سلام نو – سرویس بینالملل: روند احیای برجام پس از چند دور مذاکره فشرده در وین حالا متوقف شده است تا دولت جدید در پاستور مستقر و وزیر خارجه جدید کار را از جواد ظریف تحویل بگیرد. این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران و فعالین سیاسی و حتی شخص حسن روحانی انتظار به ثمر رسیدن مذاکرات در دولت دوازدهم را داشتند.
حسن روحانی بارها از این گفت که میخواهد دولتی بدون تحریم تحویل رییس جمهور بعدی دهد و برای برداشته شدن تحریمها هر کاری لازم باشد میکند، اما ظاهرا زور رییس جمهور به زمان و معادلات پیچیده سیاسی نرسید.
چرا این چنین شد و پس از این چه بر سر مذاکرات وین خواهد آمد؟ آیا آنطور که گفته میشود دولت رییسی با اقتداری که خواهد داشت خروجی بهتری از مذاکرات کسب میکند؟
برای پاسخ به این پرسشها سلام نو با عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بینالمللی به گفتوگو نشست. فرجی راد از دیپلماتهای شناخته شده ایران است و سابقه سفارت در نروژ و مجارستان را نیز در کارنامه دارد.
بسیاری، از جمله شخص رییس جمهور، امید داشتند پرونده مذاکرات وین قبل از انتخابات یا در بدترین حالت بعد از انتخابات و در دولت حسن روحانی بسته شود، اما چنین نشد. چرا؟
من از ابتدا که درباره برجام با رسانهها گفتوگو میکردم همیشه تاکید داشتم که مذاکرات وین به نتیجه میرسد ولی ما نباید در این مسیر تاخیر کنیم، چون تاخیر در مذاکرات و طول کشیدن مذاکرات باعث شکل گرفتن موانعی گریز ناپذیر میشود. اکنون هم من معتقدم مذاکرات وین به نتیجه اصلی رسیده است ولی به دلیل طولانی شدن کار توافق نهایی با موانعی رو به رو شد.
موانعی که به خاطر طولانی شدن روند کار بر سر راه مذاکرات قرار گرفت یکی مسئله انتخابات ایران و دیگری فشار افراد، لابیها و کشورهای مختلف به آمریکا است، فشارهایی که بیتاثیر هم نبوده است.
وقتی با طولانی شدن مذاکرات وین این پروسه تا نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری طول کشید، طبیعی است که به دلیل اختلاف رویکردی که در ایران وجود دارد دو طرف اجازه نمیدهند طرف دیگر از به ثمر رسیدن مذاکرات به عنوان امتیازی در انتخابات استفاده کند. این یعنی رقیب به دولت مستقر اجازه نداد که مذاکرات قبل از انتخابات به نتیجه برسد تا بتواند از آن در انتخابات استفاده کند.
احتمالا در این فضا شورای عالی امنیت ملی هم به این نتیجه رسید که بهتر است مذاکرات به بعد از انتخابات موکول شود و دولت بعد با به نتیجه رساندن مذاکرات توافق را امضا کند.
برخی منابع خبری از نقش علی باقری کنی، به عنوان نماینده دولت جدید در حوزه دیپلماسی، در توقف مذاکرات سخن میگویند. چنین اخباری تا چه اندازه قابل اعتنا است؟
افراد، به خصوص افرادی که هنوز مسئولیت ندارند، نمیتوانند روی مذاکراتی که برای کشور مهم و حیاتی است تاثیر بگذارند. ممکن است افراد سطح بالایی مثل رییس جمهور فعلی یا بعدی و شورای عالی امنیت ملی بتوانند روی مذاکرات تاثیر بگذارند و زمان توافق یا مسائل دیگر را عقب و جلو کنند، اما افراد بدون مسئولیت نمیتوانند چنین تاثیراتی داشته باشند.
به باور من هر چند شاید در دولت بعد مذاکرات و توافق بالا و پاییینهایی داشته باشد، اما توافق بین ایران و آمریکا امضا میشود چون دو طرف گزینه دیگری ندارند. از یک طرف تحریمها به ایران فشار میآورد و از طرف دیگر آمریکا هم سخت تحت فشار است که توافق را امضا کند، چون به جز امضای توافق و نظارت آژانس بر فعالیتهای هستهای ایران گزینه دیگری برای آمریکا وجود ندارد.
همانطور که میدانید استراتژی پیشین آمریکا تمام شده و این کشور امروز استراتژی تازهای دارد و مبتنی بر دیپلماسی عمل میکند. اگر آمریکا این استراتژی را درباره ایران عوض کند، ناگزیر مجبور میشود درباره دیگران هم تجدید نظر کند و در نتیجه دولت آمریکا تبدیل به یک دولت جنگی میشود.
بسیاری میگفتند با توافق دولت روحانی دولت رییسی از مزایای برجام بهره خواهد برد و از ضعفش انتقاد میکند، اما چنین نشد. حالا که همه مسئولیت و اختیار توافق به گردن دولت آینده افتاده طیف رادیکال اصولگرا یا همان انقلابیهای دو آتشه تا چه اندازه میتوانند در روند توافق مشکل ایجاد کنند و به طور کلی توافق را کنار بزنند؟
اینها سر و صدایی است که مقداری در روند کار موثر است، اما تصمیمگیری در برجام یا توافق در وین در سطوح بالا گرفته میشود و اینها اثری بر آن سطوح ندارند.
من هم موافقم که اگر اجازه داده میشد که توافق در این دولت امضا شود پول آزاد شده باعث میشد دولت جدید در همان سه ماهه اول خود را نشان دهد و مردم بگویند این دولت حداقل با دولت قبل متفاوت است. با آزاد شدن پولها قیمت ارز کنترل میشد، تورم کاهش مییافت و امید به زندگی مردم باز میگشت.
با این همه به این مسئله انتخاباتی نگاه شد و این طور فکر شد که اگر توافق امضا شود دولت مستقر میتواند از امتیاز توافق برای نامزد نزدیک به خود استفاده کند. در نتیجه ظاهرا این طور تصمیم گرفته شد که تعادل حفظ و به سرانجام رساندن توافق به دولت بعد سپرده شود. به نظر من نتیجه این اتفاق آن است که دولت بعد به خاطر بیپولی حداقل در سه ماه اول شروع به کار خود نمیتواند کار مهم و موثری انجام دهد.
البته اخیرا آمریکا مواردی را امضا کرده و بخشی از پولهای ایران در کره جنوبی و ژاپن آزاد شده که به نظر من همین مسئله در تسریع واکسیناسیون هم موثر بوده است. با این تفاسیر تصور کنید اگر توافق ماه پیش امضا شده بود امروز اندک اندک پول قابل توجهی وارد کشور میشد و به نفع دولت جدید بود.
برخی حامیان به تاخیر افتادن توافق معتقدند دولت رییسی با اقتداری که دارد توافق بهتری شکل میدهد و از برجام بهره برداری بهتری میکند.
من بعید میدانم. آن طور که پیش از این اشاره کردم من فکر میکنم مذاکرات اصلی انجام شده است و آقای عباس عراقچی به عنوان نماینده نظام، نه صرفا نماینده وزارت خارجه، کار اصلی را انجام داده است و حد و حدود لغو تحریمهای اقتصادی، بانکی و نفتی مشخص شده و حتی در حاشیه به آزادی زندانیان هم رسیدهاند. بنابر این من فکر نمیکنم خیلی بتوان تغییری در کلیت کار داد و نهایتا دو طرف بتوانند با چانه زنی جزئیات را دستخوش تغییر کنند، مگر اینکه ایران بگوید کلا توافق را نمیخواهد که بسیار بعید است.
ما باید خاطرمان باشد در دیپلماسی صفر و صد نداریم و باید تلاش کرد حداکثر امتیاز را گرفت، اگر طرفهای مذاکره بخواهند روی صفر و صد پا فشاری کنند در انتها به جنگ میرسند.
این روزها گزینههای متفاوتی برای وزارت خارجه مطرح میشوند. این گزینههای چقدر بر روی روند مذاکرات وین و آینده برجام تاثیر خواهند داشت.
ما باید بپذیریم دولت دیگری سر کار میآید که از نظر فکری در مقابل دولت فعلی است. وقتی افکار متفاوت باشد حتما آدمها هم متفاوت خواهد بود. این افراد میتوانند ضعیف یا قوی عمل بکنند اما در مورد سیاستهای کلانی مثل برجام نهادهای بالا دستی تصمیم میگیرند. درباره نامهایی هم که ذکر میشود صرفا حدس و گمان است و رییس جمهور جدید هم گفته که اسامی ای که مطرح شده درباره کابینه صرفا حدس و گمان است.
امیدواریم نماینده دولت آینده هر چه زودتر مشخص شود و در مسیر مذاکرات از نیروهای مذاکره کننده فعلی هم استفاده شود، چون عدم استفاده از این نیروها به ضرر کشور است و باعث از دست رفتن تجربه و زمان در مذاکرات میشود.
نظر شما