سلام نو – سرویس بین الملل: حملات جسته و گریخته به سفارت یا نیروهای آمریکا در عراق، برنامه حمله به سفارت امارات در اتیوپی و حالا کشته شدن یک پیمانکار غیرنظامی ارتش امریکا بر اثر حملات راکتی در اربیلِ کردستان عراق؛ همه از جمله مورادی هستند که رسانههای آمریکایی، عربی و اسرائیل متهم اول آن را ایران معرفی میکنند.
به طور نمونه روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز به نقل از مقامهای امنیتی آمریکا و اسرائیل گزارش داده که ایران در نقشه خنثیشده حمله به سفارت امارات متحده عربی در اتیوپی دست داشته است. این روزنامه نیز به تأیید گزارشهای روزنامههای چاپ سرزمینهای اشغالی پرداخته و مدعی شده که افراد بازداشتشده در اتیوپی در ارتباط با این پرونده، اعضای یک "هسته تروریستی" وابسته به ایران بودهاند.
با فاصلهای اندک، حمله راکتی یک گروه شبهنظامی در اربیل منجر به مرگ یک پیمانکار غیرنظامی ارتش امریکا در این منطقه شد. هرچند این اقدام و هر اقدام ضد امنیتی دیگری در خاک همسایگان ایران از سوی وزارت خارجه مردود شمرده شده، اما رسانههای عربی و غربی این گروه شبهنظامی را گروهی تازه تأسیس و نزدیک به ایران دانستهاند.
این گروه شبهنظامی که خود را «سرایای اولیای دم» معرفی کرده است، گفته که حمله «خسارات سنگینی به خودروها، انبارها و هواپیماهای دشمن اشغالگر» وارد کرده است. این سومین بیانیه این گروه از سوم شهریورماه سال جاری است، زمانی که سرایای اولیای دم در مناطقی بین استانهای نینوا و اربیل عراق اعلام موجودیت کرد. در دو حمله دیگر نیز اهداف مورد نظر تجهیزات و نیروهای مربوط به آمریکا بودند.
درست ساعاتی پس از این حمله رویترز در خبر مربوط به آن، این حمله راکتی را مهلکترین حادثه در تنش میان امریکا و متحدان عراقی و کردش با شبهنظامیان هوادار ایران گزارش کرد. نکته قابل توجه اینجا است که رویترز مدتها سردمدار فضای رسانهای ضد ایران است. جدیترین اخبار علیه برجام، آمار ۱۵۰۰ کشته در اعتراضات بنزینی آبان ماه ۹۸ و بسیاری دیگر از اخبار تنشزا علیه ایران ابتدا از سوی رویترز مخابره شدند. البته این به معنای دروغ بودن تمام اخبار این خبرگزاری نیست، بلکه به معنای ترکیب راست و دروغ و ایجاد جو رسانهای علیه ایران است. اخبار رویترز از اسکای، بیبیسی عربی و دیگر رسانههای منطقهای و جهانی سر در میآورد و در نهایت منجر به ایجاد یک موج رسانهای علیه ایران میشود.
سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت خارجه با اشاره به حمله رخداده در اربیل تأکید کرده است که ایران، ثبات و امنیت عراق را یک امر کلیدی برای منطقه و همسایگان دانسته و هر گونه اقداماتی که برهم زننده نظم و آرامش در این کشور است را مردود میشمارد. وی همچنین این اقدامات را مشکوک دانست و از دولت عراق خواست با عاملان آن به شکل جدی برخورد کند.
اما نخ تسبیح حمله راکتی در اربیل، حملات راکتی در بغداد و دیگر نقاط عراق و حمله خنثی شده به سفارت امارات در اتیوپی چیست؟ آیا ادعاهای این رسانهها درباره نقش ایران در این حملات درست است؟
ایران در عراق نفوذ سیاسی و فرهنگی خوبی دارد، گروههای شبهنظامی شیعه و حتی سنی ارتباط خوبی با ایران دارند و قاسم سلیمانی، فرمانده شهید سپاه قدس را از خود میدانند اما این به آن معنا نیست که تمام اعمال این گروهها زیر نظر ایران است و تمام گروههای شبهنظامی شیعه از ایران فرمان میگیرند.
وضعیت عراق وضعیت ناخوشایندی است و تشکیل یک گروه شبهنظامی و مسلح کردنش برای کشورهای متمول عربی یا رژیم صهیونیستی در این وضعیت چندان دشوار نیست. حتی این گروه میتواند از شیعیان تشکیل شود، چون ایران هم به هر شکل مخالفان شیعه و غیر شیعه خود را در عراق دارد. در نتیجه هر گروه تازه شبهنظامی را نمیتوان طرفدار ایران یا انتقام گیرنده خون حاج قاسم دانست.
اوضاع وقتی جالب میشود که بدانیم تمام شدن حمله در اربیل و اتیوپی به نام ایران هیچ سود مادی، معنوی و روانی روشنی برای ایران ندارد و تنها میتوانند تشدید کننده بحرانهای بین ایران و آمریکا و همچنین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و برهمزننده روابط خوب ایران و عراق باشد.
این به آن معنا است که این دست از حملات، حتی در صورت موفقیت، تنها منجر به تضعیف موضع ایران در برابر دشمنان و رقبا و بر هم خوردن دوستیهای آن میشود. در نتیجه بعید به نظر میرسد که حتی رادیکالترین نیروهای سیاسی کشور هم حامی چنین اقداماتی باشند.
اولین کسی که از این وضعیت سود میبرد رژیم صهیونیستی و بعد کشورهایی مثل عربستان و امارات هستند. آنها به این وسیله نه تنها التهاب بین ایران و آمریکا را افزایش میدهند بلکه در مذاکرات منطقهای نیز دست بالا را پیدا میکنند. در نتیجه به نظر میرسد مقامات امنیتی و دیپلماتیک ایران باید بیش از پیش هوشیار باشند، آنهایی که نگران عادی شدن شرایط ایران هستند از هیچ توطئهای کوتاهی نمیکنند.
نظر شما