هنر میرکریمی و مهدویان قابل انکار نیست ولی این عدم شفافیت و انتشار متن‌های رمانتیک برای خروج همیشگی از جشنواره رفتاری کودکانه است که به نظر می‌رسد چندان هم دوام نداشته باشد.

از محمدحسین مهدویان تا رضا میرکریمی تا کیمیایی‌ها؛ قهرهای کودکانه با جشنواره فجر

سلام نو – فاطمه عرب‌زاده: امسال را می‌توان از عجیب‌ترین سال‌های جشنواره فجر دانست. فیلم‌هایی که ندیده به سودای سیمرغ رسیدند، نقدهایی که پیش از اکران فیلم‌ها منتشر می‌شد، اختتامیه‌ای که به هم ریخته بود، قضاوت‌هایی که پر شاعبه بود و قهرهایی که کودکانه و از سرمنفعت بود، نه درد هنر و سینما. در ادامه نگاهی داریم به این قهرهای بی‌دلیل.

اول از همه مسعود و پولاد کیمایی خود را از جشنواره بیرون کشیدند، اقدامی که ظاهرا واکنشی به حضور شهاب حسینی در قامت داور جشنواره بود. بعد هم محمدحسین مهدویان و رضا میرکریمی در اینستاگرام اعلام کردند که دیگر دنبال سیمرغ و جشنواره نیستند.

ابتدا به مورد عجیب مسعود کیمیایی و فرزندش پولاد بپردازیم. اگر قصد کنارگیری بود کاش در واکنش به عدم حضور زنان در هیئت دوران بود نه حضور شهاب حسینی در قامت داور جشنواره. می‌توان شهاب حسینی را دوست نداشت ولی نمی‌تواند انکار کرد که با لیاقتی که به دست آورده تکیه بر کرسی داوری زده و از بسیاری دیگر به این ماجرا محق‌تر است. به جز این او انسانی با تکلیفی روشن است که گرایشات مذهبی خود را پنهان نکرده و هرچند گاهی تند و تیز اما منطقی از خود و حرف‌هایش دفاع کرده است.

مسعود کیمیایی با انتشار متنی گفت که در این سن و سال مایل نیست به خاطر فیلمی درباره نفت و دکتر مصدق قضاوت شود. پولاد کیمیایی نیز با انتشار متنی در اینستاگرامش نوشت: «وقتی حقیقت آزاد نیست، آزادی حقیقت ندارد. قضاوت‌های بزرگ کار آدم‌های کوچک نیست. من پولاد کیمیایی فرزند گیتی پاشایی و مسعود کیمیایی، بازیگر سینما و کارگردان با افتخار انصراف خود را از شرکت درجشنواره فجر اعلام می‌کنم.»

به مسعود کیمیایی احترام می‌گذاریم اما به خاطر داریم که او بعد از حکم مُشتی فیلم ضعیف، تکراری، شعاری و شکست خورده ساخته است. درباره پولاد کیمیایی هم که به طعنه شهاب حسینی را کوچک می‌نامد باید گفت که اگر پدرش مسعود کیمیایی نبود و در فیلم‌هایش به او نقش نمی‌داد چیزی جز نقش‌های دسته سوم و چهارم سینما و تلویزیون نصیبش می‌شد؟

به جز فیلم‌های پدرش موفق‌ترین فیلم کیمیایی جوان بازی در گشت ارشاد سعید سهیلی است و بهترین همکاری او نیز با پوران درخشنده، فریدون جیرانی و رسوال صدرعاملی بوده است. آیا این کارنامه با کارنامه متنوع شهاب حسینی در تلویزیون، سینما، تئاتر برابر است؟ آیا نقش‌های حسینی قابل قیاس با نقش‌های پولاد کیمیایی است؟ اعتبار جوایزی که دو طرف برده‌اند چه؟ واقعا چه کسی کوچک است؟

ماجرای مهدویان و میرکریمی هم کم عجیب نیست. مهدویان وقتی بعد از هفت سال جشنواره به فیلمش کم محلی کرد- و این کار را به درستی انجام داد- نوشت که دیگر سودای سیمرغ ندارد و به شوق سینما فیلم می‌سازد. مهدویان از چه ناراحت است؟ از این که در تمام این سال‌ها بیشترین حمایت‌ها را از بهترین نهادها داشته و حالا جای او را کسی مثل هادی حجازی‌فر گرفته است؟ واقعیت این است مسیری که مهدویان در حال پیمودنش بود فقط برای یک نفر جا دارد و حالا به نظر می‌رسد آن یک نفر هادی حجازی‌فر باشد.

میرکریمی هم ظاهرا از این که مدیریت بخش بین‌الملل جشنواره از او گرفته شده ناراحت است وگرنه بالاتر از سیمرغ کارگردانی چه جایزه‌ای می‌توان به یک کارگردان داد؟

هنر میرکریمی و مهدویان قابل انکار نیست ولی این عدم شفافیت و انتشار متن‌های رمانتیک برای خروج همیشگی از جشنواره رفتاری کودکانه است که به نظر می‌رسد چندان هم دوام نداشته باشد. کاش فیلم‌سازان خوبی مثل مهدویان و میرکریمی به جای این رمانتیک بازی‌ها دلیل اصلی خود را برای خروج از جشنواره بگویند تا سیه روی روی شود هر که در او غش باشد.

کد خبرنگار: ۹
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید