اصلاحطلبان در تدارک برای چند انتخابات ۱۴۰۰ هستند. از همه مهمتر اما قاعدتا انتخابات ریاستجمهوری است و طی هفتهها و ماههای گذشته نیز شاهد بودیم که جریانهای سیاسی تمرکز خود را بر آن متمرکز کردهاند.
به گزارش سلام نو به نقل از روزنامه اعتماد، البته اصلاحطلبان میگویند فضا برایشان مانند اصولگرایان مساعد نیست. آنها از نگرانیهای خود میگویند و به نظر میرسد، مساله مشارکت شهروندان و تایید صلاحیت کاندیداهای اصلاحطلب دو عمده نگرانی اصلاحطلبان است. نگرانیهایی که موجب شده آنان مشغول رایزنی و ارایه راهکار برای آن باشند. در همین حال هم البته توانستهاند،گامی بلند را به سوی وحدت بر زمین سیاست محکم کنند و به هر میزان که در این مدت اصولگرایان دچار اختلافات داخلی بودند، اصلاحطلبان با تشکیل «جبهه اصلاحات ایران» بخش عمدهای از اختلافات احتمالیشان را پشت سر گذاشته و حال در روزهای پایانی اسفند ماه ۹۹ خود را برای روزهای سرنوشتساز خرداد ۱۴۰۰ آماده میکنند.
اصلاحات و چالش نظارت استصوابی
در انتخابات دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی بسیاری از کاندیداهای جریان اصلاحطلب ردصلاحیت شدند و نتوانستند وارد رقابت شوند. از آن زمان به بعد نگرانی از ردصلاحیت کاندیداهای ریاستجمهوری در بین این جریان تشدید شد و در ماههای گذشته ایدههای متعددی در این جریان برای مواجهه با احتمال ردصلاحیت مطرح شده است. حالا محمود صادقی که ازجمله امیدیهای مجلس دهم بود و حالا به عنوان دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها از اعضای «جبهه اصلاحات ایران» به شمار میرود درباره ایدههای این جریان برای مواجه با شورای نگهبان سخن گفته و معتقد است:«درحال حاضر دو گرایش وجود دارد. یک گرایش اینکه شرکت در انتخابات اصل و نتیجه فرع است. بنابراین باید به حداقلهای بعد از تایید صلاحیتها هم تن بدهیم و استفاده کنیم.گرایش دیگر این است که اگر بعد از تایید صلاحیتها توانستیم کاندیدای مطلوب اصلاحطلب را داشته باشیم،کاندیدا معرفی میکنیم و اگر نتوانستیم کاندیدا معرفی نمیکنیم. هر دو این طیفها دارند همکاری میکنند و بنا دارند به اجماعی برسند و از فرصت انتخابات که از نظر اصلاحطلبان تنها راه موجود برای اصلاح وضع کشور است، بتوانند استفاده کنند.»
پیش از این نیز برخی اصلاحطلبان احتمال ائتلاف با کاندیدای غیراصلاحطلب را مطرح میکردند اما گویا این ایده چند صباحی است از دستورکار «جبهه اصلاحات ایران» خارج شده و خلاصه نظرات همانی است که صادقی گفته است. دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها که در یک نشست خبری مجازی به پرسشهای خبرنگاران پاسخ میداد و از قضا در بخشی از سخنانش وقتی نوبت به اعلام نام کاندیدای حزبی تشکل سیاسی مطبوعش رسید تلویحا و بدون اشاره مستقیم از خود به این عنوان نام برد و گفت که آمادگی حضور در صحنه را دارد در ادامه درباره مساله کاهش مشارکت اجتماعی و وجود یأس در جامعه نیز صحبت کرده است. او مهمترین چالش اصلاحطلبان را «امید اجتماعی» و «اعتماد» دانسته و گفته که برای حل آن به محرکهای قوی، شوک و اعتماد نیاز است. صادقی البته نگفته باید چگونه به جامعه شوک وارد و امید اجتماعی را دوباره احیا کرد ولی توضیح داده که انتخابات فرصتی است که میتواند به بازسازی گفتمانی آنان کمک کند. طی ماههای اخیر هم کنشگران سیاسی و هم مسوولان کشوری از این گفتهاند که نظرسنجیها تاکنون نشانهای از افزایش مشارکت نداشته و اغلب از این حکایت دارند که درصد مشارکت اجتماعی در مردم پایین است. هر چند احتمال دارد در ماههای آینده این وضعیت تغییر کند. چنانکه کنشگران سیاسی به خصوص اصلاحطلبان تاکید دارند، بهبود وضعیت اقتصادی همچنین تایید صلاحیت نامزدهایی از جناحهای سیاسی مختلف میتواند مردم را به شرکت در انتخابات تشویق کند.
شرایط نابرابر
با این حال همچنان اصلاحطلبان تاکید دارند که در یک شرایط نابرابر با اصولگرایان خود را مهیای انتخابات ۱۴۰۰ میکنند. جواد امام، دبیرکل حزب مجمع ایثارگران اصلاحطلب که با توجه به آنکه ریاست کمیته استانهای «جبهه اصلاحات ایران» را برعهده دارد در جمع دبیران استانی احزاب اصلاحطلب صحبت میکرد درباره آنچه شرایط نابرابر میخواند،گفته است:«شرایط ما به عنوان اصلاحطلبان در انتخابات اصلا قابل مقایسه با جریان اصولگرا نیست؛ اصولگرایان میتوانند تمام تیم خود را از ماهها قبل از انتخابات مشخص کنند؛ آنها امکان حذف رقیب را دارند، زمین بازی برای آنهاست و حتی گاهی داور با آنهاست و ما نهایت وقتی به وسط زمین میپریم، داور سوت میزند و بازی را متوقف میکند و ما را از بازی بیرون میاندازد و دوباره خودشان مشغول بازی میشوند؛ اصولگرایان در انتخابات همه جور امکانات دارند و پول هم دارند برای مثال برای انتخابات شورای شهر از همین الان میتوانند تصمیم بگیرند این افراد لیست ما هستند و قطعی هم هستند در حالی که ما اصلاحطلبان برای نصف لیست خودمان هم نمیتوانیم تصمیم بگیریم و اصلا دست ما نیست که چه کسی تایید میشود.» امام میگوید:«تنها کاری که میتوانیم بکنیم اینکه میان خودمان وحدت داشته و هماهنگ باشیم و با یک تصمیم جمعی راه خودمان را پیدا کنیم و آنگاه در هر شرایطی میتوانیم تاثیرگذار باشیم.» عمده اشاره امام به مساله ردصلاحیت کاندیداهای اصلاحطلب است. معضلی که باعث شده اصلاحطلبان با احتیاط بیشتری درباره نامزدهای انتخاباتی سال آینده تصمیم بگیرند. آنان فعلا درباره تشکیل نهاد اجماعساز به توافق رسیده و ضمن تصمیمگیری درباره ارکان هیات رییسه و کمیتههای این نهاد بالادستی نام «جبهه اصلاحات ایران» بر آن گذاشتهاند. اما مشخص است که تصمیم نهایی خود درباره نامزدهای انتخاباتی را به پس از اعلام نتایج بررسی صلاحیت کاندیداها از سوی شورای نگهبان موکول میکنند. همین هم باعث میشود که ماهها در فعالیت انتخاباتی از اصولگرایان عقبتر باشند؛ چراکه اگرچه علنا کلامی درباره مصادیق نهایی کاندیداتوری نمیگویند اما علیالاصول بدون نگرانی از ردصلاحیت مطلوبترین کاندیدایشان، تکلیف خود را روشن کردهاند. به بیان دیگر آنچه احتمالا مانع از این مهم میشود نه عوامل و مولفههای بیرونی بلکه مشخصا خود اصولگرایانند.
عارف با اصلاحطلبان گام برمیدارد
شرایط نابرابر و بلاتکلیفی اصلاحطلبان اما باعث نشده که آنان تنها به تماشای انتخابات مشغول باشند. احزاب اصلاحطلب مدتی است که وارد عمل شده وکاندیداهای مطلوبشان را معرفی میکنند. ایده راهبردی آنان بر این اساس است که چهرههای توانمند وارد میدان شده و در انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کنند اما اینکه جریان اصلاحات از چه کسی حمایت کند، بستگی به نظر شورای نگهبان و جهبه اصلاحات ایران دارد. تا به حال احزاب مختلفی ازجمله کارگزاران سازندگی، اعتماد ملی و ندای ایرانیان افرادی را معرفی کردهاند. اما در این میان نیز هستند چهرههای اصلاحطلبی که به طور مستقل فعالیتهای خود را پیش میبرند و گویا قصد دارند در انتخابات هم بدون توجه به نظر جبهه اصلاحات گام بردارند. در این میان درحالی که برخی منابع رسانهای به خصوص اصولگرایان از این احتمال درباره محمدرضا عارف نوشته و مینویسند، یکی از اعضای دفتر بنیاد امید ایرانیان در این باره توضیح داده است. علیرضا خامیسیان گفته:«نگاه عارف همواره تقویت وحدت جریان اصلاحات بوده است. اگر نهاد اجماعساز هم در چارچوب تقویت وحدت عمل کند، عارف هم در همین راستا عمل میکند. در منش رفتاری آقای عارف حرکت خلاف هماهنگی جریان اصلاحات دیده نشده که اوج آن در سال ۹۲ بود. برخی چون احتمال کاندیداتوری عارف را میدهند یک عملیات روانی سنگینی علیه او آغاز کردهاند، البته این هجمهها از زمان آغاز به کار مجلس دهم شروع شده و همچنان ادامهدار است.»
مستقلین، اصلاحطلب نیستند!
با این حال علی صوفی که در قامت دبیرکل جبهه پیشروی اصلاحات ازجمله اعضای «جبهه اصلاحات ایران» است بهتازگی گفته است:«در حال حاضر بنا نداریم که نامزد جداگانهای معرفی کنیم و تابع حرکت جبههایی خواهیم بود که به عنوان جبهه اصلاحات ایران تشکیل شده است، سعی میکنیم که بر اساس همین حرکت جبههای هم ادامه دهیم. اگر قرار بر این باشد که همه احزاب به صورت جداگانه درصدد معرفی نامزدهای خود باشند ما ۳۱ حزب اصلاحطلب عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحطلبان داریم و عدهای دیگر هم هستند که خود را اصلاحطلب میدانند. بنابراین، این موجی که راه افتاده تاثیر مثبتی ندارد و بهتر است که اجازه دهیم فضا آرام باشد و به تشویش بیشتر دامن نزنیم. البته اینکه به صورت حزبی هم برخی اصرار دارند که بیایند مانعی ندارد ولی اینکه بر اساس یک برنامه معرفی احزاب جلو برویم احتمالا نمیتواند نتیجه مثبتی داشته باشد، دستکم ارزیابی ما این است.» با این حال هر حزبی که در «جبهه اصلاحات ایران» عضویت دارد و نامزد انتخاباتی هم معرفی کرده، تاکید داشته که حتما پیرو نظر نهایی جبهه است. آنان میگویند که ما تلاش میکنیم، نامزد حزب خودمان نامزد نهایی اصلاحطلبان باشد ولی به هر حال نظر نهایی «جبهه اصلاحات ایران» را میپذیریم. شهیندخت مولاوری، دبیرکل جمعیت حمایت از حقوق بشر زنان نیز دیروز در کنگره حزب خود اعلام کرده که «خود را متعهد به برنامه و راهبرد جبهه اصلاحطلبان میدانیم.» احتمالا با شروع سال جدید همانگونه که محمود صادقی پیشبینی کرده تحرک انتخاباتی هم بین فعالان سیاسی بیشتر شود و هم احتمالا توجه عموم نیز نسبت به این موضوع جلب شود اما اینکه مشارکت در انتخابات تغییری کند همچنان نیازمند وقوع رویدادهای مهمی است.
نظر شما