سلام نو – سرویس سیاسی: ۵ سال پس از سفر شی جین پینگ، رییسجمهور چین به ایران در سال ۱۳۹۴ و دیدار وی با رهبر انقلاب، سند توافق ۲۵ ساله ایران و چین نهایی شد و حالا امروز، شنبه، این قرارداد امضا میشود؛ قراردادی که در طول سالیان گذشته موضوع بحثها و جدلهای فراوانی بوده است.
از سال ۱۳۹۸ انعقاد این سند بهطور جدی مورد بحث قرار گرفت و چند متن پیش نویس بین دو کشور مبادله شد. نهایتاً حسن روحانی، رییسجمهور ایران پیشنویس نهایی برنامه ۲۵ ساله همکاریهای جامع ایران و چین را ۳ تیر ۱۳۹۹ در جلسه هیئت دولت بررسی و تأیید کرد. در آن نشست به وزارت امور خارجه ایران مأموریت داده شد که طی مذاکرات نهایی با طرف چینی، بر اساس منافع متقابل بلندمدت، این برنامه را به امضای طرفین برساند.
حالا در حالی که کمتر از ۳ ماه به پایان عمر دولت حسن روحانی باقی مانده است وانگ یی وزیر خارجه چین به دعوت رسمی محمدجواد ظریف همتای ایرانی خود راهی تهران شده است که در پنجاهمین سال روابط دو کشور این سند را امضا رسمی کند.
روند شکلگیری این سند همکاری جامع چندان بیشباهت به برجام نیست. مذاکرات پشت پرده، افشاگری مخالفان، اتهام به دیپلماتهای ایران برای وطنفروشی و در نهایت شائبه انتخاباتی بودن آن مسائلی است که در این مدت به شکل جدی مطرح شده است. اما ماجرا واقعاً چیست؟ آیا این سند ۲۵ سال در حکم فروش خاک ایران یا مسائلی از این دست است؟ آیا دولت دنبال برداشت انتخاباتی از آن است؟
همکاری با چین؛ انتخابی گریزناپذیر
چین قدرت انکارناپذیر آینده جهان و البته خاورمیانه است؛ به ویژه اگر به خاطر بیاوریم که آمریکا قصد خروج از خاورمیانه را دارد و چین قصد دارد این جای خالی را پر کند. در حالی که سطح همکاری ما با چین در این سالها چندان توسعهای نداشته است، اسرائیل روزبهروز به چین نزدیکتر شده و عربستان هر روز بیشتر در چین سرمایهگذاری کرده است.
یک شرکت چینی در حال ساخت بندر جدید حیفا است که به لحاظ استراتژیک و امنیتی اهمیت بسیار دارد. در این بندر قرار است یک پایگاه نظامی دریایی نیز ساخته شود. این پایگاه قرار است ستون فقرات نظام دفاعی اسرائیل در هرگونه درگیری نظامی به ویژه با لبنان باشد. قراردادهای گسترده چین و اسرائیل چنان گسترده است که باعث بحثهای جدی در دستگاههای امنیتی رژیم صهیونیستی و حتی اعتراض آمریکا به این قراردادها شده است.
از دیگر قراردادهایی که شرکتهای چینی در حال اجرای آن در سرزمینهای اشغالی هستند حفر تونل در کوه کرمل، ساخت بندر جدید اشدود، حفر تونل برای مترو در تل آویو، رقابت در توسعه خط مترو بیتالمقدس است.
روابط چین و اسرائیل از ابتدا دهه ۹۰ میلادی روزبهروز گستردهتر شد و حال چین سومین شریک اقتصادی مهم رژیم صهیونیستی است. حجم صادرات چین به اسرائیل ۶.۵ میلیارد دلار و حجم صادرات اسرائیل به چین ۳.۳ میلیارد دلار بوده است. از سوی دیگر بر اساس برآوردها ۱۰ تا ۲۰ درصد کل سرمایهگذاریهای خارجی در اسرائیل سهم چینیها است.
عربستان به عنوان یکی دیگر از بازیگران موثر خاورمیانه و رقیب جدی ایران نیز روابطی عمیقی با چینیها دارد و به جز سرمایهگذاری نفتی گسترده در داخل چین تلاش بسیاری کرد تا قرارداد این کشور با ایران را تحت تأثیر قرار دهد.
ایران اگر بخواهد نقشی جدی در آینده جهان و خاورمیانه بازی کند باید با چین همکاریهایی راهبردی، عمیق و متوازن داشته باشد. با توجه به آمار بالا ایران همین حالا هم در مسیر همکاری با چین از تمام کشورهای منطقه عقبتر است و باید سرعت بیشتری به این همکاریها دهد. برای درک نقش مهم چین باید بدانیم ایران تنها در صورتی میتواند بعد از رفع تحریمها فروش نفت خود را به ۷ میلیون بشکه برساند که چین مشتری آن باشد.
ضرورت شفافیت و نظارت به جای پنهانکاری
مسئله مهمی که باعث بدبینی مردم به قرارداد با چین شده ذهنیت منفی سابقهدار مردم به اجناس چینی و البته پنهانکاری نسبت به این قرارداد شده است. پیش از افشاگری محمود احمدینژاد علیه این قرارداد بلند مدت هیچ خبر جدی و روشنی از این قرارداد در رسانهها نبود،
احمدینژاد روز شنبه هفتم تیر ۹۹ با شماری از مردم استان گیلان دیدار کرد و بدون نام بردن از کشوری نسبت به انعقاد قرارداد جدید ۲۵ ساله با یک کشور خارجی اطلاعرسانی کرده است.
او تأکید کرد که انعقاد این قرارداد بدون اطلاعرسانی به مردم صورت گرفته و مدعی شده که مضمون این قرارداد برخلاف منافع مردم است. احمدینژاد از جمله گفته است: هر قراردادی که مخفیانه و بدون در نظر گرفتن خواست و اراده ملت ایران با طرفهای خارجی منعقد شود و برخلاف منافع کشور و ملت باشد، معتبر نیست و ملت ایران آن را به رسمیت نخواهد شناخت.
بعد از این بود که برخی پیش نویسهای این قرارداد علنی شد، برخی ادعای فروش جزایر ایران به چین را کردند و در نهایت تیم ظریف در وزارت خارجه را به ایران فروشی متهم کردند.
اما آیا واقعاً چنین مسائلی صحت دارد؟ چیزی که امروز بین ایران و چین امضا میشود یک نقشه راه است. آنطور که سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه نیز تأکید کرده است قرار داد ۲۵ ساله یک سند بالادستی و نقشه راه در روابط ایران و چین است و قرار است بر مبنای آن قراردادهای مختلف بین دو طرف منعقد شود.
در نتیجه این که قراردادهای آینده به چه صورت بسته شود در گروه توان مذاکرات ایران و البته شفافیت و مطالبهای است که جلوی هرگونه انحرافی را بگیرد. تنها یک نمونه از سود شفافیت ماجرا مزرعههای استخراج بیت کوین چینی در کرمان بود که برق صنعتی بیت کوین استخراج میکردند و پس از افشاگری رسانهای مورد توجه قرار گرفتند.
شفافیت در چنین قراردادهایی نه تنها باعث جلوگیری از انحراف میشود بلکه جلوی سوءاستفاده جریانهای مختلف از این پنهانکاری را میگیرد؛ جریانهایی عموماً ایران ستیز که در بیشتر موارد دلشان برای ایران نمیسوزد.
قرارداد ایران و چین؛ پروژه انتخاباتی
اما انتقاد دیگری که به ویژه از سوی اصولگرایان مطرح میشود این است که امضا این قرارداد در شرایط فعلی شائبه انتخاباتی دارد و دولت یا علی لاریجانی از امضا این قرارداد سود انتخاباتی میبرند.
واقعیت این است که این ادعا و انتقاد در عمل چندان درست نیست. به دلیل جو موجود در جامعه امضا قرارداد با چین و روسیه برخلاف امضای برجام هیچ سود اجتماعی خاصی ندارد و چه بسا مردم به امضا کنندگان چنین قراردادی به چشم بد نگاه کنند و تحت تأثیر جو رسانههای مخالف قرار بگیرند.
در طرف دیگر گارد برخی از اصولگرایان علیه علی لاریجانی چنان محکم است که امضای قرارداد با چین که هیچ، امضای قرارداد با روسیه و ونزوئلا هم این گارد را نمیشکند.
در نتیجه به نظر میرسد شائبه انتخاباتی بودن این توافق برای دولت یا لاریجانی چندان صحیح نیست، هرچند اگر هم صحیح بود چندان موردی نداشت و در دنیای سیاست امری مرسوم بود. به نظر میرسد مطرح کنندگان این شائبه مایل بودند امضای این قرارداد به جای دولت روحانی در دولت آینده رخ دهد تا با دستاورد آماده لاریجانی و روحانی عکس یادگاری بگیرند.
نظر شما