهوری بعدی آمریکا باشد که ساده و روشن بیان می کند که اروپا پول تامین امنیت خود را باید پرداخت کند.
ماجرای عملیات موشکی پهپادی ایران به رژیم صهیونیستی
از موارد دیگر بگذریم به تصمیمات سخت کشورمان میرسیم. عملیات موشکی پهپادی ایران در سرزمینهای اشغالی در پی تهدیدات مکرر صهیونیست ها حاوی یک پیام بود. اسرائیل که به واسطه حمایتهای بی چون و چرای غرب و به ویژه آمریکا خود را یک رژیم تروریست معرفی کرده بود برای ضربه زدن به کشورمان عملیاتهای تروریستی علیه مستشاران نظامی ایران انجام میداد که به شهادت سرداران ایرانی منجر شد. سطح این تنشها به جایی رسید که ایران برای حفظ بازدارندگی خود دست به اقدام نظامی مستقیم زد و عملیات «وعده صادق» در همین راستا رقم خورد که نتیجه بسیار مثبتی برای بازدارندگی اقتدارآمیز ایران داشت. فرصت تلافی جویانهای که ایران با وجود فشار دیپلماتیک غرب برای عدم انجام چنین عملیاتی به خوبی مورد استفاده قرار گرفت.
به هر جهت منظور از تغییر دکترین هستهای اعمال برنامههای متنوعی است و لزوما ساخت بمب هستهای در آن ملاک و مبنا نمیباشد؛ چراکه در منطق جمهوری اسلامی ساخت بمب بنا بر فتوای رهبر معظم انقلاب حرام میباشد نه بر اساس دیدگاه و بازدیدهای دورهای آژانس بین المللی انرژی اتمی؛ منتها ایران در راستای احقاق حق طبیعی خود گزینههایی روی میز خواهد گذاشت که قطعا برای طرف مقابل دارای مطلوبیت نیست ولی خواسته کشورمان را محقق خواهد کرد.
نظر شما