سلام نو – سرویس اجتماعی: ظهور تکنولوژی های نوین ارتباطی در عصر حاضر به همراه تحولاتی که در فضای مجازی بهجود آمده است، بسیاری از کارکردهای خانواده ها را دچار اختلال کرده. به همین دلیل در گفت و گو با دکتر اعظم نژادی، جامعه شناس، تلاش شده به بررسی نقش و تأثیر فضای مجازی و اینترنت بر خانواده و فرزندان با ارائه راهکارهای مقتضی پرداخته شود.
چه درکی از وضعیت جامعه و خانواده ایرانی دارید؟ ایا معتقدید که خانواده امروز با خانواده در گذشته متفاوت شده است؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است کمی به عقب برگردیم و وضعیت خانواده را طی زمان مورد واکاوی قرار دهیم. ما در ایران با یک خانواده بدون تغییر روبرو نیستیم. خانواده در گذشته با امروزش بسیار متفاوت است. اگر خانواده امروزی را با خانواده گذشته قیاس کنیم، متوجه می شویم که تنوعی که اکنون در محیط پیرامونی شاهد آن هستیم در گذشته وجود نداشته و اگر هم بوده برای افرادی که در طبقه بالای جامعه قرار داشتند، فراهم بوده است. خانواده دیروز با پیوندهای اجتماعی با خویشان و همسایگان معنی مییافت. احساس نزدیکی و ارتباط با دیگران آشنا اساس خانواده در گذشته بود. به همین دلیل این زندگی بی زحمت و مشکل هم نبوده است. زندگی کردن اعضای خانواده با نزدیکان خود در کنار سختی های پیش رو، مزایایی نیز داشته است. آنها اوقات فراغت خود را با گفتگو کردن، حل مشکلات یکدیگر و رفتن به مسجد و پارک و مهمانی و ... با یکدیگر پر میکردند. از سویی دیگر به دلیل اینکه اکثر خانه ها حیاط دار بود، فرزندان میتوانستند هر زمان که دوست داشتند در حیاط خانه با دوستان و هم سالان خود بازی کنند. اگر هم حیاط خانه به اندازه کافی مناسب بازی کودکان نبود، آنها این اجازه را داشتند که به کوچه بروند و در آن بازی و سرگرمی داشته باشند. کوچه در گذشته بخشی از خانه بود. هم در روستاها و شهرها، بیشتر زنان و فرزندان و افراد سن بالا جلوی خانه هایشان می نشستند و درجریان زندگی خارج از خانه ها هم بودند. خانواده گذشته مثل خانواده امروز دائما در حال حرکت نبود. خانواده گذشته به واسطه صاحبخانه بودن با محیط پیرامونی خویش و همسایگان، مغازه دارها و ... آشنا بود و همین امر به خانواده آرامش می داد که نگران فرزندان در خیابان نباشد. از همه مهمتر این با هم بودن باعث شده بود که فرزندان روابط اجتماعی و انسانی را به درستی فرا بگیرند و بتوانند در زندگی مشترک خود از وجود مشکلات اگاه شوند و با همفکری و مشورت گرفتن از بزرگ ترها مشکلات را حل کنند.
در مقابل خانواده امروزی با داشتن انواع و اقسام وسایل مدرن (مبل ، میز ناهارخوری، ماشین ظرفشویی و ... ) در فضاهای کوچک (اطاق های کوچک یا آپارتمان هایی با حجم کم، بیش از اینکه آرامش بیشتری را احساس کنند، ناراضی هستند. خانه های کوچک که برخی از آنها حتی نورگیر ندارد و مستاجر بودن و ترس از فرزندآوری و مسئولیت پذیری موجب به هم ریختگی نظم و آرامش خانواده شده است. خانواده امروزی که بیش از هر زمان دیگر وقت خود را صرف تحصیلات و کسب تخصص کرده است از امر مهارت های فردی واجتماعی غافل شده و همین امر سبب شده نتواند در زندگی مشترک با همسر و فرزندان در ارتباطات با موضوعات مختلف گفتگو کند و توانایی جمع کردن فرزندان را در کنار هم ندارد. در بیشتر زمان ها ما می شنویم که پدر و مادرها عنوان می کنند، با اینکه ما در خانه پدری وسایل زیادی نداشتیم اما همه با هم خوب بودیم و مشکلی هم بین مان پیش نمی امد. انها ویژگی هایی که والدین داشتند (ایثارگری، فداکاری، مهربانی، مسئولیت پذیری، مردم داری) را نادیده گرفته و تصور میکنند آن چیزی که باعث دورهمی ها و با هم بودن های شبانه شده، صرفا داشتن خانه حیاط دار بوده است.
دلیل اینکه مردم به فضای مجازی روی آوردند چسیت؟
در دنیای امروز شاهد این هستیم که خانواده ها به دلایل مختلف که یکی از آنها می تواند اقتصادی باشد از یکدیگر فاصله گرفتهاند. البته شرایط اقتصادی ضمن اهمیت بالایش، تنها عامل تعیین کننده در جدایی افراد از خانواده یا خانواده های جدا جدا شده نیست. معتقدم خانواده به دلیل اینکه نمیتوانند فضای فرح بخشی از مهمانی برای خود ایجاد کنند از یکدیگر فاصله گرفتند. مهمانیای که در گذشته با هزینه اندکی و به صورت ساده انجام میشد، اکنون با چندین برابر هزینه نمیتواند افراد را در مهمانی راضی نگه دارد. از مهمترین عوامل این است که اعضای خانواده به جای با هم بودن و از یکدیگر لذت بردن به دنبال نشان دادن وسایل خود و ساختن فضایی دروغین از خود هستند. شاید بتوان مفهوم مصرف متظاهرانهای که وبلن در مورد جامعه آمریکایی صد سال پیش مطرح کرد را ما در مورد ایران امروز به کار ببریم. مردم و خانوادهها به جای اینکه به تقویت روابطشان با رفت و آمد و دید و بازدید اقدام کنند، با نشان دادن وسایل خریداری شدهشان به دیگران که حکم مصرف متظاهرانه دارد، منشا اذیت و آزار خود و دیگران شدهاند. این میتواند خانواده را خسته کند و آن را ناتوان از برقراری ارتباط. زمانی که خانواده از دیگران دور ماند آن وقت به جای حضور افراد آشنا، غریبه ها به خانه وارد میشوند. شرایط به گونهای ساخته میشود که دیگر خودی ها نمیتوانند یا رغبت به حضور درخانه افراد فامیل پیدا نمیکنند. در این صورت خانواده میشود محل غریبهها. حضور غریبهها در زندگی حادثه ساز میشود و حداقل آن میشود افزایش هزینه زندگی. از سویی دیگر افزایش هزینههای معیشتی به خانواده اجازه خرید خانه مطابق با میل و خواسته اش را نداده و افراد به اجبار مستاجر نشینی را برای خود انتخاب میکنند. نتیجهاش این میشود خانواده غیر ساکن و در حال حرکت هر ساله برای اجاره جدید میشود. خانواده ساکن که با محیط پیرامونی خویش آشنا است و با هر یک از همسایگان احوال پرسی دارد، از بین میرود. در عوض. خانوادهای پیدا میشود که دائما در حال حرکت است و عصبانی از شرایط و موقعیت زندگی. این نوع خانواده نسبت به محیط پیرامونی و اطرافیان اعتماد لازم را ندارد. این خانواده که امکانات اولیه برای داشتن یک زندگی راحت را نمیتواند فراهم کند مجبور است خود را با داشته های خویش مشغول کند. اگر بخواهد با همسر خویش صحبت کند به دلیل عدم کسب مهارتهای ابتدایی نمیتواند حرف خود را به درستی بزند و یا همسر نمیتواند آن حرف را فهم کند و این میشود که دعوا در خانه شروع میشود. این موضوع زوجین را یا دعوت به سکوت میکند یا اینکه آنها برای فرار از شرایط حاکم به فضای مجازی روی میآورند.
ناگفته نماند که فضای مجازی به دلیل تنوع و زرق و برق زیادی که دارد همه رده های سنی را جذب خود کرده است و در نتیجه فضایی برای حضور همه افراد اما تنها و جدا جدا شده میشود. فضای مجازی به جای محل گفتگوی دوستانه و خودمانی خانواده را میگیرد بدون اینکه به تولید محبت و دوستی بینجامد. این فضا افراد را مضطرب تر و آشفته تر میکند. متاسفانه آنچه که باعث شده فضای مجازی با این همه اثرات نامناسب ماندگار شود و تمام لحظات افراد را پر کند، فقدان مهارتهای فردی و اجتماعی است. این فقدان یا کمی مهارت اجتماعی و فردی، منجر به تنهایی آنها شده و آنها اگر هم بخواهند با دیگری ارتباط برقرار کنند به دلیل نداشتن مهارت لازم برای برقراری ارتباط دچار اضطراب و تنش شده و به همین علت از آن فاصله می گیرند. زمانی که افراد وارد دنیای مجازی میشوند، تازه متوجه می شوند در این دنیا حتی با نام جعلی و ساختن خودی دروغین میتوانند دوست یابی کنند بدون اینکه کسی بفهمد که آنها چه کسانی هستند و به دنبال چه میگردند. در نتیجه ما در جامعه شاهد خانواده های بسیاری هستیم که وقتی دور هم جمع میشوند و در آن لحظات توقع میرود که با هم حرف بزنند، بخندند و مسائل و اتفاقات روزمره را برای یکدیگر تعریف کنند، باز هم گوشی به دست هستند و به دنبال گشتن مطلبی که به یکدیگر نشان بدهند و موضوعات مختلف را از طریق فضای مجازی پیگیری میکنند.
یکی از عوامل دیگر میتواند در دسترس بودن مطالب باشد. هر زمان که افراد میخواهند به مطلبی دسترسی داشته باشند به سرعت از طریق فضای مجازی آن را جستجو کرده و پاسخ به ابهام و یا سوال خود را مییابند. شاید بتوان گفت که یکی از عواملی که باعث شده ما با فرزندانی ناتوان روبرو باشیم همین فضای مجازی است. در فضای مجازی شاهدیم که دانش آموزان یا دانشجویان بهتر از فضای حقیقی به سوالهای مطرح شده در دروس معلمانشان پاسخ میدهند، زیرا آنها برای برقراری ارتباط به صورت رودررو ناتوان هستند و آداب برقراری ارتباط را آموزش ندیدهاند. در نتیجه میتوان فضای مجازی را عاملی برای پر کردن اوقات فراغت به دلیل فقدان مهارتهای جمعی و فردی و نیز فرار از خود واقعی دانست.
فضای مجازی چه تاثیری در روابط خانوادگی میگذارد؟
البته فضای مجازی اگر مدیریت میشد و انتخاب و وارد شدن به این فضا بر اساس نیاز و برنامه بود، منشا خدمات و اثرات مفید بسیاری بود. ولی به دلیل اینکه مردم ما یکباره از یک فضا کنده شده و به فضای مجازی پرت شدهاند، دچار آسیب های بسیاری میشوند. بیش از اینکه فضای مجازی نقش مثبت و سازنده داشته باشد به صورت مخرب عمل کرده است. قبلا به آن اشاره کردم، هر زمان که خانواده بخواهد اوقات فراغت خود را با فضای مجازی پر کند از خود واقعی خویش فاصله میگیرد. فضای مجازی با نشان دادن مد و تجملات به دنبال ساختن دنیایی متفاوت از دنیای واقعی است، کماکان که ما شاهد آرزوهای واهی از سوی افراد متعدد هستیم. در برخی از خانواده مشاهده میشود با اینکه افراد توانایی رفتن به سفرهای خارجی یا خرید خانه با مشخصاتی خاص یا خرید ماشین مدل بالا را ندارند، اما این آرزوها را همچنان در سر میپرورانند و همین امر موجب پریشانی روحی و روانی و بروز رفتار ناشایست از سوی برخی افراد در خانواده و سپس در جامعه میشود. از سویی دیگر ما شاهدیم که اکثریت خانوادهها به دلیل استفاده بیش از اندازه از گوشی و عدم برقراری ارتباط با اعضای خانواده و به طور خاص همسر به همسرانی بی تفاوت و بی مسئولیت تبدیل میشوند. بی توجهی به دیگری و قبول نکردن مسئولیتهای اجتماعی درون خانواده و جامعه از طرف افراد و اعضای خانواده به دلیل حضور بیش از اندازه در فضای مجازی، زندگی مشترک آنها را به بحران میکشاند. اگر زندگی مشترک در این نوع خانواده ها به فرزندآوری برسد، آنها همراه با والدین ناتوان با فرزندان ناتوان نیز مواجه هستند که نمیتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند و همین امر موجب منزوی بودن و افسردگی آنها شده و آنها بیش از اینکه از دنیای واقعی لذت ببرند به دنبال پر کردن اوقات خود با ساختن هویتی دروغین در فضای مجازی هستند.
چه آسیب هایی در فضای مجازی کودکانمان را تهدید میکند؟
فضای مجازی بیش از اینکه دیگر گروههای سنی را در معرض خطر قرار دهد، کودکان را آسیب دار میکند. زیرا این گروه سنی بدون توان و آگاهی به فضای مجازی واگذاشته میشود و بدون مهارت و توانایی در معرض خطرات و آسیب های بسیاری قرار میگیرد. آسیب ها زمانی حاصل میشود که خانواده نتواند دنیای دیگری را به درستی درک کند و آن را به کودکان آموزش دهد. اولین آسیبی که کودکان را تهدید میکند، دیدن دنیایی متفاوت از دنیای واقعی خویش و نداشتن آگاهی لازم برای درک این تفاوت ها. دومین آسیب ناتوانی در کسب آگاهی درست و بکار بردن آن در شرایط مناسب است. وقتی کودکان با فضایی آشنا می شوند که نسبت به آن اگاهی ندارند در رویای خود آن تصویر را میسازند و سراسر کودکی شان را با رسیدن به این رویا سپری میکنند. سومین آسیب عدم توان در مقابله با مشکلات و شرایط بحرانی است. از سویی دیگر بیش از اینکه کودکان در برقراری ارتباط به صورت رودرو توانمند باشند آنها قدرت خود را از دنیای دروغین میگیرند. وقتی بتوانیم از کودکی تقلب کنیم و جملات دروغین تحویل دیگران بدهیم بدون اینکه فردی متوجه این رفتار شود، بعد از مدتی این رفتار واقعی خواهد شد و به فرد آسیب خواهد رساند. دنیای واقعی جای فرار از دروغ و تقلب ندارد. اگر افراد این کار را انجام دهند و به انجام ان مبادرت بورزند، بعد از مدتی یقینا از جامعه طرد خواهند شد، اما کار در این جا به پایان نمیرسد، چون ما از نوع افراد در جامعه در آینده ای نزدیک زیاد خواهیم داشت و جامعه قادر نخواهد بود همه را خانه نشین کند. در نتیجه ما با جامعه ناتوان روبه رو میشویم که هر فردی به دنبال رسیدن به خواسته خویش است و احترام گذاشتن به دیگری و گوش دادن به مشکلات و مسائل یکدیگر شاید بشود رویا و یا آرزو. آسیب دیگر، به هم ریختن خلوت و آشکار افراد است. کودکان در فضای مجازی نمیتوانند درکی از مفهوم و آدم ها و شرایط بیگانه و غریبه در مقایسه با افراد و شرایط خودمانی و صمیمانه پیدا کنند. همه چیز را جدی و شوخی با هم میبینند. دیگر آسیب، اختلال در شخصیت مستقل و حل مسئله کردن است. زیرا همه امورش به جای اینکه به خودش واگذار شود به فضای مجازی واگذار میشود.
با توجه به این موضوع که اکثر کودکان از ابزارهای تکنولوژی استفاده میکنند، چگونه میتوان استفاده از فضای مجازی را کنترل کرد؟
زمانی میشود به کودکان آموزش داد که به خوراکی سمی دست نزنند که خودمان، منظورم والدین است به این باور برسند که این مواد خوراکی سمی هستند. وقتی والدین خودشان بیش از فرزندان در این دنیا قرار دارند و از زندگی واقعی خویش فاصله گرفتند، چگونه میتوان فرزندان را به این آگاهی برسانیم که استفاده از فضای مجازی در هر شرایطی لازم نیست.
راهکار نهایی برای کنترل روابط خانوادگی و فضای مجازی چیست؟
برقراری ارتباط با فامیل و اقوام میتواند تا حدود زیادی ما را با اطرافیان و محیط پیرامونی آشتی دهد و زمان های اضافهمان را پر کند. همچنین فراهم آوری مکانهایی در شهر که کودکان و نوجوانان و جوانان بتوانند با همسالان خود از ان فضاها استفاده کنند. رفتن به کلاسهای مهارت های زندگی و بالا بردن آگاهی اجتماعی خویش در برابر دیگران. شاید بتوان این نکته را با صدای بلند اعلام کرد برای کم شدن اثرات مخرب فضای مجازی، تقویت فضای واقعی و مهم شمردن افراد و اشیاء و روابط جاری که صمیمیت در آن هست، بهترین راهکار است.
نظر شما