به گزارش سلام نو، علیرضا پورحسین در آرمان ملی نوشت: به دنبال صحبتهای رئیس دولت سیزدهم در مراسم تحلیف خود در مجلس در خصوص تحریمها و مذاکرات آتی، گمانهزنیها در میان کارشناسان بیشتر شد و اما و اگرهایی در این میان بهوجود آمد. برخی بر این باور هستند که دولت جدید با یک دیپلماسی مقتدر میتواند طرفهای برجام را به عقب نشینی وادار کرده و اشکالاتی که در حال حاضر به برجام گرفته میشود را رفع کند و یک توافق خوب برای ایران رقم بزند و نظام را به اهداف خود در توافق هستهای برساند. برخی نیز بر این باور هستند که دولت سیزدهم، برجام را در همین حد و حدودی که تیم مذاکره کننده قبلی، به آن رسیده است، بپذیرد و احتمال بعد نیز این است که شاید دولت جدید، براساس راهبردی متفاوت، به برجام بازنگردد و مذاکرات بدون نتیجه خاتمه یابد و شرایط به همان وضعیت دولت ترامپ بازگردد با این تفاوت که این بار کشورهای اروپایی و حتی روسیه و چین که با ترامپ مخالفت میکردند مانند دوره اوباما، با دولت آمریکا علیه ایران همراه شوند و برجام نابود شود. بنابراین ایران یا توافق بهتر یا همین توافق و یا خروج از برجام را باید به دست آورد. اتفاق اول اگر امکان تحققش باشد، اتفاقی مطلوب است. در این میان صحبتهای رئیس جمهوری بیانگر این است که تداوم گفت و گو با اندکی تغییر در سیاستها، احتمالا در پیش گرفته میشود و طبق گفته مقامات آلمانی به نظر میرسد بیش از دو هفته برای رسیدن به توافق نیاز نباشد. در راستای بررسی این مساله «آرمان ملی» گفت و گویی با عبدالرضا فرجی راد، سفیر پیشین ایران در نروژ داشته است که در ادامه میخوانید.
با توجه به صحبتهای اخیر رئیس دولت سیزدهم، مذاکرات در وین به چه شکلی ادامه پیدا میکند؟
وقفهای که در حدود ۴۰ روز در مذاکرات به وجود آمد، مشخصا به علت برگزاری انتخــابات در ایران بوده و موارد دیگری که عنوان میشود، مسائلی بوده که در گذشته نیز وجود داشته است و باید در خصوص آنها تصمیم گیری شود. اگر توافق پیش از انتخابات حاصل می شد، این مساله مطرح میشد که یک جناح موفق به کسب امتیاز شده و طبیعتا این امر متوقف شد تا دولت سیزدهم و رئیس جمهوری جدید مذاکرات را دنبال کند و به نتیجه برساند. رئیس دولت سیزدهم در تبلیغات انتخاباتی و صحبتهای اخیر خود بر دیپلماسی و طرح های دیپلماتیک تاکید زیادی داشتند تا تحریمها لغو شود. این خود نشان میدهد که رئیس دولت سیزدهم علاقهمند است که مذاکرات ادامه پیدا کند و یک پیام به غرب و آمریکاست که ایران مذاکرات را ادامه میدهد. در این میان به احتمال زیاد آقای امیر عبداللهیان به عنوان وزیر خارجه دولت سیزدهم انتخاب خواهند شد و ایشان نیز در فضای مجازی عنوان کرد که ایران از مذاکرات خارج نمیشود، اما در مقابل ظلم ایستادگی میکند و این مضمون را منتشر کردند. ایشان نیز بر ادامه مذاکرات تاکید کردند و به همین دلیل نمیتوان استنباط کرد که پس از استقرار دولت، مذاکرات از سر گرفته میشود و این پیامهایی نیز که در روزهای اخیر از طریق رسانهها رد و بدل میشود، نشان میدهد که شاید یک ماه زمان ببرد تا دولت به صورت کامل مستقر شود اما انتظار میرود تا پالسهایی ارسال شود تا خللی در مذاکرات ایجاد نشود. ایران پالسهای خود را ارسال کرده است و ند پرایس نیز از سوی آمریکا پاسخ داد که ما نیز آماده مذاکره هستیم و این پالسها خود تنشهای روزهای اخیر در حوزه خلیج فارس و دریای عمان را تا حدودی کاهش داد. اسرائیل مشخصا میخواهد این عرصه را برهم بزند و در حال شلوغ کاری است تا بار دیگر عرصه مذاکرات را برهم بزند و در همین راستا به نهادها و کشورهای مختلف نامه مینویسند. آمریکا و اروپا حواسشان را جمع کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که امروز اولویت مذاکرات برجامی در وین است و به همین علت به صورت گسترده وارد بازی طراحی شده اسرائیل نمیشوند و مذاکرات برجام را تحت تاثیر سایر مسائل قرار نمیدهند.
دولت سیزدهم در عرصه منطقهای میتواند موفق باشد؟
یکی از انتقادات به دولت یازدهم این بود که بیشتر تمرکز خود را روی مسائل فرامنطقهای گذاشت و کمتر به خاورمیانه، مسائل دوجانبه و همسایگان توجه کرد. زمانی که تحریمها در دولت دوازدهم علیه ایران مجددا وضع شد، ایران تا حدودی در این رویه تجدیدنظر کرد و توجهش به همسایگان بیشتر شد. از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ ما این فرصت ارزشمند را از دست دادیم و حتی در اوایل که تحریمها از سوی ترامپ مجددا وضع شد، آغاز خوبی در این مسیر نداشتیم و اقدامات لازم صورت نگرفت. چهرههای نزدیک به دولت سیزدهم یک دسته از منتقدین جدی این اتفاق بودند و امروز بارها تاکید کردهاند که باید با همسایگان همکاری بیشتری داشت و در این راستا باید در ابتدا اعتمادسازی کنند. این میتواند اتفاق خوبی باشد. آقای عبداللهیان منطقه خاورمیانه را به خوبی میشناسد و میتواند در این عرصه خوب فعال شود. ایشان حتی از چهرههایی بود که در عراق با آمریکا مذاکره کرده و تمامی جوانب منطقه و بازیگران آن را به خوبی میشناسد. ایران مسلما با آمریکا در خصوص مسائل منطقه صحبت نمیکند و به همین علت در مذاکرات وین قبول نکرد که بندی تحت عنوان مسائل منطقهای در برجام گنجانده شود و عنوان شد که به این علت مذاکره گره خورده است. دولت سیزدهم به دنبال این است تا مذاکرات با عربستان را سرعت بخشد و این را با سایر کشورهایی که با ایران مشکل دارند به صورت دوجانبه گسترش دهد. ایران مذاکرات را در درون منطقه و بدون حضور کشورهای فرامنطقهای دنبال میکند و دولت سیزدهم نیز بر این رویه تاکید دارد. ایران به سمت همکاریهای دوجانبه در منطقه بزودی پیش میرود و این میتواند کمک بسزایی به تمامی کشورهای منطقه کند.
دولت سیزدهــم و تکــرار مساله بیاعتمادی به آمریکا از ســوی آنها به کجا ختم میشود؟
این بیاعتمادی به واسطه رفتارهای آمریکا در مقاطع مختلف رخ داده است. برای مثال در مذاکرات طرح مسائل موشکی از سوی آمریکا بسیار بیخود و بیجهت است، چراکه اگر دولت هم به فرض راضی شود مردم زیر بار چنین زورگویی نمیروند. قابلیت موشکی تنها ابزار دفاعی ایران است و کشورهای همسایه از جمله امارات و عربستان از انواع هواپیماهای جنگنده پیشرفته و موشک برخوردار هستند. عربستان موشک با برد ۲۵۰۰ کیلومتر از چین خریداری کرده و چه دلیلی دارد ایران در مورد برد موشکهای خود با کشورها مذاکره کند در حالی که آنها اسلحههای خطرناکتری در اختیار دارند. اسرائیل نیز به طور مداوم ایران را تهدید میکند و این بههیچ وجه قابل قبول نیست که قابلیت ضربه زدن داشته باشند و ایران را از این توان محروم کنند. بنابراین میبینیم که این زیاده خواهیها غیرعاقلانه بوده و ایران هرگز تسلیم این زورگوییها نخواهد شد. از طرفی همانطور که اشاره کردم مسائل منطقهای در حال انجام است و تنها همه چیز به سرعت و اثربخشی آن بر میگردد که باید برای مردم و کشورهای منطقه ملموس باشد که در این صورت ثبات و آرامش را در منطقه حاکم خواهد کرد. مسائل غیرفرعی نیز قابلیت حل و فصل دارند و آمریکا قادر است با رفع تحریمها از برخی از افراد قدمهایی بردارد. همه چیز به اراده سیاسی واشنگتن بازمیگردد که آیا خواهان صلح و توافق است یا خیر. واقعا جای تأسف دارد که آمریکاییها همواره با نگاهی قلدرمآبانه به مسائل نگاه میکنند و حرکت مثبتی انجام نمیدهند که مقامهای ایران به این دولت اعتماد کنند. طرفین مجبور هستند بر برخی مسائل فائق آمده و تنشها را کم کنند و در خصوص برخی مسائل به تفاهم رسند و این برای طرفین برجام امروز یک ضرورت است.
شکلگیری اجماع علیه ایران به دنبال تنشهای دریایی، این اجازه را میدهد تا برجام به دور از تنش نهایی شود؟
ایران امروز تاکید دارد که نقشی در حوادث دریای عمان ندارد اما باید توجه داشت که این گونه نیست که یک کشور به هر موضوعی که علاقه دارد حمله کند و انتظار داشته باشد تا طرف مقابل حمله را بیپاسخ بگذارد. این یک قانون است که وقتی یک ضربه میزنی باید انتظار خوردن ضربه را نیز داشته باشید. با این وجود ایران هرگونه نقش آفرینی در حمله به کشتی اسرائیلی را تکذیب میکند، اما اگر فرض کنیم ایران چنین اقدامی را انجام داده است، در دفاع از اقداماتی بوده که در ابتدا اسرائیل انجام داده است. آنها در ابتدا به کشتی های ایرانی حمله کردهاند. ایران اگر هوشمندانه و با استدلال پیش رود قطعا اسرائیل به علت کارنامه سیاهی که دارد نمیتواند در عرصه بین المللی علیه ایران اقدامی انجام دهد. چند روزی است که به دنبال حادثه در دریای عمان اسرائیل یک فضاسازی در عرصه بینالمللی ایجاد کرده تا چند کشور را پیرامون خود جمع کند که مهمترین آنها بریتانیا و آمریکا بود که آمریکا به آرامی در حال ترک این صحنه سازی است. آمریکا با حواس جمع تر اقدام میکند و دیگر نمیخواهد همچون زمان نتانیاهو گرفتار بازیهای اسرائیل شود.
بریتانیا نیز به علت اینکه یک شهروند آنها کشته شده است با جدیت این مساله را پیگیری میکند زیرا باید در داخل کشور خود پاسخگو باشد. مشخصا اتفاق خاصی علیه ایران رخ نمیدهد. با رسیدن پرونده به شورای امنیت نهایتا توصیههایی به ایران شود. ایران در این عرصه کم کاری کرده و باید پرونده کشتیهای هدف قرار گرفته شده خود را باز میکرد و این مساله را جهانی میکرد. آقای جهانگیری در همان روز اول اشاره کرد که اسرائیل نیز نیرو به داخل کشتی ایران فرستاده است و آنها کشتی ایرانی را منفجر کردهاند. شاید منظور آنها کشتی خارک بوده و طبیعتا باید مکاتبه کنیم و سازمان ملل و اتحادیه اروپا را در جریان این تجاوزهای اسرائیل قرار میدادیم. باید ابعاد تبلیغاتی این مسائل را از دست اسرائیل خارج کنیم و اجازه ندهیم با یک اتفاق جهان را علیه ایران بسیج کنند زیرا سابقه تجاوزگری آنها بسیار پررنگ است. باید از این فرصت استفاده میشد و حتی اگر فرض کنیم که ایران این کشتی را هدف قرار داده است به دنبال اقدامات خصمانه اسرائیل بوده و ایران آغازگر این تنش نبوده است. باید این فرضیه را نیز محتمل دانست که کلیه این اتفاقات به وسیله اسرائیل انجام شده است تا علیه ایران جوسازی کنند. این جوسازی در راستای تیره کرده روابط آمریکا و اروپا با ایران است و آنها در این عرصه تلاشهای زیادی کردهاند. اسرائیل همچنان به دنبال برهم زدن مذاکرات وین است و این احتمال وجود دارد که باز هم دست به اقداماتی بزند تا مذاکرات وین را تحت تاثیر قرار دهد. کشتی یک وسیله است و هدف اصلی برهم زدن هرگونه اتفاقی است که رابطه ایران و اروپا یا ایران و آمریکا را بهبود بخشد. امروز تمامی احزاب اسرائیلی مخالف مذاکرات ایران و طرفهای برجام هستند و این را به وضوح اعلام کردهاند و مشخصا در این مسیر کوتاهی نخواهند کرد. تا این لحظه در این عرصه شکست خوردهاند و مذاکرات با استقرار دولت سیزدهم ادامه پیدا میکند.
علاوه بر این تنشهای سخت آیا مانــع سیاسی در مسیر برجام وجود دارد؟
به نظر میرسد کار مقداری سخت تر شده است به این علت که طولانی شدن مذاکرات روند را دشوار خواهد کرد و ادامه مذاکرات نباید به دولت بعدی منتقل میشد، موضوعی که در نهایت اتفاق افتاد. البته باید مدنظر داشت که دولت جدید به تنهایی تصمیم گیرنده نیست چرا که در ایران مجموعهای از عوامل تصمیم گیر مانند شورای عالی امنیت ملی وجود دارد که معتقدم با این وجود حتما مذاکرات در وین ادامه خواهد یافت. باید دید آیا دنباله مذاکرات پیگیری خواهد شد یا اینکه از صفر شروع خواهد شد که در این میان نیز به نظر میرسد مذاکرات با همین شیوه ادامه پیدا کند و به نقطه اول بازنگردیم. واقعیت مهم این است که آمریکا باید امتیازاتی دهد تا ایران به تعهدات خود بازگردد. اگر میخواهد نیروهای خود را در منطقه باقی نگه دارد و از شرق دور صرف نظر کند راه باز است اما اگر میخواهد طبق استراتژی ادعایی خود یعنی اتکا به دیپلماسی پیش رود تا منطقه به سمت ثبات و آرامش برود، باید مذاکرات را به نتیجه برساند. برجامی که ترامپ از آن خارج شده باید مانند گذشته احیا شود. خواسته مهم ایران در این بین جلوگیری از یک خسارت سنگین در پی خروج آمریکا از برجام بود و در تلاش است تا این اتفاق بار دیگر تکرار نشود و متحمل خسارت جدیدی نشود. آن چیزی که رهبری هم بدان اشاره کردند در رابطه با همین موضوع است.
نظر شما