پس از لحاظ حقوقی، ایران حق دارد مانع هر عبور و مروری که بی ضرر تشخیص ندهد شود. این موضوع در کنوانسیون 1982 حقوق دریاها نیز به رسمیت شناخته شده: کنوانسیون حقوق دریاها بر نظام حقوقی تنگه‌هایی که عبور و مرور از آن‌ها کلاً یا جزئاً بر اساس عهدنامه‌های خاص از مدت‌ها پیش معمول بوده و همواره مَجراست خدشه‌ای وارد نخواهد کرد.

سلام نو - سرویس سیاسی: «آمریکا بداند ما نفتمان را خواهیم فروخت. قادر نیست جلوی صادرات نفت ایران را بگیرد. بداند اگر بخواهد جلوی صادرات نفت ایران را بگیرد نفتی از خلیج فارس صادر نخواهد شد.»  این سخنان حسن روحانی در شاهرود جدی‌ترین و صریح‌ترین تهدید ایران برای مختل کردن صادرات نفت از خلیج فارس است.

پیش از این او در تیر ماه نیز با ادبیاتی دیگر این تهدید را مطرح کرده بود. او در جمع ایرانیان مقیم سوئیس با ادبیاتی که در پنج سال قبلش هیچ شباهتی نداشت آمریکا را خطاب قرار داد و گفت:« آمریکایی‌ها مدعی شده‌اند که می‌خواهند به طور کامل جلوی صادرات نفت ایران را بگیرند. آن‌ها معنی این حرف را نمی‌فهمند، چرا که این اصلاً معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود. اگر شما توانستید این کار را بکنید تا نتیجه‌اش را ببینید.»

موضع روحانی را می‌توان صریح‌ترین موضع نظام در برابر تهدیدهای آمریکا دانست. او به عنوان رییس جمهور مواضع رسمی ایران را اعلام می‌کند و اکنون سخنان وی را به شکل صریحی می‌توان موضع نظام درباره بستن احتمالی تنگه هرمز دانست.

امکان بستن تنگه هرمز وجود دارد؟

مهم‌ترین پرسشی که پس از این سخنان روحانی مطرح می‌شود این است که امکان بستن تنگه هرمز از نظر حقوقی و عملیاتی وجود دارد؟ یعنی ایران حق و بعد توانایی بستن این تنگه را دارد؟

منطقه تنگه هرمز جزء آب‌های سرزمینی ایران و عمان است و هیچ منطقه‌ دریای آزاد در آن وجود ندارد و البته نیمه ایرانی تنگه قسمت مناسبت‌تر برای عبور مرور نفت کش‌ها است.

حقوق بین‌الملل دریاها برای عبور از تنگه‌های بین‌المللی دو  حالت عبور «بی‌ضرر» (کنوانسیون 1958 ژنو) و عبور «ترانزیت» (کنوانسیون 1982 مونته گوبه) را به رسمیت شناخته است. طبق کنوانسیون «عبور بی ضرر» که مورد پذیرش ایران است، سایر کشورها حق دارند از آن عبور کنند، به شرطی که عبور آنها ضرری برای کشورها نداشته باشد.

اما طبق کنوانسیون «عبور ترانزیت»، عبور و مرور همه کشورها آزاد است. ایران عضو این کنوانسیون نیست (آمریکا هم نیست) و بر اساس عرف موجود، نظام حقوقی حاکم بر تنگه هرمز، نظام «عبور بی‌ضرر» است.

پس از لحاظ حقوقی، ایران حق دارد مانع هر عبور و مروری که بی ضرر تشخیص ندهد شود. این موضوع در کنوانسیون 1982 حقوق دریاها نیز به رسمیت شناخته شده: کنوانسیون حقوق دریاها بر نظام حقوقی تنگه‌هایی که عبور و مرور از آن‌ها کلاً یا جزئاً بر اساس عهدنامه‌های خاص از مدت‌ها پیش معمول بوده و همواره مَجراست خدشه‌ای وارد نخواهد کرد.

حال از نظر عملیاتی چطور؟ آیا از نظر نظامی توان بستن تنگه هرمز را داریم؟ به نظر می‌رسد ایران در بدترین شرایط اگر توانایی بستنِ تنگه هرمز را هم نداشته باشد، توانایی ناامن سازی آن را دارد، هر چند برخی فرماندهان نظامی ایران بستن تنگه هرمز را هم عملیاتی دانسته‌اند.

ناامن سازی تنگه هرمز رخدادی است که می‌توان نفت کش‌ها را از خلیج فارس دور کند و شوک مهمی را به بازارهای نفتی دنیا وارد کند، آن هم در شرایطی که آمریکا مایل نیست به دنبال تحریم ایران هیچ شوکی به بازار وارد شود.

ایران تنگه هرمز را می‌بندد؟

حال پرسش اساسی دیگر این است که آیا ایران حاضر به بستن تنگه هرمز و پذیرش عواقب آن است؟ تهدید به بستن تنگه هرمز امری با سابقه نزد مقامات ارشد ایران و مختص شرایط حاد است. ایران علاوه بر دوره جنگ تحمیلی، در سال 2011 و در بحبوحه تحریم‌ها نیز چنین تهدیدی کرد ولی به جز ناامن کردن تنگه در دوره جنگ عملا هیچ گاه تهدید خود را عملیاتی نکرد. اما چرا؟

واقعیت این است تنگه هرمز دیگر آن اهمیت عجیب و غریب انتهای قرن بیستم را برای عبور و مرور نفت ندارد، هرچند همچنان گلوگاه مهمی است ولی دیگر دوران اهمیت بالای تنگه گذشته است.

از سوی دیگر همه می‌دانند آمریکا محتاج نفت خلیج فارس نیست و خود تولید کننده بزرگ نفت است و مازاد خود را نیز از بازارهایی غیر از بازار خاورمیانه می‌تواند تامین کند.

با همه این‌ها آمریکا به هیچ قیمتی مایل به تنش در بازار نفت نیست. تحلیل‌گران در واکنش به تهدید ایران درباره بستن تنگه هرمز تاکید کردند که همانطور که ایران توان بستن تنگه هرمز را دارد کسان دیگری نیز توان باز کردن آن را دارند و ایران باید ببیند مایل به پرداخت این هزینه است یا خیر؟

به نظر می‌رسد همچون تجربه دوران جنگ در صورت عملیاتی شدن تهدید ایران، هزینه اصلی بستن تنگه هرمز را ایران می‌دهد و آمریکا و متحدانش سود می‌کنند.

در صورت بسته شدن تنگه هرمز اروپا به سرعت پشت ایران را خالی می‌کند و چین و روسیه هم به سرعت عقب می‌نشینند و روند اجماع سازی جهانی علیه ایران سرعت بی سابقه‌ای می‌گیرد و اسرائیل و آمریکا ایران را به عنوان تهدیدی بین المللی مطرح می‌کنند و با همین مجوز حق بازگشایی تنگه با توسل به زور را هم پیدا می‌کنند.

با این تفاسیر باید دید ایران مایل است دست به چنین انتخابی بزند یا ترجیح می‌دهد تنها حجم تهدید روانی خود را برای بازارها دنیا افزایش دهد؟ امری که احتمال بیشتری دارد.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***