سلام نو – سرویس سیاسی: با نزدیک شدن به موعد انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ هر روز خبری تازه از ستاد نامزدهای مختلف به گوش میرسد و نامزدهای بالقوه هر روز به گوشهای از کشور سفر میکند. یکی به دیدارهای سیاسی در استانها میرود و دیگری از میان کولبران کلیپ تهیه میکند.
در چنین فضایی سید محمد مهدی توسلی، دبیر سیاسی خبرگزاری مهر در توییتی مدعی آغاز به کار ستاد انتخاباتی محمد جواد ظریف شد و نوشت: «ستاد انتخاباتی» محمدجواد ظریف برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری آغاز به کار کرد.
این خبر برای بسیاری از اهالی دنیای سیاست خبری عجیب و دور از انتظار بود و بسیاری در همان لحظات اول این خبر را مصداق دروغ و شایعه ارزیابی کردند. توسلی در پاسخ به مخاطبینش که گفتند ظریف نمیآید، مدعی شد که ولی او به لاریجانی کمک میکند. او همچنین قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین را تکههایی از پازل ظریف - لاریجانی دانست و در نهایت در پاسخ به این پرسش که ستاد ظریف رسماً آغاز به کار کرده یا خیر، گفت: از الان که نمیتونه رسمی شروع کنه غیررسمی شروع شده.
همانطور که انتظار میرفت و از پاسخهای توسلی هم مشخص بود خبر آغاز به کار ستاد ظریف توسط خود وزیر خارجه تکذیب شد و او ضمن رد چنین ادعایی گفت: احتمالاً از نظر شایعه سازان الان هم سفر استانی به تاجیکستان آمدهام! از عموم شایعه سازان، سریال سازان و قصهپردازان تقاضا دارم بگذارند وزیر امور خارجه به دور از حواشی مضر برای منافع ملی به انجام وظایف و مأموریتهای خود بپردازد.
چرا ظریف هدف تخریب سازمانیافته است؟
این شاید جدیترین دروغی باشد که به فعالیتهای انتخاباتی ظریف نسبت داده شد. پیش از این بسیاری از اصولگرایان او را نامزد قطعی اصلاحطلبان در انتخابات میدانستند. بعد از تأکید چند باره ظریف بر عدم حضور در انتخابات نیز او را یار انتخاباتی علی لاریجانی یا اسحاق جهانگیری دانستند و حالا نیز دوباره به خود او حمله کردهاند.
وقتی ظریف برای چند بار تأکید کرده که در انتخابات شرکت نمیکند و تا امروز هم تحرک انتخاباتی نداشته چرا این چنین هدف حمله قرار میگیرد؛ آن هم وقتی که در مقام وزیر خارجه معرف و مدافع مواضع نظام است.
حمله به ظریف دو دلیل عمد دارد. دلیل اول آن طور که مشخص است مسئله انتخابات ۱۴۰۰ است، اما دلیل دوم عمیقتر، مهمتر و بنیادینتر است و آن حذف محمد جواد ظریف و همفکرانش از وزارت خارجه و دیگر نهادهای سیاستگذاری کشور است.
محمدجواد ظریف؛ سدی بزرگ بر سر راه اصولگرایان
در عموم نظر سنجیها ظریف اولین گزینه غیراصولگرایی است که پایگاه رأی قابلتوجهی دارد. بعد از ابراهیم رییسی این محمدجواد ظریف است که وزنی بسیار مهم در افکار عمومی دارد و نظر مردم را به خود جلب میکند. او از معدود کسانی است که میتواند به دردسری جدی برای هر نامزد اصولگرایی بدل شود.
در چنین فضایی فرض کنید که برجام تا حدی احیا شود، تحریمها لغو شود و ظریف چند موضع مردمی مهم بگیرد. آن وقت میتوان شاهد جهش اقبال مردم به ظریف بود. در این زمان ظریف حتی دیگر نیازی به نامزدی در انتخابات ندارد. کافی است او از یک چهره با پایگاه معقول مردمی حمایت کند، آن وقت سادهترین رقبا تبدیل به مانعی جدی بر سر راه نامزد نهایی اصولگرایان میشوند.
با این تفاسیر حمله به کسی که چنین سبد رأی مهم و قابل انتقالی دارد امری معقول به حساب میآید. اگر ظریف نامزد شد یا خواست از کسی حمایت کند که حملهها بیهوده نبود و اگر هم نامزد نشد که چیزی از دست نرفته و صرفاً چند دروغ بیسر و ته گفته شده است.
حذف جریان ظریف از وزارت خارجه؛ هدفی سخت، اما جدی
هدف مهمتر، جدیتر، سختتر و بزرگتر تخریبها علیه محمدجواد ظریف و وزارت خارجه، حذف نگاه او از وزارت خارجه و نهادهای سیاستگذاری کشور است که ظریف تنها یکی از نمادهای آن است. جریانی که یک بار برچسب باند نیویورکی میخورد، یک بار واداده خطاب میگردد، عموماً غیرانقلابی دانسته میشود و عنوانهایی چون غربگرا و لیبرال را نیز یدک میکشد.
این جریان که چهرههایی چون محمدجواد ظریف، عباس عراقچی، مجید تخت روانچی، محمد صدر از نیروهای برجسته آن هستند قائل به دیپلماسی، گفتوگو با دنیا و تامین منافع کشور با کمترین هزینه ممکن هستند؛ جریانی که اتفاقا چهرههای ارشد آن از سوی رهبری شجاع و صادق توصیف شدند.
برای حذف این جریان است که گاندو ساخته، دروغ گفته و شایعه تولید میشود. حذف این جریان به دلیل کارآمدی، شجاعت، صداقت و اعتماد رهبری مشکل است، اما ضربه زدن به آن ممکن است.
توییت ساده دبیر سیاسی خبرگزاری مهر و دروغ بزرگش را نیز باید بخشی از این پروژه بزرگ دانست، پروژهای که تنها یک سرش در انتخابات است و هزار سودای مهم دیگر دارد.
نظر شما