بنابر گزارش‌ها از وضعیت منابع آب، ایران هم از نظر سرانه آب تجدیدپذیر و هم از نظر میزان برداشت نسبت به آب تجدیدپذیر وارد مرحله تنش آبی شده است.

 وضعیت منابع آب در ایران بحرانی‌تر می‌شود/ کشور در خطر بی آبی است

به گزارش سلام نو به نقل از تجارت‌نیوز، مرگ تدریجی دریاچه ارومیه، بار دیگر نشان داد که حکمرانی آب در ایران نه‌تنها به بهبود شرایط کمکی نکرد، بلکه بر وخامت اوضاع دامن هم می‌زند. منابع آب در ایران به شکل‌های مختلف و به واسطه سیاست‌های نادرست کاهش می‌یابد و از بین می‌رود. خشک شدن تالاب‌ها، کاهش چشمگیر منابع زیرزمینی آب و فرونشست و… مهر تائیدی بر این ادعاست.

اخیرا مرکز مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران در گزارش به وضعیت منابع آب در ایران پرداخت. این گزارش نشان می‌دهد که ایران هم از نظر سرانه آب تجدیدپذیر و هم از نظر میزان برداشت نسبت به آب تجدیدپذیر وارد مرحله تنش آبی شده است. ضمن آنکه با توجه به وقوع مقادیر سرانه کمتر از 1000 مترمکعب بسیار محتمل بوده و این به معنی بحرانی‌تر شدن شرایط پیش روست.

البته برخی از پژوهشگران و کارشناسان حوزه آب و محیط زیست سال‌هاست که برای توصیف وضعیت آب در ایران از واژه بحران استفاده می‌کنند. اما چه به نام بحران آب و چه کمبود یا تنش آب، آمار و ارقام از منابع آب چه می‌گویند؟

مرکز مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران در گزارش خود مروری بر آخرین آمارها دارد. آنچه در ادامه می‌خوانید بخشی از این گزارش است.

مقادیر آب تجدیدپذیر در کشور از 130 میلیارد مترمکعب در دوره منتهی به سال 1373 به 123 میلیارد مترمکعب در دوره منتهی به سال 1386 و 104 میلیارد مترمکعب در دوره منتهی به سال 1390 تقلیل یافته است. با محاسبات این مرکز و بر اساس برآوردهای منتهی به سال 1400، کاهش چشمگیر منابع آب در دسترس کشور در حد 48 درصد رخ داده است.

منابع آب تجدیدپذیر

بنا بر آخرین مطالعات بیلان کشور در سال 1390، حجم کل آب‌های تجدیدپذیر کشور حدود 110 میلیارد مترمکعب گزارش شده است. از این مقدار حدود 65/6 میلیارد مترمکعب آن، آب سطحی و 44/4 میلیارد مترمکعب آن آب زیرزمینی است. همچنین حدود 4/06 میلیارد مترمکعب آب سطحی مرزی وارد ایران می‌شود.

مقایسه آمار دوره 45 ساله منتهی به سال آبی 1389-90 با دوره 40 ساله منتهی به سال آبی 85-84 که حجم بارندگی 5 درصد کاهش، حجم تبخیر و تعرق واقعی 1/2 درصد افزایش و حجم آب تجدیدپذیر تولیدشده در کشور 18 درصد کاهش یافته است.

برداشت آب؛ سطحی و زیرزمینی

بر اساس آخرین آماربرداری سراسری منابع و مصارف کشور و نتایج بیلان منتهی به سال آبی 1390-1389، کل برداشت آب برای مصارف مختلف حدود 99 میلیارد مترمکعب است که حدود 54 میلیارد مترمکعب آن از آب‌های زیرزمینی و 45 میلیارد مترمکعب آن از آب‌های سطحی تامین می‌شود.

همچنین بخش‌های کشاورزی، شرب و صنعت به ترتیب حدود 48/25، 4/77 و 0/88 میلیارد مترمکعب از منابع آب زیرزمینی و 39/55، 3/63 و 1/82میلیارد مترمکعب از منابع آب سطحی را برداشت می‌کنند.

به این ترتیب سهم بخش کشاورزی، شرب و صنعت از کل برداشت آب به ترتیب 87/8، 8/4 و 2/7 میلیارد مترمکعب برآورد شده است.

بر همین اساس، سهم بخش کشاورزی حدود 89 درصد، بخش شرب 8/5 درصد و بخش صنعت 2/7 درصد است. باید در نظر داشت که تنها بخش کشاورزی مصرف‌کننده آب برداشتی است. آب برداشت‌شده در بخش‌های شرب و صنعت (به جز در موارد کاربرد به عنوان خنک‌کننده)، پس از افزوده شدن آلاینده‌ها به چرخه آب برمی‌گردد.

در رابطه با محاسبه اجزای بیلان آب که مبنای بسیاری برنامه‌ریزی‌ها و تصمیمات است، ابهاماتی وجود دارد. برای مثال، همان‌گونه که ذکر شد، در بیلان آب منتهی به 89-90 میزان آب مصرفی در بخش کشاورزی 87/8 میلیارد مترمکعب تخمین زده شد. در حالی‌که در محاسبات مربوط به سند امنیت غذایی در سال 1385، این عدد 78 میلیارد مترمکعب است که 11 درصد اختلاف را نشان می‌دهد.

وضعیت منابع آب سطحی کشور

روند تغییرات رواناب و بارش، طی سال‌های 48-47 تا 96-95 نشان می‌دهد که میزان رواناب تا اواسط دهه 70 همبستگی نزدیکی با میزان بارش داشته است. اما از این مقطع به بعد شاهد گسست این دو عامل هستیم. طی دهه‌های مختلف، میزان رواناب مقادیر متفاوتی داشته است.

متوسط میزان رواناب در نیمه اول دهه 50 نسبت به نیمه اول دهه 90، از حدود 107 میلیارد مترمکعب به 48 میلیارد مترمکعب رسیده و کاهش بیش از 50 درصدی داشته است. در حالی‌که بارش متناظر با این دوره 17 درصد کاهش درصد داشته است.

افزایش مداخلات انسانی و تخصیص کلیه منابع آب در حوضه به نیازهای انسانی (اقتصادی) و عدم تخصیص و پیش‌بینی آب برای محیط زیست موجب این امر شده است. همچنین ادامه این بی‌توجهی در چرخه هیدرولوژیکی می‌تواند موجب شدیدتر شدن درصد کاهش رواناب شود. طبق نتایج بعضی بررسی‌ها، حدود 18 درصد کاهش منابع آب مرتبط با تغییر اقلیم و 82 درصد ناشی از عوامل انسانی است.

نگاهی به آمارها نشان می‌دهد که تعداد چاه‌ها در سال 1400 نسبت به 50 سال قبل، بیش از 18 برابر افزایش داشته است. افزایش تعداد چاه‌ها از 47 هزار حلقه در سال 52-51 به 857 هزار حلقه در سال 1400-1399 و برداشت بی‌رویه آب‌های زیرزمینی سبب تخلیه منابع زیرزمینی شده است. قوانین مصوب تاکنون نتوانسته‌اند نقش پررنگی در حفظ و صیانت از منابع آب زیرزمینی ایفا کنند و برعکس.

برخی از قوانین توصیه‌شده حتی تاثیر منفی در صیانت از منابع آب زیرزمینی داشتند. برای مثال در خلال سال‌های 1383 تا 1384 در مجموع تعداد چاه‌ها نسبت به سال 1382 حدود 26 درصد افزایش یافته است. همچنین در سال‌ 91-90 تعداد چاه‌های کشاورزی نسبت به سال 89 حدود 11 درصد افزایش یافته است که پس از تصویب قانون تعیین تکلیف چاه‌های فاقد پروانه است.

به طور کلی برداشت بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی موجب شده است از 609 محدوده مطالعاتی کشور 410 محدوده مطاعاتی ممنوعه یا ممنوعه بحرانی شوند. همچنین از 199 دشت باقی‌مانده 11 دشت در آستانه ممنوعه شدن هستند. 112 دشت نیز فاقد پتانسیل آب زیرزمینی هستند. به این ترتیب تنها 76 دشت آزاد در کشور باقی مانده است.

کد خبرنگار: ۱۳
۱دیدگاه شما

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید

    ***