سلام نو – سرویس سیاسی: همانطور که انتظار میرفت محسن رضایی بار دیگر برای ورود به صحنه انتخابات احساس تکلیف کرد و در اظهاراتی عجیب و غریب گفت که برای کسب رای وارد انتخابات نمیشود!
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با جمعی از فعالان فضای مجازی به صورت رسمی اعلام کاندیداتوری کرد و گفت: «من نه برای کسب رای بلکه بر اساس وظیفه و انتظاری که مردم از سرباز خود دارند، به صحنه انتخابات ورود می کنم.»
رضایی در حالی چنین حرفی را میزند که هر نامزدی برای کسب رای وارد انتخابات میشود، حالا این رای میتواند برای خود یا برای کس دیگری به عنوان نامزد پوششی باشد.
البته شعارهای عجیب رضایی بیسابقه نیست و او لیست بلند بالایی از شعارهای جالب توجه، از جمله فدرالیسم اقتصادی را در دورههای قبل ارائه کرده است. فرمانده کل اسبق سپاه پاسداران پیشتر نیز در انتخابات ۱۳۸۴، ۱۳۸۸ و ۱۳۹۲ از نامزدهای انتخابات بود اما یا از انتخابات کنار کشید یا رای لازم را برای پیروزی در انتخابات کسب نکرد.
او این بار هم وعدههای جدیدی داده و البته حملاتی تندتر از همیشه تدارک دیده است. رضایی در دیدار اخیر خود با فعالین فضای مجازی تصریح کرد: من به صحنه آمده ام تا گفتمان شبکه نفوذ را خنثی کنم. جلوی سراب دروغین دیپلماسی در برابر میدان بایستم و با آنانی که رویه دروغ پردازی و اغواگری را به اشکال مختلف تکرار میکنند و با دوگانه سازی کنسرت و آزادیهای اجتماعی در مقابل دیوار و سلب آزادیهای مردم و سراب آرامش و آسایش حاصل از دیپلماسی ذلت و تسلیم در مقابل مقاومت و میدان به تحریف افکارعمومی می پردازند مبارزه کنم.
مواضع رضایی حداقل برای دوران قبل از انتخابات کمی تند به نظر میرسد. او در تمام دورههای قبلی سعی کرد از خود چهرهای میانهرو نشان دهد که به جز اصلاحات اقتصادی به اصلاحات سیاسی و اجتماعی هم نیم نگاهی دارد، اما این بار ظاهرا ماجرا فرق میکند و آقا محسن با چشمپوشی از بدنه رای سابق دنبال طیفی ارزشیتر از رای دهندگان است.
همانطور که در گفته اخیر رضایی هم مشخص است او خط مشخصی بین خود و دیپلماسی- حداقل به معنای دیپلماسی مدنظر دولت روحانی – کشیده است و وعده داده که با سراب دروغ دیپلماسی مبارزه کند. هرچند او حواسش به خارج از کشور هم بوده است و علی رغم تکذیب این بخش از مصاحبه، فایننشنال تایمز مطالبی از او درباره مذاکره با آمریکا و لغو پلهای تحریمها منتشر کرده است.
اما چرا سردار مُدرن انتخاباتهای پشین این بار سعی دارد چهرهای اصولگراتر از خود نشان دهد و در تخریب مسائلی مانند دیپلماسی از بسیاری از رقبایش پیشی بگیرد؟ دلیل این تغییر برای رضایی و قالیباف مشترک است. این دو نامزد همیشگی انتخاباتهای ریاست جمهوری ایران، در دورههای پیشین با ظاهری مُدرنتر نیم نگاهی به سبد رای اصلاحطلبان داشتند، حالا اما با قهر احتمالی بدنه اصلاحطلب با صندوق رای، دعوای اصلی بر سر جذب بدنه رای ارزشی و خاکستری است. رای این گروهها نیز با گفتمان مقاومت و اقتصادی جذب میشود.
در چنین شرایطی اکثر نامزدهای اصولگرا مایلند از خود چهرهای منطبق بر قهرمان "میدان" نمایش دهند، نه قهرمان "دیپلماسی".
با این توصیفها محسن رضایی چگونه نامزدی خواهد بود؟ آیا رضایی همان نامزد همیشگی انتخاباتهای مختلف است که یا به نفع وحدت نیروهای اصولگرا کنار میکشد یا با عدم اقبال مردم کنار زده میشود؟ یا نه، او این بار نامزدی متفاوت است که توان رقابت و پیروزی را در رقابتی اصولگرایانه دارد؟
نوع شبکه سازی، فعالیت ستادی، فعالیت فضای مجازی و فعالین سایبری محسن رضایی نشان میدهد که انتخابات ۱۴۰۰ برای خود او جدیتر از دفعات پیش است. به نظر میرسد آقا محسن این بار یا میخواهد پاستور را فتح کند یا حداقل بخشی از سهم فتح پاستور را داشته باشد و بتواند نیروهایش را در بخشی از بدنه دولت بعد قرار دهد.
اما برگ برنده رضایی برای این کار چیست؟ او نه تنها از منظر سیاسی مجمع را میچرخاند و کلید افایتیاف را در دست دارد بلکه صدها صفحه برنامه و بدنه ستادی مشخص دارد که برگ برنده او در برابر اکثر نامزدهای اصولگرا، به جز ابراهیم رییسی به حساب میآید. سوال مهم اما این جا است که آیا رضایی توان نقد کردن این برگ برنده را دارد؟ تجربه انتخاباتهای قبلی نشان میدهد که او در این کار مهارت چندانی ندارد، اما شاید این بار متفاوت باشد و پرنده اقبال بر دوش سردار بنشیند.
نظر شما