سلام نو – سرویس سیاسی: اگر در سالهای ۸۴ تا ۹۰ کسی سخن از شوریدن یاران نزدیک محمود احمدینژاد علیه وی سخن میگفت هیچ کس این حرف را باور نمیکرد. اما حالا با یک فاصله ده ساله نه تنها بسیاری از یاران احمدینژاد از او دل بریدهاند، بلکه دست به توبه زده و علیه او و نزدیکترین یارانش افشاگری میکنند.
این روزها عبدالرضا داوری که مناصب مختلفی از جمله قائم مقامی خبرگزاری ایرنا در دولت احمدینژاد را در کارنامه دارد و تا همین چند وقت پیش از چهرههای نزدیک به رییس جمهور سابق ایران بود، علیه رییس سابق خود شوریده و نه تنها به افشاگری علیه شخص احمدینژاد و بقایی میپردازد، بلکه بسیاری از عملکردهای دوران ریاست جمهوری احمدینژاد را زیر سوال میبرد.
داوری در چند گفتوگوی اخیر خود از جریان احمدینژاد و شخص وی برائت جسته و رابطه حمید بقایی با احمدینژاد را رابطه رییس و مرئوس دانسته است.
او در توییتهای اخیر خود انتصاب سعید مرتضوی در دولت احمدینژاد را سوال برانگیز دانسته و آن را محصول یک داد و ستد سیاسی ارزیابی کرده است و گفته که وقتی زندان بوده از پیام تسلیت احمدینژاد برای شهید قاسم سلیمانی تعجب کرده و این کار او را مصداق نفاق دانسته است.
با این همه یکی از تندترین مواضع داوری به توییتش درباره حمید بقایی باز میگردد. او با انتشار عکس زنبیل به دست مشهور حمید بقایی در توییتی نوشت:
اموال و املاک حمید بقایی، که غالبا به نام همسرانش انتقال یافته، هیچ تناسبی با حقوق و مزایای یک مدیر دولتی ندارد. از خودروهای متعدد و املاک تجاری و ویلائی در تهران و کاخ در آبسرد تا چمدان مکشوفه اش، مملو از سکه و دلار و اوراق بهادار. یک «مفسد اقتصادی» که نقاب پاکدستی بر چهره دارد.
این توییت باعث سوالهای بسیاری شد. بسیاری از مخاطبان داوری از داوری پرسیدند که این چه فسادی بوده که او بیش از یک دهه از دیدن آن عاجز بوده و این چه کاخی بوده که در زندان ساخته شده است؟ البته او پاسخهایی به این پرسشها داده و گفته آگاهی یک شبه حاصل نمیشود و بقایی مدتها است که از زندان بیرون است. کاخ آبسرد را در سال ۹۸ ساخته و داوری آن را در سال ۹۹ دیده است.
ظاهر ماجرا این است که زندان اخیر داوری و مواضع متناقض احمدینژاد و یارانش باعث تحول او شده است و این مشاور و یار سابق، امروز میخواهد اقدامات پیشین خود را جبران کند و نگذارد مردم توسط احمدینژاد فریفته شوند، اما آنان که جریان احمدینژاد را میشناسند نمیتوانند این مسئله را به سادگی بپذیرند.
داوری هر چند از احمدینژاد برگشته، اما قطعا از احمدینژادیسم و رویکرد بگم بگم رییس جمهور سابق برنگشته است. آن چنان که احمدینژاد هر چه پیش از خود بود را تکذیب میکرد و به هر کسی اتهامی مالی میچسباند، داوری هم هر چه پیش از این کرده را تکذیب و نفی میکند و به یاران سابقش اتهامات مالی و سیاسی میچسباند.
بدنه جریان احمدینژاد رویکرد جدید داوری را پروژه طراحی شده از سوی دشمنان احمدینژاد به خصوص برخی جریانهای امنیتی و شبه امنیتی میدانند، در حالی که بخش قابل توجه دیگری این کار را صرفا پروژهای برای جلب توجه و فرار از منجلاب احمدینژاد میدانند.
هر کدام از این اهدف پشت اقدامات داوری باشد دو نکته قابل توجه است؛ نخست حفظ رویکرد احمدینژادیسم در تهمت زدن به دیگران و نفی بسیاری از مسائل و دیگر حذف اسفندیار رحیممشایی از تمام مشکلات، فسادها و ایرادات دوران احمدینژاد.
این بقایی است که رییس احمدینژاد است و تمام مشکلات بر محور بقایی - احمدینژاد میگردد و مشایی نیز مانند دیگران قربانی احمدینژاد شده است. اینکه مشایی از حکم معاون اولی خود خبر نداشت، مشایی مورد بیمهری قرار گرفت و از تمام ماجراهای احمدینژادیها دور است.
باید صبر کرد و دید داستان داوری به کجا میکشد؟ بقایی پاسخ او را میدهد؟ پای اسفندیار رحیممشایی به داستانهای داوری باز میشود یا افشاگری خاصی رخ میدهد؟ به هر شکل بازی بگم بگم به حلقه اول احمدینژادیها رسید و امروز احمدینژاد باید آنچه کاشته را درو کند.
نظر شما