عباس جمشیدی‌فر، بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص رسیدن به هدفش در بازیگری گفت: سختی‌های زیادی کشیدم و روزهای دشواری را سپری کردم. در برف و باران، گرما و سرما، در دل خیابان‌ها و پارک‌ها نمایش اجرا کردم. می‌توانم بگویم فضای باز و بوستانی در این شهر وجود ندارد که در آن نمایش خیابانی اجرا نکرده باشم.

با جواد عزتی وسط یک چهارراه در محله تهرانپارس نمایش اجرا کردیم / یکی از دغدغه‌های همیشگی‌ام این بوده که تغییری در نقش‌هایم بدهم

به گزارش سلام نو، ابوذر چهل امیرانی در همشهری آنلاین نوشت: محل ملاقات ما با «عباس جمشیدی‌فر» لوکیشن سریال «خوشنام» بود؛ یک خانه قدیمی حیاط‌دار با یک حوض خوشگل وسط حیاطش در محله کهنسال خیام. گفت‌و گوی ما با او در این حال و هوا شروع شد و به مرور خاطراتش از محله نظام‌آباد و رفقای خونگرمش رسید. او از روزگاری گفت که شب و روزش با تئاتر گره خورده بود و سر چهارراه‌ها مردم را به تماشای نمایش‌های طنزآمیز خیابانی دعوت می‌کرد در حالی که پول بلیت اتوبوس شرکت واحد هم نداشت تا به خانه برگردد. جمشیدی‌فر با سریال «روزگار خوش حبیب آقا» دیده شد و پس از بازی در چند مجموعه دیگر، در سریال زخم‌کاری با ایفای نقش یک وکیل، خوش درخشید. او برای رسیدن به این جایگاه خون دل‌ها خورده است.

 هنوز هم می‌توان در منطقه ۱۲ خانه‌های باصفایی پیدا کرد که وسط آن حوض آب دارد. تجربه زندگی در این خانه‌ها را داشته‌اید یا فقط برای بازی در مجموعه‌های سینمایی و تلویزیونی پا به آنها گذاشته‌اید؟

خانه مادربزرگم این تیپی بود. وقتی برای بازی در سریال خوشنام به اینجا می‌آیم، یاد آن خانه می‌افتم. همیشه هم حسرت می‌خورم که چرا این نوع خانه‌ها که با چند پله از ورودی آن وارد حیاط پردرختش می‌شدیم و دست و صورت‌مان را در حوض آب می‌شستیم، در حال از بین رفتن هستند. البته ۵۰‌درصد از سریال‌ها و فیلم‌هایی که بازی کرده‌ام، در خانه‌های قدیمی ضبط شده. این خانه‌ها هنوز در محله‌های قدیمی مثل خیام، شاهپور و پامنار پیدا می‌شود.

حتی پول نداشتم بلیت اتوبوس بخرم! | پشت صحنه سینما و تئاتر به روایت عباس جمشیدی‌فر

 از این مناطق و ساکنانش بگویید؟

این منطقه مردمان بااصالتی دارد. اگر می‌خواهیم طهران قدیم را از نزدیک ببینیم، باید به این محله‌ها برویم. به نظر من نشاط و جنب‌وجوش عجیب و غریبی در این محله‌ها جریان دارد و صفا، صمیمیت، مهربانی، مهمان‌نوازی و به قولی لوطی‌گری را می‌توان با پوست و گوشت در اینجا احساس کرد. اضافه کنم که چون آدم شکمویی هستم، فهمیده‌ام غذاهای خوشمزه زیادی هم می‌توان در این محله‌ها پیدا کرد.

در این رفت و آمدها چیزی بوده که شما را آزرده باشد؟

در این محله‌ها می‌توان فرهنگ زیبای تهرانی‌های اصیل را دید، اما تأسف‌بار است دیدن افراد بی‌خانمان و معتادان در این محله‌ها؛ افرادی که به خاطر بیکاری و مهاجرت، بوستان‌ها و خیابان‌ها را پاتوق کرده‌اند. اینها به خاطر بعضی از ناملایمات یا اتفاق‌هایی که برایشان پیش آمده، دچار این بیماری شده‌اند. گاهی اوقات هم برخوردهای قهری با آنها می‌شود و مثلاً به‌عنوان کمک به آنها پاتوق‌های‌شان را پاکسازی و تخلیه می‌کنند، در حالی که آنها به محله‌های دیگر سرازیر می‌شوند و نقطه دیگری از این شهر را با آسیب درگیر می‌کنند. سر و سامان دادن به این وضع مدیریت مطالعه‌ شده می‌طلبد.

این محله و ساکنانش چقدر شبیه به محل زندگی شماست؟

من در دارآباد به دنیا آمدم و از ۷سالگی در محله نظام‌آباد بودم. نظام‌آباد بسیار دوست‌داشتنی است؛ آنجا بزرگ شدم، پا گرفتم و دوستان زیادی پیدا کردم. خاطرات زیادی از انتهای خیابان حسینی دارم که به نوعی مرز نظام‌آباد و تهران‌نو به حساب می‌آید. بچه‌محل‌هایی دوستداشتنی در آن محله داشتم که هرکدام آدم‌های موفقی شدند؛ نمونه‌اش «علیرضا عالی مهر» که الان فیلمساز است.

حتی پول نداشتم بلیت اتوبوس بخرم! | پشت صحنه سینما و تئاتر به روایت عباس جمشیدی‌فر

هنوز هم به نظام‌آباد می‌روید؟

خانواده‌ام چند سالی است به محله دیگری نقل مکان کرده‌اند و خودم در منطقه۲۲ و نزدیک دریاچه چیتگر زندگی می‌کنم. با وجود این، گاهی به نظام‌آباد می‌روم و با بچه‌های محل تجدید خاطره می‌کنم.

با محله‌ای که در آن زندگی می‌کنید، مثل نظام‌آباد اخت شده‌اید؟

واقعیتش را بخواهید، خیر. آنجا منطقه مدرن و تازه‌ساختی است، اما نمی‌توان واژه محله را به آن اطلاق کرد. یعنی هنوز شکل و شمایل محله ندارد. جایی است که عده زیادی کنار هم در برج‌ها زندگی می‌کنند، ولی هیچ شناختی از همدیگر ندارند. به‌عنوان مثال، در برجی که من زندگی می‌کنم، هیچ‌کدام از همسایه‌ها را نمی‌شناسم و حتی با تأسف باید بگویم که چهره همسایه کناری‌ام را ندیده‌ام، چه رسد به اینکه اسمش را بدانم و بخواهم و بتوانم مثل نظام‌آباد با همسایه‌هایم ارتباط برقرار کنم.

عباس جمشیدی‌فر از بچگی پرانرژی و خنده‌رو بود؟

واقعاً نمی‌دانم... این انرژی و از دیوار راست بالا رفتن را از اواخر دوره راهنمایی به یاد دارم.

حتی پول نداشتم بلیت اتوبوس بخرم! | پشت صحنه سینما و تئاتر به روایت عباس جمشیدی‌فر

یعنی همکلاسی شدن با جواد عزتی و شروع کارهای تئاتری باعث شد؟

خیر، آن زمان تئاتر کار نمی‌کردم. در مقطع دوم دبیرستان با جواد آشنا شدم. اتفاقاً جواد فرد آرامی بود و هست. نمی‌دانم چطور شد که شخصیت آرام من هم در این دوران به فردی شوخ‌طبع تبدیل شد.

پدرتان در این تغییر مؤثر نبوده، چون شنیده‌ام که بیشتر نقش‌هایی که در فیلم‌ها و سریال‌های طنز بازی کرده‌اید، برگرفته از شخصیت پدرتان بوده است.

به نکته خوبی اشاره کردید. پدرم واقعاً طناز است. اگر الان بیننده‌ها فکر می‌کنند که من شوخ‌طبعم، برگرفته از خلق و خوی پدرم است. او هنردوست است و علاقه داشته بچه‌هایش از سن کم به سمت موسیقی بروند و به همین خاطر برای من در ۱۰‌ـ ۱۱سالگی سنتور خرید. همیشه دوست داشته بچه‌هایش از موسیقی سردربیاورند. برای خواهرم نیزساز خرید. هنوز هم سنتور می‌زنم.

برای رسیدن به اهداف‌تان چه مسیری را پشت سر گذاشته‌اید؟

سختی‌های زیادی کشیدم و روزهای دشواری را سپری کردم. در برف و باران، گرما و سرما، در دل خیابان‌ها و پارک‌ها نمایش اجرا کردم. می‌توانم بگویم فضای باز و بوستانی در این شهر وجود ندارد که در آن نمایش خیابانی اجرا نکرده باشم. حتی یکبار با جواد عزتی وسط یک چهارراه در محله تهرانپارس نمایش اجرا کردیم. روزهایی در زندگی‌ام وجود داشت که امکان خرید بلیت اتوبوس نداشتم و مجبور بودم از تئاتر شهر در چهارراه ولی‌عصر(عج) تا خانه پیاده بروم. خیلی از بچه‌های تئاتری این‌گونه بودند و با یک تکه نان خالی سر تمرین‌ها شکم خودمان را سیر می‌کردیم. با افتخار از آن روزها یاد می‌کنم و هیچ‌وقت این واقعیت را کتمان نخواهم کرد.

حتی پول نداشتم بلیت اتوبوس بخرم! | پشت صحنه سینما و تئاتر به روایت عباس جمشیدی‌فر

اگر جزو کسانی باشید که فعالیت‌های هنری «عباس جمشیدی‌فر» را در تئاتر، تلویزیون و سینما دنبال کرده‌اید، او را بیشتر به‌عنوان کمدین می‌شناسید، اما جمشیدی‌فر با بازی در نقش «اخوان» در سریال زخم‌کاری نشان داد که بازیگر متبحری است که می‌تواند نقش‌های جدی با بازی‌های زیرپوستی را به خوبی ایفا کند: «تجربه بازی در نقش‌های جدی زیادی به‌خصوص در تئاتر داشته‌ام. یکی از دغدغه‌های همیشگی‌ام این بوده و هست که با وجود کار در نقش‌های کمدی، تغییری در نقش‌هایم بدهم و در ژانرهای جدی ایفای نقش کنم. خوشبختانه «محمدحسین مهدویان» این فرصت را در اختیارم گذاشت و توانستم در زخم کاری، نقش جدی داشته باشم.»

جمشیدی‌فر نه تنها با جواد عزتی دوست قدیمی است و با او نمایش‌های زیادی بازی کرده، بلکه در سریال‌هایی مثل «سه دونگ، سه دونگ» همبازی بوده و این همکاری فقط به مجموعه زخم‌کاری محدود نشده است. او می‌تواند در سریال‌ها و فیلم‌های زیادی کنار عزتی ایفای نقش کند و به نوعی نقش مقابلش باشد، اما چرا این اتفاق در زندگی کمتر پیش آمده: «شاید نوع انتخاب‌ها دست‌به‌دست داده تا کمتر در قاب تصویر کنار همدیگر باشیم. فکر می‌کنم خودم نیز مقصر بوده‌ام، چون مثل جواد صبور نیستم. او با طمأنینه و فکرشده نقش‌ها را انتخاب می‌کند، اما من عجولم.»

کد خبرنگار: ۱۸
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید