سولماز اصل‌دینی؛ نویسنده و جهانگرده. اون کتاب "یک چمدان خاطره" رو به رشته تحریر در اورده و از سفرها و تجربه‌هاش به زیبایی می‌نویسه. سولماز برای سفر کردن خودش رو محدود نمی‌کنه و از هر نوع سفری با هر وسیله‌ای و با هر امکاناتی لذت می‌بره، اون شهرها و کشورهای مختلفی رو دیده و بهشون سفر کرده. در سفری که به کشور همسایه، ترکیه داشته در یک استانبول‌گردی فضایی رو تجربه می‌کنه که با توصیفات جالب توجهش از این فضا و اتمسفر حاکم بر اون سبب می‌شه تا ما هم خودمون رو باهاش همراه کنیم. با ما باشید تا بیشتر از کافه‌ای با قدمت زیاد بر روی تپه‌ی "پیر لوتی" بدونیم.

کافه پیرلوتی، کافه‌ای با مناظر چشم‌نواز در استانبول/ روایتی از سولماز اصل‌دینی

سلام نو – سرویس گردشگری: سولماز با رفتن به بالای تپه‌ای مشهور در استانبول، خودش رو به کافه‌ای هیجان انگیز و دیدنی می‌رسونه، کافه‌ای که با فضای دل‌انگیز خودش پذیرای نویسندگان زیادی بوده، از جمله نویسنده‌ای فرانسوی که یکی از رمان‌های خواندنی خودش رو در این کافه می‌نویسه و نام زنی ترک رو بر کتاب خودش می‌گذاره: "بر بلندای تپه‌ای مشرف به بخشی زیبا از استانبول در کافه‌ای قدیمی و مشهور نشسته‌ام و دارم چایم را می‌نوشم. تپه به نام جهانگرد و نویسنده‌ای فرانسوی، تپه‌ی «پیرلوتی» نامیده شده‌است. حال و هوا بسیار عاشقانه و رویایی‌ست و زوج‌های زیادی سر بر سر هم نهاده و نگاهشان را بر افق آرام پیش رو دوخته‌اند.در فضای باز کافه رومیزی‌های پیچازی سبز و سفید تن به نسیم ملایمی داده‌اند که از سمت خلیج می‌وزد خورشید تن‌طلایی در آسمان صاف و آبی،گرمای ولرم و لذت‌بخشی بر جان صنوبرهای ایستاده بر سینه‌کش تپه‌ی زیبا نشانده‌است. می‌گویند این مکان ماوایِ خیال بسیاری از نویسندگان بوده و نویسنده‌ی فرانسویِ صاحب اسم این تپه در همین کافه یکی از بهترین رمان‌های خود را قلم زده و نام بانویی ترک را بر کتابش نهاده که آن‌روزها متاثر از وی بوده. ارنست همینگوی هم در کتاب «پاریس جشن بیکران» خود ذکری از کافه‌ای می کند که عادت داشته در گوشه‌ی بخصوصی از آن بنویسد. پنداری کیفیت ظرف مظروف را شکل و سو می‌بخشد. مانند اتاق چای چینی‌ها که ملهم از فضای تاثیرگذارشان، داستان‌های فراوانی نوشته‌ شده و شعرهای ناب فراوانی سروده."

کافه پیرلوتی، کافه‌ای با مناظر چشم‌نواز در استانبول/ روایتی از سولماز اصل‌دینی

سولماز از فضاهای داخلی این کافه زیبا دیدن می‌کنه و تمام اون چه که توجهش رو جلب می‌کنه رو توصیف می‌کنه، از اتاق‌های تودرتو گرفته تا مناظری که با رفتن به این کافه انتظارمون رو می‌کشن: "داخل بخش مسقّف کافه می‌شوم و با چند اتاق تودرتو مواجه می‌شوم که در نهایت به حیاط خلوت جمع و جوری ختم می‌شوند. تزیینات مکان تماماً به سبک عثمانی است. قفسه‌ی بزرگی پر از فنجان‌های مختلف قهوه و چای در یک سمت و بخاری هیزمی شکیل و قدیمی در سمت دیگر، زمستان را به یاد آدم‌می‌اندازد .کاناپه‌هایی سراسری دورتادور اتاقها را پوشانده و میزهایی کوچک در مقابلشان فضا را کامل کرده. با خودم می‌اندیشم: آن کنج خیال و نقطه‌ی اتصال ناسوت و ملکوتِ نویسنده کدام گوشه از این مکان بوده؟ احتمالاً جایی در پشت پنجره‌ی چوبی قدیمی که منظره‌ی چشم پرکنی از تلفیق سبز و آبی آسمان و درختان دارد. شاید هم در همین مکان با «آزیاده» آن بانوی ترک در یک روز سرد زمستانی آشنا شده. در حالی که کنده‌ درختی در بخاری هیزمی می‌سوخته و بخار نفس‌هایشان منظره‌ی پشت پنجره را تار می‌کرده. پیرلوتی سال‌هاست که رفته و فقط نامش را بر این تپه جاگذاشته. از همان پنجره‌ بیرون را تماشا می‌کنم.شور و حال زندگی‌بخشی در جریان است و اینجا مرگ و زندگی تعامل عجیبی با هم دارند چرا که این فضای چشم‌نواز بر فراز آرامستانی سرسبز قرارگرفته و از هر سو که بنگری نامی بر سنگ مزاری می‌بینی که شاید صاحبش بارها در همین کافه چای نوشیده باشد."

کافه پیرلوتی، کافه‌ای با مناظر چشم‌نواز در استانبول/ روایتی از سولماز اصل‌دینی

کد خبرنگار: ۲۶
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید