به گزارش سلام نو، استعفای ظریف بلافاصله بازتابهای ملی و بین المللی یافت و موافقان و مخالفان وزیر خارجه به موضعگیری در باره او پرداختند، اما کمتر کسی متوجه بود که در هیاهوی جنجال رسانه ای، برخی اقدامات بی هیاهو نیز برای فیصله دادن موضوع، در جریان است.
صادق خرازی دیپلمات کهنه کار کشورمان و سفیر اسبق ایران در پاریس، از زمان انتشار خبر استعفا، رایزنی های خود را با سردار سلیمانی و محمد جوادظریف آغاز کرد.
خرازی درباره پیدا و پنهان ماجرا با خبرآنلاین گفت وگو کرده است که در ادامه می خوانید:
نگاه شما به آنچه در جریان سفر اخیر بشار اسد به ایران اتفاق افتاد و منجر به استعفای ظریف شد، چیست؟
همانطور که در اخبار آمده، و من در جریان قرار گرفتم برخی اقدامات بدلیل حساسیت های سیاسی و امنیتی گه گاه پیچیده می شوند و ناهماهنگی های ناخواسته ویا غیر مترقبه بوجود می آید. این اتفاق اولین نبود و فقط هم به ایران هماختصاص ندارد. گلایه آقای ظریف از ناهماهنگیهای اجرایی و تکنیکی بود که ناشی از سرعت و حساسیت و بی توجهی بود. در انجام سفر رئیسجمهوری سوریه به ایران این ناهماهنگی البته با مقداری دقت می توانست قابل پیشگیری باشد اما در هر حال به این معنا نیست که فردی یا دستگاهی عمداً به دنبال ناهماهنگی بوده تا دکتر ظریف به دیدار نرسد و یا در جلسات نباشند. وزیر امور خارجه امین نظام، عضو شورای عالی امنیت ملی و مجری منویات مجموعه سیاست خارجی نظام است.
آقای ظریف اخیرا در ماموریت های حساس لبنان، عراق، مونیخ و جاهای دیگر بودند. من به دلیل ارتباطی که با هر دو طرف قضیه دارم به ویژه و به خصوص اینکه آقایان سردار سلیمانی و دکتر ظریف را به خوبی می شناسم و با هر دو طرف دوست هستم و مورد اعتماد هر دو آقایان هستم می دانم مأموریتهای منطقه ای هر دو طرف هر کدامشان کاملاً باهماهنگی متقابل طرفین است و هر گونه اقداماتی که انجام میگیرد، در یک فرآیند از پیش تعیین شده صورت میگیرد.
در متن استعفای ظریف به شأن جایگاه سیاست خارجی اشاره شده بود. به نظر شما اتفاق روز دوشنبه، این شأن را کاهش داد؟
من خوب می دانم در این زمینه ظریف هرگز دغدغه شخصی ندارد. وزیر امور خارجه گلایه های عمیقی از برخی مشکلات در دولت و بیرون دولت دارد. اینها موقوف به این دوره نیست. در هر دوره ای این مشکلات خودش را به گونه ای نشان می دهد. دکتر ظریف بیشتر هدفش هشدار بود. هشدارهایی که می تواند در آینده مشکل آفرین باشد. اتفاقاً هشدار او را از این جهت که اعتبار دستگاه دیپلماسی هر کشور باید به هر قیمتی محفوظ بماند، دقیق میدانم. پیام سردارسلیمانی هم در تایید جایگاه وزیر خارجه و وزارت امور خارجه در راستای سیاستهای کلی نظام بود . تاکید ریس جمهور نیز همین بود. وقتی یک مجموعه تصمیم توسط نهادهای بالادستی به سازمانها و ارگانهای متعدد از جمله وزارت امور خارجه تفویض میشود، هر کدام به خصوص وزارت خارجه اختیار و قدرت کافی برای اجرای آن را دارد. طبیعتاً همه بایست احترام به روند و اقتدار و قدرت سیاست خارجی بگذارند. من می دانم هیچ احدی و تشکیلاتی به دنبال تضعیف نهاد سیاست خارجی کشور نیست، اما باید من بعد دقت شود و برخی ناهماهنگی ها به سرعت مدیریت شود.
شما شخصاً بعد از این اتفاق، اقدامی هم انجام دادید؟
من به دلیل رفاقتی که با آقایان ظریف و سردار سلیمانی دارم، با هر دو نفر صحبت کردم. جلسه داشتم و با خلوص نیت هر دو بزرگوار روبهرو شدم. برادرم سلیمانی آنقدر با اخلاق و بزرگواری برای دکتر ظریف حرمت قائل بود که شما همه جوانب احترام و تکریم ایشان را در پیامشان دیدید. گلایه آقای ظریف ربطی به سردار سلیمانی و مسولیت ایشان نداشته و ندارد بلکه دکتر ظریف به مسولیت و ماموریت و جایگاه وزیر خارجه نظام توجه دارند. همه می دانند بر احدی پوشیده نیست هر دو نفر وظایف مشخصی دارند و هر دو نفر مورد اعتماد و احترام رهبری معظم انقلاب و مجموعه نظام هستند و در پروژه های حساس وظایف تعریف شده هر کدام مشخص است. حضور هر دو نفر و نهاد متبوعشان کاملاً لازم است و تزاحمی بین مسئولیتها و وظایف آنها وجود ندارد.
ارزیابی شما از برخوردهایی که با وزیر خارجه در طول سالهای مسئولیتش شده است، چیست؟
ظریف و سلیمانی از دیپلماتهای برجسته و از فرماندهان عالیرتبه در تراز جهانی هستند و همه هم به گونه ای معترفند. دو بزرگوار در راستای سیاستهای تنشزدایی و اقتدار و قدرت بازدارنده نظام گامهای بلندی برداشته و موفقیتهای چشمگیری هم داشته اند. متأسفانه برخی با بی توجهی در گفتار و در رفتارهایی که میتوان آنها را همسو با فرصت طلبان اسرائیل و آمریکا و ارتجاع منطقه دانست، به تضعیف ظرفیت ها و پتانسیل های فردی و جمعی پرداختهاند. این رفتارها از نگاه ملت ایران دور نمیماند ضمن اینکه حیثیت افرادی که چنین برخوردهایی کردهاند، زیر سوال است. در یکی، دو روز اخیر که موجی از نگرانی در مردم به وجود آمد، این جریان ماهیت خود را آشکارتر کرد و متأسفانه همچون گذشته باعث هزینههایی برای کشور و نظام شد.
نکته آخر که باید به آن اشاره کنم، این است که متأسفانه اتفاق اخیر باعث شد اصل حضور بشار اسد در تهران که اتفاقی مهم بود، از نظرها دور بماند و متاسفانه تحت تاثیر مسایل جانبی قرار گرفت. ایران، روسیه و سوریه و در برخی اوقات ترکیه جبهه متحد علیه قدرت های شیطانی و ارتجاع منطقه را شکل داده اند. تحلیلگران داخلی باید سره را از نا سره تشخیص دهند و بدانند منویات فردی گه گاه چه تاثیر ناگواری بر قدرت و بازدارندگی کشور دارد./دیپلماسی ایرانی