مرتضی ایمانیراد از چشمانداز آتی سرمایهگذاری در بازارهای مالی میگوید: از نگاههای متفاوت التهابات ارزی مورد تحلیل و توجه قرار گرفته است. عدهای مشکل را در اجرا دیدند و عدهای دیگر در سطح نظریه و سیاست. عدهای نهادها را عامل اصلی دیدند و عدهای دیگر به ساختارها توجه کردند و عدهای هم تمامی مسائل و تحولات انجامشده را به حجم پول مرتبط کردند. کسانی که میخواستند از اشتباهات خودشان فرار کنند، تحریمها را عامل اصلی التهاب در بازارهای مالی ایران در سال جاری دانستند. من در مقامی نیستم که این همه تئوری را نقد کنم و بگویم کدام درست است و کدام غلط. چون آن موقع من هم بر اساس نوشته خودم باز دارم یک وجه مساله را میبینم.
حال اگر از این زاویه نگاه کنیم میبینیم که عوامل موثر بر التهابات ارزی و سپس سایر بازارها هم چندمتغیره است و هم تعاملی، یعنی متغیرها به صورت متعامل روی هم اثر میگذارند. اگر از این الگو بخواهم در پاسخ به پرسش قبلی شما استفاده کنم عامل کلیدی و بنیادی در این التهابات را سوگیریهای مشخص و آزمونشده شناختی میدانم که در سطح سیاستگذاران بسیار شایع است. همین سوگیریها حجم نقدینگی بسیار بالایی را روانه اقتصاد ایران کرده است که در طول تاریخ ایران بیسابقه بوده است. این حجم نقدینگی زیربنای بالا رفتن هر قیمتی را فراهم کرده است.
در سال ۹۷، از ابتدای سال تاکنون، دلار و طلا دارای بیشترین بازدهی بودهاند. بازدهی این دو ابزار کمی بیش از صد درصد بوده است. دلار به خاطر جهش یکبارهاش در نیمه سال و طلا هم به تبعیت از نرخ دلار در داخل و هم به خاطر بالا رفتن قیمت اونس طلا در بازارهای جهانی دارای بازدهی بالایی در سال ۹۷ بودهاند. در مقابل ساختمان و سرمایهگذاری در بازار سهام کمترین بازدهی را داشتهاند. یکی از دلایل بازدهی پایینتر بورس و ساختمان واکنش کمتر آنها به تغییرات دلار است. حال اگر بخواهیم میزان ریسک هر کدام از اینها را ببینیم و از هم تشخیص دهیم، لازم است شاخص نوسان (volatility index) هر یک از این سرمایهگذاریها را محاسبه کنیم.
به نظرم میرسد که طلا و دلار ریسک بالاتری نسبت به سایر ابزارهای سرمایهگذاری داشته باشند و از میان ابزارهای دیگر اوراق بدهی پایینترین ریسک را خواهند داشت. بنابراین سال آینده پیشبینی میشود که تقاضا برای این اوراق افزایش یابد و بازار خوبی هم برای فروش اوراق بدهی دولت ایجاد خواهد شد. ولی در مورد سپردهها جذابیت همچنان کم خواهد بود. قبلاً مردم پولشان را بدون فکر کردن سپردهگذاری میکردند و برای عدهای عامل تصمیمگیری مسافت منزل تا بانک بود. ولی الان همانند اوراق سهام مردم درباره بانکها مطالعه و بعد سپردهگذاری میکنند. بنابراین کماکان تردیدها در مورد بانکها وجود دارد و این خود میتواند به التهاب جدیدی در بازار ارز دامن بزند.
اقدامات بانک مرکزی بازارها را تا حدود زیادی آرام کرده است و این آرامش از طریق کنترلهای بیشتر از سوی بانک مرکزی ایجاد شده است. حال اگر به هر دلیلی این کنترلها ضعیف شوند یا عواملی که موجب التهابات بیشتر ارزی شوند قدرتمندتر شوند احتمال عدم تعادل در بازار بیشتر میشود. بنابراین شرایط موجود، شرایط تعادل پایدار نیست. به همین دلیل است که میگویم که آرامش به وجود آمده شرایط بسیار مناسبی برای بانک مرکزی است که دست به اقدامات اساسی بزند و این اقدامات هم باید ریشهای باشد و هم بسیار سریع انجام شود. در غیر این صورت باید منتظر عدم تعادل دیگری باشیم، منتها با شدت بیشتر و دامنه نوسان بالاتر.
متن کامل این گفتوگو را در شماره 306 هفته نامه تجارت فردا مطالعه کنید.