صد البته فراموش نکردهایم عیسی آلکثیر چطور در نیمهنخست بازی با هوادار موقعیتهای ایدهآل گلزنی را از دست داد و باعث گرهخوردن کار تیمش شد اما به هر حال وقتی تیمی در کورس قهرمانی، در یک بازی دشوار بیرون از خانه با ۲گل برنده میشود و هر ۲گل را هم یک نفر به ثمر میرساند، سخت است کسی غیر از او را بهعنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب کنیم. این، تازهترین داستان عیسی است؛ مهاجمی که مخصوصا گل دومش به هوادار بسیار زیبا بود و در سبک و سیاق مورد انتظار از او به ثمر رسید. پرسش اینجاست که چنین بازیکنی نیمفصل اول کجا بود و اگر به جای کوچ به سپاهان به حضورش در پرسپولیس ادامه میداد، الان خودش و تیم کجا بودند؟
آمار درخشان
به گزارش سلام نو، عیسی آلکثیر از زمان بازگشت به پرسپولیس، در مسابقات لیگ و حذفی مجموعا 1088دقیقه برای سرخپوشان به میدان رفته است. حاصل کار او در این مدت به ثمررساندن 9گل بوده؛ 6گل در لیگ و 3تا در جامحذفی. عیسی البته هنوز موفق به ثبت هیچ پاس گلی نشده اما در این زمینه یک مقدار هم بدشانس بوده، چرا که در نیمهاول بازی با نساجی اوستون اورونوف پاس استثنایی او را از دهانه دروازه به اوت زد. به این ترتیب عیسی در پیراهن سرخ، بهطور میانگین هر 121دقیقه یک گل زده که برای یک مهاجم، آمار نسبتا خوبی به شمار میآید. اگر قرار باشد آمار گلزنی او در لیگ برتر را با شهریار مغانلو بهعنوان آقای فعلی این مسابقات مقایسه کنیم، درخواهیم یافت تفاوت چشمگیری بین آنها وجود ندارد؛ عیسی در پرسپولیس هر 149دقیقه یک گل زده و شهریار در سپاهان هر 124دقیقه.
این چه رفتنی بود؟
فرم فعلی آلکثیر و اهمیت او در نتایج پرسپولیس بار دیگر این پرسش را بهوجود میآورد که چنین بازیکنی چرا نیمفصل از آخرین سالهای دوران فوتبالش را در سپاهان هدر داد؟ شاید دلیل اول و آخرش کسب درآمد بیشتر بوده باشد اما آیا میارزید؟ در نیمفصل اول، درست همان زمانی که عیسی روی نیمکت سپاهان خمیازه میکشید و حتی برای بازی با پرسپولیس در فهرست قرار نگرفت، سرخپوشان بهشدت از فقر مهاجم رنج میبردند. چه بسا اگر آن انتقال اتفاق نمیافتاد، الان پرسپولیس امتیازات بیشتری داشت و خود آلکثیر هم برای آقای گلی میجنگید. به هر حال اما آن روزها سوخت و دود شد. آلکثیر با پیراهن سپاهان در لیگ برتر 463دقیقه به میدان رفت و 2گل به ثمر رساند.
اختلاف با اورونوف؟
غیر از فرصتسوزی اما، نمایش اخیر آلکثیر مقابل هوادار با یک حاشیه دیگر هم همراه بود؛ اینکه بهنظر میرسید این بازیکن رابطه چندان دوستانهای با اورونوف ندارد، با رغبت به هم پاس نمیدهند و به نوعی کلکل پیدا کردهاند. بعد از پایان مسابقه این بحث بهطور گسترده در فضای مجازی مطرح شد و البته هر دو نفر با استوریهای مشترک شبانه کوشیدند آن را تکذیب کنند اما طبیعتا بهتر است شائبه مزبور در زمین از بین برود؛ با فداکاری و تعهد بیشتر به بازی تیمی.
نظر شما