رقابت در اقتصاد مهم است و باید رقابت در کشور ایجاد شود. جمله مشترکی که از زبان همه اقتصاددانان و فعالان اقتصادی با گرایش های مختلف شنیده ایم. با این وجود مشکل اصلی اقتصاد ما روی آوردن به اقتصاد رفاقتی به جای اقتصاد رقابتی است.

سلام نو - سرویس اقتصادی: اقتصاد رقابتی به اقتصادی گفته می شود که در آن فعالیت بنگاه‌های دولتی و شبه دولتی در زمینه‌های تولیدی به حداقل ممکن رسیده و سرمایه‌گذاران بخش خصوصی آزادند که با کمترین تشریفات ممکن، وارد یک صنعت خاص شده یا از آن صنعت خارج گردند. اما  سرمایه‌داری رفاقتی به اقتصادی گفته می شود که در آن موفقیت در کسب و کار به داشتن رانت و پارتی بستگی داشته و اهالی کسب و کار موفق به حضور فعال در یک صنعت نمی شوند مگر با برقراری ارتباطات خاص با افراد و نهادهای خاص تر! در واقع این واژه به سیستمی اطلاق می شود که در آن دولت، مجلس و بخش خصوصی با یکدیگر در تعامل دایم هستند و برای حفظ منافع اعضای این مثلث شکل می گیرند.

حسین راغفر، اقتصاددان و دانشیار گروه اقتصاد دانشگاه الزهرا شخصی است که در حرفهایش بیش از همه از کلیدواژه اقتصاد رفاقتی استفاده می کند. او اقتصاد رفاقتی را از مهم ترین آفت های اقتصاد می داند. او معتقد است: ما شاهد شکل‌ گیری  اقتصادی هستیم که از آن به عنوان اقتصاد رفاقتی یاد می‌شود یعنی افرادی که در این اقتصاد هستند فقط حافظ منافع دوستان و احزاب خودشان هستند. این ساخت اصلی کارکرد اقتصاد ایران بوده و باعث شده تا شاهد بحران هایی در اقتصاد باشیم که متأسفانه از مرحله بحران گذشته است. بارها این اخطار به مسئولین داده شده که مانع بروز فاجعه شوند.

ویژگی های یک اقتصاد رفاقتی

راغفر برای یک اقتصاد رفاقتی سه ویژگی اصلی برشمرده است. اولین ویژگی انحصار توزیع اعتبارات بانکی و دسترسی به اعتبارات بانکی است که باعث می‌شود افراد در عرض یک شب ره صد ساله را طی کنند. قدرت گرفتن گروه خاصی و تغییر ساخت سیاسی از نتایج اجتناب ناپذیر این امر است. شاید به همین دلیل باشد که دولت نهم و دهم باز مدعی بازگشت به قدرت است زیرا منابع اقتصادی زیادی را در اختیار دارد. دومین ویژگی مربوط به توزیع فرصت ‌ها به صورت انحصارها و شبه‌ انحصارها به دوستان و رفقاست و سوم دستکاری در نظام قیمت‌گذاری است. به باور راغفر به همین دلیل است که شعار اقتصاد آزاد و آزادسازی اقتصادی کار نمی‌کند. این امر درآمدهای بسیاری را برای کسانی که در ساختار قدرت هستند فراهم می‌کند. این سه ویژگی باعث شده که اقتصاد ایران بسیار ناکارآمد شود. به همین دلیل آثار اجتماعی این سیاست‌های اقتصادی امروز به شکل رشد جرایم و افسردگی و اعتیاد و فرار مغزها و سایر آسیب‌های اجتماعی پدیدار شده است.

اگر بگوییم «بی اعتمادی» مهمترین اثر نامطلوبی بوده که اقتصاد رفاقتی بر جامعه داشته بیراه نگفته ایم. از بین رفتن اعتماد عمومی همزمان با کاهش توان اقتصادی جامعه کاری کرده که منفعت شخصی جای منفعت ملی را بگیرد.

نسبت اقتصاد رفاقتی با اقتصاد غیرمردمی و غیرمولد

امروز فشار اقتصادی آن قدر بالا رفته که اعتراضات از سطح نخبگان به بدنه جامعه رسیده است. بر همین اساس چندی پیش 38 اقتصاددان نام آشنا ضمن هشدار این مساله در نامه‌ای انتقادی به رییس‌جمهور با ارائه تصویر کلی از بحران های اقتصادی کشور راهکارهای موجود در شرایط فعلی را بررسی کردند. در بخشی از این نامه آمده است: " قرار بود اقتصاد دولتی به اقتصاد رقابتی تبدیل شود، اما در عمل ما با یک اقتصاد رفاقتی رو به‌ رو شدیم. این ساختار رفاقتی پدید آمده از مناسبات قدرت ثروت منجر به دو پیامد مهم در اقتصاد ایران شد که وجه تمایز اقتصاد کنونی با گذشته است و از این منظر نوعی گسست در مسیر تاریخی اقتصاد معاصر ایران به وجود آورد. نخست اینکه الگوی کنونی اقتصاد ایران غیر مولد است و دوم اینکه غیرمردمی است."

تشدید رکود در فعالیت‌های اقتصادی بخش خصوصی واقعی، کاهش سطح درآمد و معیشت عامه مردم و تشدید فقر و نابرابری‌های اقتصادی- اجتماعی را می توان از نتایج اقتصاد غیر مردمی دانست. عملکرد نهادهای هرچند معدودی نشان داده اگر اراده مدیریتی برای حرکت به سمت اقتصاد مردمی وجود داشته باشد شفافیت و بهبود وضعیت اقتصادی دور از دسترس نیست. اقتصاد غیر مولد سودده در کنار تورم بالا و نااطمینانی و بی ثباتی هم از چالش های همیشگی اقتصاد ماست. چالشی که در ماه های اخیر در مساله نوسان ارز و طلا  بیش از پیش خودش را نشان داد. باید برای مقابله با این امر هزینه فعالیت های غیرمولد اقتصادی بالا برود و این امر محقق نمی شود مگر اینکه اتاق شیشه ای در اقتصاد و لزوم در دستور کار قرار گرفتن شفافیت درک شود.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***