سلام نو - سرویس سیاسی: حرف و حدیث در رابطه با آیت الله محمدتقی مصباح یزدی و نقش او در انقلاب زیاد است. به اعتقاد بسیاری مصباح یزدی پدر معنوی جریانی که امروز در سپهر سیاسی ایران به دلواپسان معروف است سبقه انقلابی ندارد.
به گزارش سلام نو، آیت الله مصباح یزدی، استاد برجسته ای در فلسفه اسلامی است. هرچند قرائت های او از دین مخالفان زیادی دارد. آیت الله مصباح یا به قول هوادارانش علامه مصباح را در عالم سیاست می توان یک ناکام واقعی دانست. او عضو سابق مجلس خبرگان رهبری است که در انتخابات سال 94 نتوانست رای مردم تهران را کسب کند.
در دو دهه اخیر مخالفت های تند و تیز او با سیدمحمد خاتمی و حمایت تمام و کمالش از احمدی نژاد و معجزه خواندن انتخاب او در سال 84 نام محمدتقی مصباح یزدی را بر سر زبانها انداخت. هرچند او پس از مدتی درست زمانی که احمدی نژاد را سردمدار جریان انحرافی می خواندند، اظهار کرد به احتمال 90 درصد احمدی نژاد توسط شخصی سحر شده است. بسیاری شخص مورد نظر آیت الله مصباح را اسفندیار رحیم مشایی می دانند.
نظریات آیت الله مصباح درباره لزوم اعدام هاشم آقاجری به خاطر اظهاراتش هم از دیگر حواشی مرتبط با آیت الله مصباح یزدی، رئیس موسسه آموزشی امام خمینی است. موسسه آموزشی امام خمینی در سال 74 برای تحصیل دانشجویان و طلبههای شیعه زیر نظر آیت الله مصباح ایجاد شد. به این موسسه در لایحه بودجه 98 با کاهش 50 درصدی نسبت به سال 97 رقمی معادل 14 میلیارد تومان تخصیص یافته است.
کاندیدای مورد حمایت آیت الله مصباح در سال 92 کسی نبود جز باقری لنکرانی، وزیر بهداشت احمدی نژاد. بعد از ردصلاحیت لنکرانی مصباح از سعید جلیلی حمایت کرد. با این حال 4 میلیون رای سعید جلیلی نتوانست او را بر کرسی ریاست جمهوری بنشاند. در انتخابات مجلس 94 هم همفکران سیاسی آیت الله مصباح که بیشتر در جبهه پایداری تعریف می شوند، نتوانستند جایگاه خاصی به دست بیاورند.
آیتالله مصباح انقلابی بود؟
آیت الله مصباح یزدی چه سابقه ای در دوران مبارزه با رژیم شاه دارد؟ این سوالی است که سالها است موافقان و مخالفان مصباح یزدی بر سر آن بحث می کنند. پخش انیمیشن بحث برانگیزی با نام آقامحمدتقی به مناسبت زادروز آیت الله مصباح باعث شد باز هم این سوال مطرح شود.
حجت الاسلام دعایی در رابطه با مخالفت های مصباح با دکتر شریعتی از امام نقل می کند آقای مصباح به عالم و آدم بدبین هستند، ما در شرایطی نیستیم که نسبت به دانشگاهیان و روشنفکران با بدبینی نگاه کنیم. "آیت الله مصباح یزدی بیش از آنکه آمریکا را شیطان بزرگ بداند، دکتر شریعتی را شیطان بزرگ میدانست." این گفته عبدالمجید معادیخواه، وزیر اسبق فرهنگ است.
معادیخواه می گوید: مصباح یزدی سابقه بسیار کوتاهی در جنبش داشت، خیلی کوتاه. آقای مصباح در جمعیت سریِ 13نفرهای که نقش اصلیاش را آقای هاشمی و آقای خامنهای داشتند، حضور داشت اما پس از لو رفتن آن جمع دیگر در مبارزه حضور نیافت. معادیخواه معتقد است مصباح یزدی اردوگاه انقلاب را تخطئه می کرده است.
در مبارزات پیش از انقلاب امام همزمان با نیمه شعبان سال 57عزای عمومی اعلام کرد اما آیت الله مصباح یزدی و نزدیکانش از چراغانی کردن خیابانها امتناع نکردند. این درحالی است که هیچ سندی برای نشان دادن مبارزه آقای مصباح یزدی ولو در حد یک سخنرانی علیه شاه دیده نشده است.
چند سال پیش سخنانی از آیت الله هاشمی ذکر شد که در آن به جلسه ایشان به همراه آیت الله خامنه ای با آیت الله مصباح اشاره شده بود. مرحوم هاشمی نقل کرده بود این جلسه به منظور گلایه از آیت الله مصباح به خاطر مشارکت نداشتن در مبارزه با شاه تشکیل شده بود و آیت الله مصباح هم پاسخ داده بود: " مبارزهای که مجاهدین و چپیها در آن باشند، حرام است. " نقل است پس از متهم کردن انقلابیون به فعل حرام توسط مصباح یزدی، آیت الله خامنهای هم به تلخی می گویند: "اگر اهل مبارزه نیستی، خب مبارزه نکن ولی لااقل مبارزه را با این حرفها خراب نکن! " بسیاری از قهر ده ساله مصباح یزدی با رهبری پس از این داستان می گویند.
غلامعلی رجایی در این باره می گوید: اینکه قهر 10 ساله اتفاق افتاده مسلم است و آقای مصباح باید دلیل بیاورد که در این 10 سال نه تنها قهر نبوده، بلکه در جریان مبارزه بوده و با انقلابیون ارتباط و جلسات و تعامل داشته است. اگر ایشان نمی خواسته به مجاهدین خلق کمک کند می توانست به بقیه گروه های مبارز کمک کند و اکنون همان موارد را برای سابقه مبارزاتی خود بیان کند.
اسفند 89 سایت آیت الله هاشمی مطلبی منتشر کرد که بسیاری آن را طعنه به مصباح یزدی دانستند. در بخشی از این مطلب آمده بود: در همان روزگاران دور که این جان بر کف امام و مردم چوبه اعدام بر دوش می کشید و از این زندان به آن زندان ییلاق و قشلاق می کرد کم نبودند کسانی که بر امام و مرادش طعنه می زدند که نباید قبل از ظهور منجی دست به مبارزه می زدی و خون مردم بر گردنت است!
مصطفی ملکیان، استاد فلسفه و دین پژوه معروف هم روایت جالبی در رابطه با رویکرد آیت الله مصباح نسبت به امام و انقلاب دارد. او می گوید: در زمانی که من با ایشان بودم خودم خیلی موافق انقلاب اسلامی ایران و جمهوری اسلامی بودم و خیلی علاقه شخصی به آقای خمینی داشتم. در آن زمان ولی در نشست و برخاست هایی که من با آقای مصباح داشتم همیشه یک نوع بی اعتنایی به این امور می دیدم و شیفتگی ای که من در آن زمان نسبت به آقای خمینی داشتم در آقای مصباح دیده نمی شد. مصباح اطرافیان خودشان را به جد از اینکه در جنگ شرکت کنند باز می داشتند. در آن زمان بسیاری از آرا و انظاری که بزرگان آن زمان درباره جمهوری داشتند را دارای سابقه مارکسیستی می دیدند، با بسیاری از مواضع آقای بهشتی مخالفت داشتند، وقتی آقای خمینی انجمن حجتیه را تخطئه کردند مصباح در این تخطئه همراه نبود، اینها مواردی است که من آگاهانه نام می برم و اینها چه مواضع حقی بود و چه ناحق در آن زمان که من با آقای مصباح بودم از نظر من رماننده و گریزاننده بود.
آنچه می توان به گواه تاریخ اظهار کرد این است که آیت الله مصباح یزدی، اگرچه استاد برجسته ای در فلسفه اسلامی است اما نه سابقه انقلابی دارد و نه کارنامه درخشانی در سیاست دارد. در بهترین حالت و با اغماض می توان به ایشان لقب ساکت انقلاب داد.