سلام نو – سرویس بینالملل: یکی دو روز گذشته برای وزارت خارجه دولت ابراهیم رئیسی روزهای پر خبر و پرحاشیهای بود، به خصوص وقتی روز گذشته یک روزنامه محافظهکار یا همان اصولگرا خبر از برگزاری جشن تولد برای معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا داد. البته در سوی دیگر برخی نیز از نصب تصویر شهید سلیمانی در مذاکرات با غربیها تمجید کردند.
وطن امروز در بخشی از گزارش خود که بر روی سفر اخیر معاون مسئول سیاست خارجی اروپا متمرکز بود نوشت: شنیدههای خبرنگار «وطنامروز» حاکی است در جریان سفر انریکه مورا به تهران و دیدار با معاون سیاسی وزیر امور خارجه، یک جشن تولد برای انریکه مورا تدارک دیده شده بود! اقدامی که با توجه به وضعیت مناسبات ایران و طرف مقابل بر سر برجام و همینطور با توجه به خلف وعده اروپا و آمریکا برای اجرای تعهداتشان در برجام و طلبکاری آنها برای فشار بر ایران، اقدام بجایی نبود کما اینکه مقامات اروپایی پس از این دیدار در تهران لحن طلبکارانه خود را در قبال ایران ادامه دادند.
البته وزارت خارجه با تمجیدهایی از سوی نمایندگان مجلس مواجه شد. از جمله محسن دهنوی، نماینده تهران، در توییتی نوشت: آمریکاییها و همپیمانان اروپاییشان باید پاسخگوی ترور بزرگترین سردار منطقه نیز باشند! این مسئله، قطعا کار را برای آنها بسیار سخت خواهد کرد. عزت، حکمت و مصلحت در دیپلماسی، منافع ملی ما را تامین خواهد کرد.
نه با یک تولد تب کنیم و نه برای نصب یک عکس غش کنیم!
درباره این دو اتفاق که دیروز در مرکز توجه بودند ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد. مهمترین نکته این است که هیچ کدام از این دو اتفاق اهمیتی که به آن داده شد را ندارند. یعنی نه تولد گرفتن برای انریکه مورا نشان ذلت و نرمش است و نه نصب عکس شهید سلیمانی نشان عزت و مصلحت و پاسخگو کردن اروپا.
مسئله بعد ضرورت نگاه دقیقتر به ماجرا را بیشتر میکند. مطرح کننده ادعای تولد گرفتن برای انریکه مورا روزنامه وطن امروز است که بیش از روزنامه به بولتن سیاسی یک گروه خاص شبیه است و در خدمت منافع گردانندگانش است. در این مسئله تفاوت چندانی هم بین روحانی، رئیسی، ظریف و امیرعبداللهیان نیست.
اگر فرض را بر صحت خبر تولد هم بُگذاریم، آن تولد احتمالا با یک کیک و تبریک ساده همراه بوده، نه مهمانی، بزن بکوب و رقص و آواز! اگر امیرعبداللهیان یا باقری هر کدام دست به این کار زده باشند کاری بسیار خوشایند و انسانی کردهاند و تنها ادب دیپلماتیک را نشان دادهاند، نه ضعف و نرمش!
روزی که مادر حسن روحانی فوت کرد، برادر رئیس جمهور یعنی حسین فریدون در مذاکرات هستهای حاضر بود و جان کری برای تسلیت به او در محل اقامتش حاضر شد. آیا حضور جان کری نشان تسلیم آمریکا در برابر ایران و سر خم کردن وزیر خارجه ایالات متحده در برابر رییس جمهور ایران بود؟ حتما اینطور نیست.
هر جشن تولد احتمالی برای مورا، در صورت صحت نیز، چنین است. اگر علی باقری دست به چنین اقدامی زده باشد نشان داده که ظرافتهای دیپلماتیک را بلد است. این اقدام نه دست ایران را در امتیاز گیری خالی میکند و نه اروپا را به نرمش ترغیب میکند، بلکه صرفا باعث تقویت ارتباطهای شخصی خواهد شد که در مذاکرات آینده میتواند مفید باشد.
ماجرای نصب عکس سردار سلیمانی در اتاق مذاکرات با طرف اروپایی هم چنین است. نصب آن عکس یک پیام رسانهای برای طرف مقابل و البته رسانهها دارد، اما هیچ تاثیری در روندهای دیپلماتیک نخواهد داشت و باعث تقویت یا تضعیف عزت و مصلحت یا پیگیری پرونده ترور فرماندهای مقاومت نخواهد داشت.
در نتیجه هواداران یا مخالفان دولت بهتر است با چنین چیزهایی عزا نگیرند یا ذوق نکنند و تعریفهایی بیهوده یا نقدهای ناجوانمردانه و جهتدار را متوجه دولت و به خصوص وزارت خارجه نکنند.
نکته دیگر اما مقایسه وزارت خارجه امیرعبداللهیان و ظریف است. اصلاحطلبان از دیروز این سوال را میپرسند که اگر تولد احتمالی را ظریف و عراقچی برای مورا گرفته بودند اصولگرایان چه میکردند؟ آیا پیراهن چاک نمیدانند، عزای ملی اعلام نمیکردند و از عیش وزارت خارجه با حامیان ترور حاج قاسم سلیمانی سخن نمیگفتند؟
احتمالا بخش رادیکال و حتی میانهرو اصولگرایان چنین میکردند، اما آیا اشتباه آنها و قربانی کردن منافع ملی برای منافع جریانی باید الگوی اصلاحطلبان باشد؟ امروز پرونده هستهای ایران در مرحله حساسی قرار دارد و به جای این تخریبهای بیهوده و جنجال ساز باید نقدهای جدی، ظریف، دقیق و حرفهای را متوجه روندها و ضعفهای وزارت خارجه کرد تا با اصلاح آنها منافع ملی کشور تامین شود.
نظرات