سلام نو – کیوان پیشرویان: طرفهای غربی پالس منفی میفرستند، ایران از خواستههای غیرقابل رد شدنش میگوید و روسیه نیز از تغییرات عمدهای که ایران برای پیشنویسهای شش دور گذشته مذاکرات در نظر دارد؛ تمام اینها به چه معنا است؟
به نظر میرسد تمام خوشبینیهای اولیه در حال رنگ باختن است. آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با رویترز اظهار کرده که ایران در مورد بازگشت به برجام و انجام آنچه که برای بازگشت به پیروی متقابل ضروری است جدی نیست. به گفته او همین مسئله دلیل تمام کردن مذاکرت در روز جمعه است.
وی با بیان این که تهران در روزهای آینده باید تصمیمات بسیار مهمی بگیرد، گفت اگر مسیر پیروی متقابل به بنبست برسد، گزینه های دیگر را در مورد ایران دنبال خواهیم کرد.
میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمان ملل هر چند درخواست ایران برای تضمین عدم تکرار خروج ترامپ را منطقی دانست، اما گفت که ایران میخواهد پیش نویس مذاکرات جاری بر سر توافق هستهای در وین به «طور اساسی» تغییر کند و این مسئله واکنشهای تندی به همراه داشته است.
به گزارش اسپوتنیک، اولیانوف شنبه به خبرنگاران گفت: «تا آنجا که من متوجه شدم، طرف ایرانی پیشنهاد یک تغییر و اصلاح اساسی در پیش نویس سند هسته ای (که در شش دور قبلی بر سر آن توافق شده بود) را داده است که به نظر شرکای غربی ما این پیشنهاد بسیار رادیکال بوده و به همین دلیل واکنش های تندی به همراه داشت.
ایرنا، خبرگزاری رسمی دولت نیز به طور ضمنی اظهارت اولیانوف را تایید میکند. آن طور که ایرنا نوشته «مواجهه غرب با متون پیشنهادی و مواضع منطقی جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات وین، راه بهانه جویی های طرف های غربی را سد کرده و غربی ها که در برابر پیشنهادهای دقیق طرف ایرانی غافلگیر شده اند و شرایط را برای طفره رفتن از آن سخت می بینند، خشمگین هستند.»
در روزهای گذشته حرف ایرنا به شکلهای مختلف از دهان علی باقری و دیگر نزدیکان تیم مذاکره کننده شنیده میشد. آن چنان که علی باقری نیز گفته تیم ایران در چهارچوب برجام دو پیشنهاد داده که طرف مقابل نتواند آن را رد کند. در صورت پذیرش این پیشنهادات، یک پیشنهاد دیگر هم مطرح خواهد شد که در مجموع باعث بازگشت آمریکا به مذاکرات میشود.
اما آیا تمام اینها به معنای شکست مذاکرات است؟ آیا حرفی که معاون پارلمانی رییس جمهور درباره تهاتر نفتی زد به معنی پایان برجام برای ایران خواهد بود؟ بسیار بعید است. آن چه در وین رخ داد آغاز یک ماراتن به نسبت طولانی است. سیاست کلان نظام ترک میز مذاکره و بستن پنجره دیپلماسی نیست، آن چنان که بایدن هم دنبال چنین چیزی نیست با این همه دو طرف عجلهای برای توافق ندارند.
دولت ایران هر چند با فشاری که مردم تحمل میکنند و قیمتهایی جهشی مواجه است اما به نظر میرسد چندان این مسائل را در اولویت قرار نداده و معتقد است اوضاع از این بدتر نمیشود در نتیجه آمریکا باید بفهمد فشار بینتیجه است و کوتاه بیاید. آمریکا هم برای فشار بر ایران هر چند متحمل هزینه میشود، اما فشاری را تحمل نمیکند به خصوص وقتی رژیم صهیونیستی مسئولیت تنش با ایران را پذیرفته و هزینه آن را پرداخت میکند. در نتیجه با توجه توانایی محدود اقتصادی ایران و آن چه در عراق، آذربایجان و افغانستان رخ میدهد معتقد است نیازی به عجله برای رسیدن به توافق نیست.
افزایش غنیسازی 60 درصدی ایران هم با توجه به فتوای رهبری به بمب اتمی منجر نخواهد شد و در میان مدت و بلند مدت صرفا ابزار خوبی برای فشار به ایران است.
در نتیجه هر دو طرف فکر میکنند دست بالا را دارند و نیازی به توافق برای امروز و فردا ندارند و میخواهند بهترین توافق ممکن را برای خود پدید بیاورند. چنین نگاهی ممکن است یک ماراتن بلند و مذاکره برای مذاکره را بسازد؛
نظر شما