اگر در دوران احمدی‌نژاد بودیم به لطف درآمد افسانه‌ای نفت می‌شد حداقل در بخش اقتصاد چند خیال بد عاقبت مثل سد گتوند یا لیستی از پروژه‌های عمرانی نیمه کاره را به واقعیت تبدل کرد، اما وضع امروز کشور اجازه چنین شوخی‌هایی را نمی‌دهد.

واقع‌گرایی یا خیال پردازی پر هزینه؛ ابراهیم رییسی کدام راه را انتخاب می‌کند؟

 سلام نو سرویس سیاسی: ابراهیم رییسی به زودی لیست کابینه دولت سیزدهم را تقدیم مجلس شورای اسلامی می‌کند، لیستی که تا حدی نگاه او به معقوله سیاست و مشکلات کشور را نشان خواهد داد.

به نظر می‌رسد با نگاهی به مشکلات کشور رییسی دو انتخاب و دو نگاه پیش روی خود دارد که باید یکی از آن‌ها را انتخاب کند. یک نگاه را می‌توان نگاه خیالی به سیاست و دیگری را نگاهی واقعی دانست. نگاه خیالی به سیاست در طیف‌هایی مثل کیهان، جبهه پایداری، برخی اقتصاددانان جوان طرفدار اقتصاد اسلامی و مقاومت و برخی هواخواهان سیاست خارجی تنش‌زا تجلی می‌یابد.

این گروه معتقدند تمام مشکل از لیبرال‌های سیاسی و اقتصادی، دولت‌های منحرف یا غرب‌زده و رفتن به راه ذلت به جای مقاومت است. این گروه فکر می‌کنند با این صداوسیما می‌توان حریف هجمه رسانه‌ای غرب شد، مشکل اقتصاد با لامبورگینی دست‌ساز و نگاه به شرکای اقتصادی غیر آمریکایی حل می‌شود و در نهایت با ترک میز مذاکره آمریکا به دست و پای ایران افتاده و نابود می‌شود.

نگاه واقعی به سیاست اما در بین گروهی از اصولگرایان هواخواه دارد که این روزها نسبت به جنجال‌چی‌های پایداری دست پایین‌تری دارند، اما همچنان داری نفوذ خوبی هستند. این گروه با وجود وفاداری به آرمان‌های انقلاب و نگاه اصولگرایانه به سیاست به خوبی می‌دانند که تمام مشکلات کشور با لعنت کردن لیبرالیسم حل نمی‌شود، دیپلماسی و مذاکره مساوی با ذلت نیست و مشکل اقتصاد با ایده‌های تخیلی حل نمی‌شود.

اما رییسی به کدام یک از این دو نگاه اعتنا می‌کند و کدام را بر می‌گزیند؟ جواب چندان ساده و صفر و یک نیست. رییسی تلاش دارد به طیف‌های سیاسی مختلف، به خصوص اصولگرایان، امتیاز ندهد و مستقل باشد. با این وجود هم‌زمان تلاش دارد از تمام ظرفیت‌های ممکن استفاده کند و دولتی شبیه دولت هاشمی یا دولت اول روحانی تشکیل دهد، دولتی که از وزیر روحانی تا امثال سعید جلیلی در آن باشند.

با این همه به نظر می‌رسد نگاه خیال پرداز، یا آن طور که خودشان فکر می‌کنند آرمانگرا، شانس زیادی برای حضور در موقعیت‌های کلیدی دولت مثل وزارت اقتصاد، خارجه و صنعت داشته باشد. اما این به چه معناست؟

اگر در دوران احمدی‌نژاد بودیم به لطف درآمد افسانه‌ای نفت می‌شد حداقل در بخش اقتصاد چند خیال بد عاقبت مثل سد گتوند یا لیستی از پروژه‌های عمرانی نیمه کاره را به واقعیت تبدیل کرد، اما وضع امروز کشور اجازه چنین شوخی‌هایی را نمی‌دهد.

اقتصاد ایران امروز بدحال است. تورم افسار پاره کرده، چاپ پول اوج گرفته، امکان استقراض محدود شده، فساد اداری گربیان‌گیر سیستم شده و تعامل اقتصادی با جهان در حداقلی‌ترین حالت خود قرار دارد. در چنین شرایطی نگاه خیالی دست آوردی جز خودکشی برای دولت و بالاتر از آن کشور ندارد.

شاید شعار تعامل با همسایگان و در اولویت نبودن برجام برای امثال کیهان جذاب باشد ولی آن چنان که اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت روحانی، بارها گفته است با تحریم‌های آمریکا هیچ همسایه‌ای با ایران کار نمی‌کند. در این شرایط نه تنها همسایگان، بلکه قدرت‌هایی مثل چین و روسیه هم حاضر به همکاری با ایران نخواهند بود. چنانچه امروز و در سایه تعلیق FATF ما شاهدیم که چین و روسیه هم تبادلات مالی اندک و دشواری با ایران دارند.

واقعیت منطقه و ایران به گونه‌ای است که ابراهیم رییسی یا راهی واقعی و منطقی برای مواجهه با آن‌ها خواهد یافت یا واقعیت‌های روی زمین، با هزینه‌هایی سنگین، خود را به خیال‌پردازان اطراف رییس جمهور و شخص او تحمیل می‌کند. در این شرایط خیر برای ایران، دولت آن و شخص ابراهیم رییسی در این است که او پیش از تحمیل واقعیت خود راه‌های روبه‌رو شدن با آن را بیابد؛ رخدادی که ظرفیت‌های آن در رییسی وجود دارد.

کد خبرنگار: ۹
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید