سلام نو – سرویس اجتماعی: ماجرای بهت آور قتل بابک خرمدین، کارگردان سینما، توسط پدر و مادرش بار دیگر باعث توجه به مسئله خانه و خانواده شده است؛ توجهی از جنس توجه به پرونده رومینا اشرفی.
نگرانیها درباره خشونت خانگی علیه فرزندان افزایش یافته و بسیاری از این سخن میگویند که احترام به پدر و مادر همیشه واجب نیست یا بهشت همیشه زیر پای مادران نیست.
روایتهای بسیاری از کودکان و نوجوانانی به گوش میرسد که در پی شنیدن این خبر از پدر و مادر خود فاصله گرفتهاند و روزها را با نگرانی، استرس و التهاب سپری میکنند.
واقعیت این است که قتل بابک خرمدین و اتفاقات پس از آن پر از بهت است. پسری که انگلیس را رها میکند و به ایران بر میگردد و بعد از پدر و مادرش فیلم میسازد و آنها را ستایش میکند، به دست همان پدر و مادر کشته میشود. تا همین جا ماجرا به حد کافی بهت آور است. بهت وقتی بیشتر میشود که میفهمیم پدر و مادر پس از قتل فرزند جنازه او را تکه تکه کردند.
فکر میکنیم ماجرا همینجا تمام میشود، اما اینطور نیست. پدر پس از بازداشت میگوید نه تنها از قتل فرزند پشیمان نیست، بلکه یک داماد و فرزند دیگرش را کشته و اگر از زندان آزاد شود دو فرزند دیگرش را هم میکشد.
چنین تصویر وحشیانهای نه تنها با تصویر مرسوم از پدر در تضاد است، بلکه با تصویر انسان به عنوان موجودی زنده که اصولی اخلاقی دارد نیز به طور جدی در تضاد است. هر کدام از اعمال علی اکبر خرمدین چنان به دور از انسانیت است که به تنهایی میتواند به عنوان جنایتی علیه انسانیت قلمداد شود.
یکی از اثرات چنین جنایت ددمنشانهای، آن چنان که پیش از این هم اشاره شد، تاثیر مستقیم بر نهاد خانواده به خصوص تاثیر منفی بر کودکان و نوجوانانی است که بهت زده به پدری قاتل و درندهخو خیره میشوند که از قتل فرزندان خود خشنود است.
شاید نهاد خانواده امروز مانند گذشته نهادی مقدس به حساب نیاید و پدر و مادران چنان پیامبران بیعیب و نقص نگریسته نشوند، اما هنوز که هنوز است خانواده مهمترین و موثرترین نهادی است که باعث رشد، جامعه پذیری و تعالی انسان میشود. از آمریکای تا روسیه و از ایتالیا تا ایران هنوز که هنوز است خانواده هسته مرکزی جامعه است.
هرچند شاید تعریف خانواده در آمریکا، ایران و روسیه تفاوتهایی داشته باشد، اما در تمام این جوامع خانواده به عنوان نهادی ارزشمند و صاحب وزن تلقی میشود که اعتماد اعضا، به خصوص کودکان و نوجوانان، به آن نباید خدشهدار شود. خانواده با تمام تغییراتی که طی قرون مختلف کرده همچنان سرپناه و نقطه امن اعضای آن است، به خصوص کودکان و نوجوانان باید در آن احساس امنیت خاصی کنند، احساس امنیتی که با تصویری مثل تصاویر خانواده خرم دین میتواند به شدت خدشهدار شود.
واقعیت این است که این روزها به لطف کرونا دو اتفاق مهم افتاده که میتواند به چنین بحرانهای خانوادگی دامن بزند. نخست این که به واسطه کاهش رفتوآمد و تفریح، خانوادهها به اجبار زمان بیشتری را با هم میگذرانند و به طور طبیعی در این زمان بیشتر به مشکلات بیشتری هم بر میخورند.
دردسر دوم اما این است که به خاطر آموزش مجازی هر کودک و نوجوانی یک موبایل یا تبلت متصل به اینترنت دارد و غرق این دریای مواج و هزار رنگ میشود.
تنشهای بیشتر خانوادگی از یک سو و اخبار بد از سوی دیگر باعث شده تا مشکلات، حس ناامنی و ناراحتی نسبت به خانواده بسیار با سرعت بیشتری بروز پیدا کند.
در چنین شرایطی خبری مثل خبر قتل بابک خرمدین توسط پدرش مانند یک بمب عمل و کودکان و نوجوانان را با بحرانی غیرقابل باور مواجه میکند.
در این شرایط به جای دامن زدن به شوخیهایی درباره ناامن بودن خانواده به نظر میرسد که تقویت نقش و نهاد خانواده است که ضرورتی مضاعف دارد. باید از فداکاری پدران و مادران گفته شود و تصویر هزاران هزار پدری که برای پایداری و آرامش خانوادههایشان مبارزه کردند نشان داده شود.
مواردی مانند علی اکبر خرمدین نه تنها در بین پدران استثنا است بلکه در بین انسانها و حتی قاتلان بیرحم نیز استثنائی کم نظیر است که نباید اجازه داد تصویر پدران و مادران را خدشهدار کند.
شاید نهاد خانواده امروز مانند گذشته نهادی مقدس به حساب نیاید و پدر و مادران چنان پیامبران بیعیب و نقص نگریسته نشوند، اما هنوز که هنوز است خانواده مهمترین و موثرترین نهادی است که باعث رشد، جامعه پذیری و تعالی انسان میشود. از آمریکای تا روسیه و از ایتالیا تا ایران هنوز که هنوز است خانواده هسته مرکزی جامعه است.
نظر شما