سلام نو – سرویس سیاسی: از مدتها پیش رسانهها و تحلیلگران اصولگرا طیف مقابل خود، یعنی اصلاحطلبان را به رقیب هراسی متهم میکردند و میگفتند که اصلاحطلبان جز رقیب هراسی چیزی در چنته ندارند، رقیب هراسیای که تمام برساخته دروغهای اصلاحطلبان است.
به عنوان نمونه حجتالاسلام علیرضا سلیمی، نماینده اصولگرای مجلس در گفتوگویی که با مهر داشت به مردم هشدار داد که در تله اصلاحطلبان گرفتار نشوند و افزود: در انتخابات قبلی دیدیم که برخی از کاندیداهای انتخاباتی برای پیروزی خود در انتخابات رقیب خود را تخریب میکردند و میگفتند اگر رقیب ما در انتخابات پیروز شود، تورم کشور افسارگسیخته میشود و بر این اساس، مردم مراقب باشند تا در تله رقیب هراسی برخی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری گرفتار نشوند.
به باور اصولگرایان تمام پیروزیهای اصلاح طلبان محصول همین رقیب هراسی است و آنها همیشه از نامزد اصلی اصولگرایان لولویی ساختهاند که وجود نداشته است و بعدا هم این مسئله مشخص شده است.
آنها مثلا به محمدباقر قالیباف و ابراهیم رییسی اشاره میکنند که امروز در راس دو قوه مقننه و قضاییه قرار دارند و نه کسی را گازانبری مورد حمله قرار دادند و نه در پیادهرو دیوار کشیدند.
اما آیا واقعا چنین است و اصلاحطلبان به دروغ رقیب هراسی میکنند و تصویری از رقیب خود ارائه میدهند که غیر واقعی است؟ آیا این تکنیک تنها چیزی است که اصلاحطلبان در خورجین سیاسی انتخاباتی خود دارند؟
برای سنجش صحت ادعای اصلاحطلبان باید به چند رقیبی که هراسناک نمایانده میشدند نگاه کرد. نخستین رقیب جدی و مهمی که اصلاحطلبان نسبت به حضور او در قدرت هراس داشتند محمود احمدینژاد بود. در سال ۱۳۸۸ اصولگرایان دلیل این رقیب هراسی را حذف کامل اصلاحطلبان از صحنه دانستند و معتقد بودند اصلاحطلبان درباره احمدینژاد دروغ میگویند.
با این همه تنها چند روز پس از پیروزی در انتخابات پر حرف و حدیث ۱۳۸۸ با انتصاب مشایی به عنوان معاون اول رییس جمهور اصولگرایان نیز روی هراسناک احمدینژاد را دیدند. سرکوب مطبوعات، فشار له کننده به احزاب، عملکرد مخرب در سیاست خارجی و البته یکی از پرفسادترین کارنامههای اقتصادی در تاریخ دولت در ایران چیزی بود که از احمدینژاد به یادگار ماند.
سال ۱۳۹۲ اصلاحطلبان نسبت به قالیباف هشدار دادند و روحانی از دوگانه سرهنگ و حقوقدان حرف زد. این بار هم اصولگرایان این حرفها را رقیب هراسی دروغین اصلاحطلبان نامیدند، اما تنها ۴ سال زمان نیاز بود تا مشخص شود قالیباف در شهرداری چه کرده است.
سال ۱۳۹۶ با پیروزی لیست کامل اصلاحطلبان در تهران فسادهای دوران مدیریت قالیباف یک به یکباره افشا شد. پای هلدینگهای وابسته به نظامیهای سابق به میان آمد و در نهایت قائم مقام و مرد شماره یک قالیباف در شهرداری، یعنی عیسی شریف به جرم فساد اقتصادی در داداگاه محکوم شد.
اما پردهای دیگر از رواداری قالیباف را میتوان از برخورد او با رسانهها دید. او امسال به علت خبری که درباره دستکاری مجلس در بودجه منتشر شده بود از روزنامه سازندگی، خبرنگار منتشر کننده و حتی کارتونیستی که طراحی روی جلد روزنامه را کرده بود شکایت کرد؛ این در حالی است که این خبر را ابتدا رسانهای دیگر منتشر کرد. به جز این حتی اگر قرار بر شکایت باشد باز هم با هیچ منطقی نمیتوان شکایت از یک کارتونیست را به خاطر طراحی یک عکس پذیرفت.
اما بزرگترین چهرهای که اصلاحطلبان نسبت به حضور او در قوه مجریه هشدار میدهند ابراهیم رییسی است. اصولگرایان به رواداری او با رسانهها و مبارزاتش با فساد اشاره میکنند و معتقدند اصلاحطلبان هیچ چیزی از رییسی در دست ندارند. برای ترسیدن از حضور رییسی در قوه مجریه اما نیازی به نگاه به عملکرد او در قوه قضاییه و معاونتش در دوران آملی لاریجانی و قبل از آن نیست.
برای هراسیدن از حضور رییسی در قوه مجریه کافی است به اطرافیان او در ستاد انتخاباتیاش توجه کنید. نزدیکترین چهره هنری و فیلمبردار شخصی او تهیه کننده گاندو است، چهره برجسته حوزه ارتباطاتش وزیرِ ارتباطات احمدینژاد است که اینترنت ۱۲۸ کیلوبایت را برای مردم کافی میدانست. نفر اول ستادش علی نیکزادی است که مسکن مهر را بیحساب و کتاب ساخت و سو عملکردش تنها در یک مورد باعث شکایت یک شرکت ترکیهای و خسارت میلیون دلاری برای ایران شد.
در دوران تبلیغاتی اغراق و اشتباه رخ میدهد، حتی شاید گاهی رقبا از عدالت خارجی شوند و تند بروند؛ اما آن چه مشخص است اساس حرف اصلاحطلبان برای ترساندن مردم از رقیب دروغ نیست. به ابراهیم رییسی نگاه کنید. او هیچ وقت از در مخالفت با مواضع رادیکال پدر همسرش یعنی آیت الله علم الهدی وارد نشد، هیچ گاه علیه پزشکان مدعی طب اسلامی سخن نگفت و تا وقتی مجبور نشد از برجام دفاع نکرد.
نظر شما