به گزارش سلام نو به نقل از تجارتنیوز، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی که اخیرا منتشر کرد، به بررسی پیامدهای اجتماعی بحران سالمندی در ایران پرداخت. در سالهای اخیر نرخ باروری در کشور کاهش چشمگیری داشته و سیاستگذاریهای کلان هم بیشتر پیرامون بالا بردن همین نرخ باروری است. اما کمتر صحبت از آمادگی برای مواجه شدن با جمعیت سالمندان سالهای آتی میشود.
دهه شصتیهای امروز در سالهای آینده، جمعیت سالمندان کشور را شکل میدهند. آنطور که مرکز پژوهشهای مجلس گزارش داده تعداد آنها در سال ۱۴۰۱ حدود ۲۴ میلیون نفر بود. اگر مرگومیر و مهاجرت را از این تعداد کم کنیم، باز هم بخش زیادی از آنها در ایران به سن سالمندی میرسند.
حالا سوال اینجاست که سالخوردگی جمعیت چه پیامدهای اجتماعی برای ایران دارد؟ مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی به این سوال پاسخ داده است. در این گزارش با اشاره به مطالعات مختلف درباره اثرات اقتصادی آن آمده که با توجه به تعداد سالمندان در آینده کشور، هزینههای بخش سلامت تا سال ۱۴۳۰ دو برابر میشود.
زنانه شدن سالخوردگی جمعیت کشور
در ادامه این گزارش آمده که نباید از تغییرات اقتصادی و اجتماعی در تحلیل آینده سالمندی غافل بود. راز حرکت به سمت سالخوردگی موفق در عبور از جوانی موفق و استفاده از تواناییهایی دوران جوانی به عنوان ذخیرهای برای دوران کهنسالی است. سالمندان آینده کاملا از سالمندان کنونی متفاوت خواهند بود. در سالهای آینده که تعداد و نسبت بالاتر جمعیت سالمندان به شکل ساختار سنی سالخورده پدیدار میشوند، سالمندان از نرخهای باسوادی بالاتر و احتمالا از حمایتهای رسمی و تامین اجتماعی بیشتری نسبت به سالمندان کنونی بهرهمند خواهند بود.
سالخوردگی جمعیت کشور به سمت زنانه شدن است و زنان کشور در مقابل مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیار آسیبپذیر هستند. بنابراین توانمندسازی زنان از ضروریات سالمندی فعال و موفق است.
نظام سلامت باید دگرگون شود
مرکز پژوهشهای مجلس در این گزارش نوشته که نظام سلامت در ایران باید این پتانسیل را داشته باشد که طی سالهای آینده به کلی دگرگون شده و اهداف سیاستی خود را در راستای نیازهای جمعیت سالمند دگرگون سازد.
بیماریها و مرگهای نوظهور در این دوره دارای ویژگیهای خاصی است. گروه بزرگی از مرگهای این دوره حاصل بیماریهای درمانناپذیر است. سرطانها، بیماریهای قلب و عروق و بسیاری از بیماریهای مزمن دیگر را صرفا با پیشگیری میتوان درمان کرد. بنابراین نظام سلامت در ایران باید به سمتی حرکت کند که از تاکیدات درمانی و پزشکی کم و به برنامههای پیشگیرانه و اجتماعی اضافه کند.
سرعت بالای گذار به دوره سالخوردگی در ایران
در ادامه این گزارش آمده که دوره زمانی بین ۱۳۸۰ تا ۱۴۲۰ به عنوان دوره میانسالی یا گذار به سالخوردگی جمعیت ایران است. نکتهای که باید اینجا به آن اشاره کرد سریع بودن روند سالخوردگی در ایران یا همان فشردگی سالخوردگی است. برای مثال سالخوردگی در غرب به تدریج رخ داد؛ به طوریکه ۱۱۵ سال طول کشید تا جمعیت بالای ۶۵ سال در فرانسته از ۷ به ۱۴ درصد برسد. در صورتیکه در ایران همین وضعیت طی ۱۵ سال یعنی از سال ۱۴۰۵ تا ۱۴۲۰ رخ میدهد که عامل اصلی آن کاهش باروری است.
بنابراین برای جلوگیری از مسئلهآمیز شدن سالخوردگی در ایران، باید نهادهای مرتبط از همین حالا به فکر جمعیت سالمندان با ویژگیهای خاص فرهنگی و اجتماعی باشند.
هشدار؛ ۱۳میلیون سالمند در راه است
جدای از این درصدها و نسبتها باید گفت آنچه که میتواند برای برنامهریزان اهمیت بیشتری داشته باشد، تعداد جمعیت سالمندان است. تعداد افرادی بالای ۶۰ ساله و بالاتر در ایران به سرعت در حال رشد است. در آینده نه چندان دور کشور ایران باید خود را برای مواجه شدن با جمعیت ۶۰ ساله و بالاتر آماده کند. ایران در سال ۱۴۲۰ با حدود ۱۳ میلیون جمعیت ۶۵ سال و بالاتر مواجه میشود. البته اگر با مبنای ۶۰ ساله حساب کنیم تا سال ۱۴۲۰ با ۱۹ میلیون نفر جمعیت ۶۰ سال و بالاتر مواجه میشود.
کاملا روشن است اگر ایران از همین حالا خود را برای این وضعیت آماده نکند، این تعداد سالمند میتوانند نتایج اقتصادی و اجتماعی مخربی را برای کشور به بار آورند. در واقع اقتصاد ما باید خود را برای تامین اجتماعی، بیمه، بازنشستگی و مراقبتهای بهداشتی ۱۹ میلیون نفر آماده کند. (البته اگر بر مبنای ۶۰ ساله به بالا را حساب کنیم)
با وجود این تعداد وسیع افراد سالمند، کشور ما باید دارای یک نظام تامین اجتماعی بسیار قوی باشد و باید همین حالا شرایط را فراهم کند که افراد تهیدست و کسانی که در شغلهای غیررسمی هستند نیز بتوانند خود را تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار دهند.
تنهایی؛ یکی از بزرگترین مشکلات سالمندان
سوی دیگر این ماجرا، خود سالمندان هستند. کسانی که خودشان زمانی نقش تولیدی داشتهاند و به جامعه خدمت کردهاند. در جامعه ما شرایط به گونهای است که رفتن به خانه سالمندان حتی با وجود امکانات خوب هم از طرف سالخوردگان نوعی کملطفی به حساب میآید و سالمندان بیشتر ترجیح میدهند که در کنار فرزندان و تحت مراقبت مستقیم آنها باشند.
در ادامه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده که یکی دیگر از بزرگترین مشکلات سالمندان، تنهایی و احساس ناکارآمدی برای جامعه است. لذا ما میتوانیم نسل جوان را طوری آموزش دهیم که سالمندان را کمتر تنها بگذارنند و طوری رفتار کنند که افراد سالمند فکر کنند هنوز به آنها نیاز دارند.
از طرفی در حال حاضر با کاهش باروری در ایران؛ تعداد فرزندان بسیار کم شده و به یک یا دو فرزند رسیده است. در حالیکه همین تعداد فرزند اندک نیز با شهری شدن جامعه و هستهای شدن خانواده فرصت کمتری را برای پرداختن به افراد سالخورده دارند.
همه اینها باعث میشود که سازگاری با شرایط جدید زندگی (بازنشستگی) و به صورت فردی بیکار در آمدن، برای افراد سالمند رنجآور و باعث مشکلات روانی شود. بنابراین به نظامهای آموزشی نیاز است که مهارتها و آمادگیهایی را در افراد پرورش دهند که در روزگار پیری به کارشان بیاید و اوقات فراغتشان را لذتبخش کنند.
نظر شما