تجمیع آمار 10 ساله تلفات گونه کمیاب آهو در مناطق مختلف ایران طی 10 سال گذشته به 88 راس میرسد و تنها 30 مورد آن در کانال پای پل در منطقه حفاظت شده میشداغ طی کمتر از 6 سال ثبت شده است. محمد داسمه، حقوقدان حوزه محیطزیست به «اعتماد» میگوید که تلفات آهوان به علت نبود فنسکشی در محدوده کانال است درحالی که پس از توقف اعلام آمار از سال 99 نیز قطعا تعداد تلفات بیشتر شده است.
کانال پای پل برای آبیاری زهکشی زمینهای غرب کرخه از دهه 80 راهاندازی شد که 15 تا 17 کیلومتر آن منطقه حفاظت شده میشداغ عبور میکند. به گفته عادل مولا، معاون طبیعی اداره کل حفاظت محیطزیست خوزستان در سال 94، این کانال هیچگونه مجوزی ندارد و به دلیل شیب تند کنارههای آن، آهوها هنگام آب خوردن از آن لیز خورده و به داخل کانال میافتند و خفه میشوند.
از دهه 90 سازمان محیطزیست مکاتبات و جلسات متعددی با سازمان آب و برق خوزستان داشته و پیشنهاداتی نیز برای ایمنسازی این کانال با توجه به رفتار آهوها و جلوگیری از سقوط آنها مطرح کرده است اما همگی بینتیجه مانده است درحالی که عادل مولا گفته بود که در صورت عملی نشدن طرحها و وظایف سازمان آب و برق خوزستان، این سازمان را به مراجع قضایی معرفی خواهند کرد. محمد داسمه هم میگوید 3 سال پیش به دنبال اعتراضات، معاون محیط طبیعی اداره محیطزیست خوزستان به منطقه آمد و از مکاتبات با اداره آب و برق خوزستان خبر داد و گفت که در چند ماه آینده فنسکشی و ایمنسازی انجام میشود اما هنوز وعدهها محقق نشده است: «هیچ شکایت جدی هم توسط سازمان محیطزیست استان در این رابطه از سازمان آب و برق خوزستان ثبت نشده است.»
به گفته او، تهدیدهای دیگری ازجمله شکار غیرمجاز هم در این منطقه برای آهوها وجود دارد اما اصلیترین تهدید همین کانال روباز با عمق 4 تا 5 متر است که در زمان ساخت، مجوز ارزیابی زیست محیطی نداشته و زیستگاه میشداغ را عملا به دو قسمت تقسیم کرده است: «این کانال عملا امکان تردد آهوها و سایر حیوانان را در منطقه از بین برده است و تا فنسکشی نشود مشکل رفع نمیشود. از سوی دیگر آهوها هنگام شب وقتی قصد عبور از سمت شرق به سمت غرب زیستگاه را دارند متاسفانه به صورت گلهای در این کانال سقوط میکنند. از سوی دیگر برای رفع تشنگی به آب کانال پناه میبرند و چون دیواره کانال بتونی است و در طول زمان لجن به آن چسبیده است، لیز میخورند. پیشنهاد کردیم که دستکم آبشخورهایی در فواصل مختلف کانال ساخته شود تا مشکل تامین آب رفع شود. دو آبشخور کوچک هم ساخته شد ولی همچنان نیاز آبی این حیوانات را رفع نمیکرد.»
منطقه حفاظت شده میشداغ در کشور تنها محلی است که آهوها به طور طبیعی در آن زندگی میکنند. وسعت میشداغ که به زبان محلی مشداخ گفته میشود 60 هزار هکتار و در غرب خوزستان بین شهرهای بستان و عبدالخان است و از سال 90 به عنوان منطقه حفاظت شده شناخته شد. آبان 97 آهوی میشداغ به عنوان یک زیرگونه جدید از گونههای آهو قرار گرفت و در بانک ژن جهانی ثبت شد. براساس سرشماری سال 96 بین 60 تا 68 راس آهو در این منطقه شمارش شده است.
در سرشماری سال گذشته حیات وحش خوزستان که با کمک انواع دوربینها و تلسکوپ پیشرفته و پهپاد تصویربرداری در مناطق حفاظت شده چهل پا، دیمه، میشداغ، کرایی، شیمبار (گزیر) و مناطق شکار ممنوع بدیل، قلعه شاداب، هفت تنان و شوو لندر انجام شد حدود ۷۰ راس آهو در خارج از سایت منطقه دیمه به ثبت رسید. نماد این غزال 2 حفره بزرگ روی صورت یا اصطلاحا «چال روی گونه» است. این آهو بومی منطقه بینالنهرین است و قلمرو آن از میشداغ و بستان تا دشت عباس و عراق است. پس از جنگ هشت ساله عراق با ایران، طرحهای توسعه در منطقه اعم از احداث کانال پای پل، اراضی کشاورزی، ایجاد بازارچه مرزی چذابه که محور ترانزیتی ایران و عراق است به همراه طرحهایی چون طرح خط لوله آب غدیر به عنوان مهمترین تهدیدات آهوی میشداغ مطرح است. همزمان با انتشار اخبار تلف شدن سریالی آهوها در کانال میشداغ طی سال 94، حضور شکارچیان و دامداران در این منطقه بیشتر شد در حالی که شکار و حضور دام و چرای دام در آن ممنوع است. ناصر عبیات، فعال محیطزیست همان زمان در گفتوگو با فارس از فرار آهوان به سمت مرز ایران و عراق و درنهایت منطقه طیب عراق خبر داد.
آخرین بار تیر ماه سال 97، خبر تلف شدن آهو در کانال میشداغ در رسانهها منتشر شد. امیر سرخه، فعال محیطزیست خوزستان به تسنیم گفته بود که در یک ماه گذشته 4 آهو در این کانال تلف شده است.
تلفات آهوها در سایر زیستگاههای طبیعی هم چندان کم نیست و بررسیهای «اعتماد» نشان میدهد که در ده سال گذشته 58 آهو، جز در منطقه میشداغ تلف شدهاند؛ 7 مورد بر اثر تصادف یا تعقیب و گریز و 13 مورد بیاحتیاطی و بقیه موارد هم به دلیل شکار غیرمجاز.
مرگ 44 قلاده یوز در نزدیک به سه دهه
شرایط در زمینه گونههای دیگر اما حتی به مرز بحران هم رسیده است. یوز ایرانی، پلنگ و خرس قهوهای یا در جادهها جان میبازد یا ترس و بیتوجهی مردم محلی بلای جان این حیوانات است. مرداد 1401 خبرگزاری ایرنا از کشته شدن ۴۳ قلاده یوزپلنگ در ایران طی ۲۸ سال نوشت که باید به آن یوز کشته شده در جاده میامی- سبزوار در ایام نوروز را هم اضافه کرد. جمعیت این گونه در معرض انقراض در سال 98، 40 فرد بود و در سال 1400 «حسن اکبری»، معاون سازمان محیطزیست از وجود ۱۲ فرد یوز ایرانی خبر داد که تنها سه فرد از آنها ماده بالغ هستند. «یوزپلنگ آسیایی» در رتبه دوم گونههای در خطر انقراض ایران قرار دارد. در سه سال اخیر تعداد یوزهای بالغ و جدا از مادر به ۱۳ فرد رسیده است که یک یوز در خراسان جنوبی، سه یوز در یزد و ۹ یوز در توران سمنان زندگی میکنند. یوزپلنگ آسیایی در کشورهای همسایه ایران منقرض شده و حضور آن در ایران هم در بخشهایی از استانهای یزد، خراسان جنوبی، کرمان و سمنان محدود شده و جمعیت آن در سه استان یزد، خراسان جنوبی و کرمان بسیار ناچیز است. بررسیهای «اعتماد» هم نشان میدهد در ده سال گذشته بیش از ده یوز ایرانی بر اثر تصادف در جاده میامی-سبزوار از بین رفتهاند. حالا پس از گذشت حدود یک دهه از ارائه طرح ایمنسازی این جاده، علی سلاجقه، رییس سازمان محیطزیست گفته است که اقدامات لازم برای فنسکشی این جاده به طول 34 تا 36 کیلومتر آغاز شده است.
34 قلاده خرس در 10 سال تلف شدند
خرس قهوهای ایران گونه دیگری است که در اثر عوامل طبیعی در خطر انقراض قرار گرفته ولی آمار رسمی درباره آن وجود ندارد. آخرین برآوردها نشان از وجود هزار تا هزار و 300 خرس در سال 99 است. بررسیهای «اعتماد» درباره خرس قهوهای نشان میدهد که در ده سال گذشته، 34 قلاده خرس قهوهای از بین رفتهاند که 13 مورد آن به دلیل شکار غیرمجاز، 10 مورد به دلیل ترس یا ناآگاهی توسط مردم و بقیه به دلیل تصادف یا عوامل محیطی از بین رفتهاند. یکی از تلخترین موارد درباره کشتار خرس اردیبهشت سال گذشته ثبت شد. اهالی روستای کنازق محدوده شهرستان نمین اردبیل پیش از رسیدن ماموران محیطزیست، پس از تعقیب و گریز و ضرب و جرح حیوان و از پا انداختن آن، با استفاده از ادواتی چون تراکتور، خرس قهوهای را مهار کرده و آسیب جدی به این حیوان وارد کردند و این اقدام باعث شکستگی استخوان پا، لگن و آسیب ستون فقرات و درنهایت مرگ خرس شد. پس از این ماجرا اداره کل حفاظت محیطزیست استان اردبیل به مردم و روستاییان توصیه کرد چنانچه به هر نحو ممکن با حضور حیات وحش در روستا و اطراف آن مواجه شدند، بدون آسیب به حیوان یا حمله و رفتار غیرحرفهای با آن، مراتب را به نزدیکترین پاسگاه محیطبانی یا اداره محیطزیست یا شمار تلفن ۱۵۴۰ اطلاع دهند تا همکاران اداره کل حفاظت محیطزیست استان اردبیل، مراتب را با رعایت اصول فنی و ایمنی لازم رسیدگی کنند.
91 قلاده پلنگ در ده سال کشته شدند
با گذشت کمتر از 20روز از آغاز سال دو توله پلنگ یکی در خراسان شمالی و دیگری در کهگیلویه و بویراحمد کشته شدند، درباره پلنگ خراسان شمالی هیچ دلیلی اعلام نشد ولی گویا علت مرگ توله یوز گچساران ابتلا به بیماری «هاری» است. بررسیهای «اعتماد» از اخبار منتشر شده از کشته شدن پلنگ در نقاط مختلف ایران نیز نشان میدهد که دستکم 91 قلاده پلنگ در ده سال گذشته به دلیل شکار غیرمجاز، تصادف یا ترس و ناآگاهی مردم و روستاییان از بین رفتهاند. پیش از آن هم شرایط چندان خوب نبود. دی ماه سال 98 مهرداد فتحیبیرانوند، مدیرکل وقت حفاظت محیطزیست استان لرستان اعلام کرد که چند از سال ١٣٨٧ تا ١٣٩٠ حدود ٧٠ قلاده پلنگ در کشور تلف شده است و بررسیها نشان میدهد که ٧١درصد این تلفات ناشی از شکار، ١٨درصد تصادفات جادهای و بقیه عوامل طبیعی بوده است.
«از آنجا که زیستگاه پلنگ بسیار وسیع است، از این رو همواره با جوامع محلی و بومی نقاط مختلف تعارض دارد و به همین جهت بالا بردن آگاهی اهالی بومی به حیات پلنگ کمک میکند.» همچنین گزارشهای دیگری از کشته شدن 150 پلنگ از سال 90 تا 97 حکایت دارد. در هر صورت کارشناسان سالهاست هشدار میدهند که در صورت ادامه بیتوجهیها پلنگ ایرانی هم به سرنوشت یوز ایرانی دچار میشود. فرشید ساعی، کارشناس محیطزیست در همین باره به رکنا گفت که مداخلات انسانی در زیستگاههای این گونه باعث خواهد شد تا پلنگ نیز تا یک دهه آینده به سرنوشت یوز دچار شود و این قطعا مایه تاسف آیندگان خواهد بود زیرا ما در نیم قرن اخیر که مساله حفاظت به یکی از مسائل مهم دولتها در عرصه طبیعی تبدیل شده است هیچ اقدام برنامهریزی شده و مهمی برای حفاظت از زیستگاهها و گونههای شاخص خود انجام ندادهایم. در حال حاضر آمار رسمی از تعداد پلنگها در ایران وجود ندارد اما آمارهای غیررسمی از وجود دستکم 1000 قلاده در مناطق مختلف ایران حکایت دارد، آماری که اصلا بعید نیست که تا سالهای آینده، سه رقمی و حتی دو رقمی شود.
حدود ۱۲۸ گونه جانوری و مهرهدار در ایران در معرض خطر انقراض قرار دارند و در این میان پستانداران، خزندگان، دوزیستان، ماهیان و پرندگان ایران هیچ کدام از این قاعده مستثنی نیستند. تغییر اقلیم و خشکسالیهای طولانی مدت، تخریب و تبدیل زیستگاهها، جادهسازی، معدن، دام مازاد بر ظرفیت، خطوط انتقال نیرو، زمینهای کشاورزی و دیمکاریها که هر مکانی را با شخم زدن به زمین کشاورزی و دیمی تبدیل میکنند، شکار غیرمجاز و نبود آگاهی از جمله تهدیدهایی است که حیاتوحش ایران با آن مواجه است.
نظر شما