نام و اعتبار و سرمایه اجتماعی قاسم سلیمانی بسیار است، اما کاش نمایندگان مجلس و دیگر اهالی سیاست که به سادگی از این سرمایه خرج می‌کنند به خاطر داشته باشند که خرج بی‌حساب و کتاب، کوه طلا را هم به باد می‌دهد؛ چه برسد به سرمایه اجتماعی!

قاسم سلیمانی؛ نام و اعتباری که به سادگی از آن استفاده می‌شود

سلام نو – سرویس سیاسی: گرامیداشت و احترام مقام شهدا، قهرمانان و خدمت‌گزاران کشور امری پسندیده، درست و ضروری است. از محمد مصدق تا مریم میرزاخانی و از پرستاران و پزشکان خط مقدم جنگ تا کادر درمان کرونا باید نام، یاد و خاطره همه‌ آن‌ها را گرامی داشت. این گرامیداشت برای شهدای راه امنیت و سرافرازی کشور و چهره‌ای مثل سردار شهید قاسم سلیمانی نیز از "اوجب واجبات" است.

احترام به قاسم سلیمانی و گرامی داشتن چهره‌هایی چون او تنها احترام به خودشان نیست، بلکه احترام و گرامیداشت ارزش‌هایی است که آن‌ها نماد و حامی آن‌ها بودند. اما در این گرامیداشت باید با ظرافت، دقت و البته حرمت نهادن به شخصیت قدم برداشت. چیزی که به نظر می‌رسد درباره شهید قاسم سلیمانی اندک اندک در حال نادیده گرفته شدن است.

شخصیت‌هایی مثل قاسم سلیمانی و محسن فخری‌زاده فارغ از حوزه فعالیتشان بخشی از سرمایه اجتماعی هستند که برای بخشی بزرگی از مردم محترم و جذاب هستند. این چهره‌ها، سرمایه‌های اجتماعی جامعه هستند، سرمایه اجتماعی که گاه با ماجرای فوت آن‌ها چندین و چند برابر می‌شود.

شهادت قاسم سلیمانی نیز مصداق همین مسئله است. ترور ناجوانمردانه وی در عراق و چهره مثبتی که از او در اذهان عمومی وجود داشت باعث شد سرمایه اجتماعی مهمی بعد از شهادتش شکل بگیرید، سرمایه‌ای که درست از فردای شهادت، گروه‌ها و چهره‌های مختلف در حال خرج کردن از آن و حتی آسیب زدن به آن هستند.

از هواپیمای اوکراینی تا نام‌گذاری‌های افراطی

اولین ضربه ناخوشایند به این سرمایه اجتماعی عظیم با سقوط هواپیمای اوکراینی به دست پدافند خودی، رخ داد. در حالی که مردم در غم از دست دادن یکی از سربازان وطن بودند، با این ماجرا بهت زده شدند. اتفاق بعدی در تشییع پیکر سردار سلیمانی در کرمان افتاد. به خاطر عدم دقت برگزار کنندگان و کم توجهی آنان ۵۹ نفر به علت ازدحام جمعیت و سقوط داربست کشته شدند. هر چند استاندار گروهی را مسئول پیگیری کرد ولی تا کنون نتیجه مشخصی اعلام نشده است.

بعد از این اتفاقات، تغییر نام مکان‌ها به نام سردار سلیمانی آغاز شد. فرودگاه بین‌المللی اهواز، ایستگاه راه آهن کرمان، پایانه مرزی مهران، ایستگاه قطار برقی هشتگرد استان البرز، دانشکده کشاورزی سنقر، اداره هواشناسی شهرستان بردسکن، برج شرکت مخابرات ایران، شعبه میدان کوثر بانک ملت کرمان و ساختمان شماره ۲ بهزیستی استان کرمانشاه از جمله مکان‌هایی بودند که به نام سردار سلیمانی شدند. نام‌گذاری کوچه، خیابان و اماکن به نام چهره‌هایی چونان سردار سلیمانی امری ضروری است، اما آن چنان که می‌بینید برخی از این نام گذاری‌ها چندان ارتباطی به سردار سلیمانی، سوابق و خدماتش ندارد. تغییر نام افراطی، به خصوص در مورد مکان‌هایی که در ذهن مردم سابقه تاریخی دارند چندان رخداد خوبی نیست. این مسئله تنها محدود به سردار سلیمانی نیست. ما بارها شاهد تغییر اسامی مکان‌هایی به نام هنرمندان، ورزشکاران و دیگر نام آوران کشور بودیم که در ذهن مردم ماندگار نشد.

مسئله دیگر آثار هنری‌ای بود که بر محور نام و یاد سردار سلیمانی خلق شد. به جز آثار نقاشی خلق شده توسط حسن روح الامین و برخی از آثار ادبی و معدود آثار تجسمی دیگر، ما با لیستی بلند بالایی از آثار کم کیفیت هنری مواجه هستیم که گاه محصول سفارش برخی اشخاص یا نهادها است. روشن‌ترین مصداق این آثار، کم کیفیتی مجسمه‌هایی است که به خصوص در روزهای بعد از شهادت سردار ساخته می‌شدند. مجسمه‌هایی کم کیفیت و به معنای واقعی کلمه غیر هنری که مایه تعجب همه بود. وقتی هنری در میان نیست چرا باید برای شهرت خود از نامِ نام آوری چون قاسم سلیمانی استفاده کرد؟

استفاده سیاسی از نام سردار سلیمانی

اما بی‌توجهی نسبت به سرمایه اجتماعی شهید قاسم سلیمانی در همین‌جا خلاصه نمی‌شود. شاید بتواند مهم‌ترین آسیب به این سرمایه را استفاده ابزاری برخی جریان‌های سیاسی از نام سلیمانی دانست.

اولین آن‌ها استفاده نمایندگان مجلس یازدهم از نام سردار سلیمانی در رقابت برای ریاست مجلس بود. در خرداد ۹۹ وقتی نمایندگان مجلس جدید نشست هم افزایی برگزار کردند پیوسته از سردار سلیمانی سخن گفتند. اقبال شاکری گفت: مردم ما امروز مجلسی سلیمانی می‌خواهند و این مجلس می‌تواند چنین باشد. سید کاظم موسوی نماینده مردم اردبیل در مجلس یازدهم در سخنانی که در دفاع از قالیباف بود، او را سلیمانی دوم خواند و گفت: اگر بپرسید ما امروز سلیمانی دوم در کشور داریم؟ می‌گویم بله دومین آن، آقای قالیباف است، پس چرا باید ایشان را تضعیف کنیم؟

علی اصغر خانی منتخب مردم شاهرود در مجلس یازدهم قالیباف را از نظر فکری نزدیک‌ترین چهره به سردار سلیمانی دانست و گفت: شخصاً از سردار سلیمانی پرسیدم و گفتند که بهترین فرد برای اداره کشور در وضعیت فعلی، آقای قالیباف است.

محمدرضا پور ابراهیمی منتخب مردم کرمان نیز گفت: همه قابل احترام هستند ولی وقتی توصیه سردار سلیمانی، علما و دلسوزان را می‌بینیم به نظرم باید توجه کنیم به این مطلب که شخص مناسب برای ریاست مجلس چه کسی می‌تواند باشد.

اما این تازه ابتدای راه نمایندگان مجلس یازدهم و نام سردار سلیمانی بود. سید علی موسوی، نماینده مردم ملکان در مجلس شورای اسلامی، در نطق میان دستور خود خواست که مجلس جدید مجلس سردار سلیمانی نامیده شود و افزود: بنده نسخه مجلس قوی در رأس امور و مؤثر در تمام شئون کشور را عمل به نقشه راه، گام دوم انقلاب و مکتب سلیمانی معرفی می‌کنم و در این مکان و تریبون مقدس برای اولین بار می‌خواهم اعلام کنم، نام این دوره از مجلس شورای اسلامی را نه دوره یازدهم بلکه دوره سردار سلیمانی بنامیم و به آن افتخار کنیم.

اما این تمام ماجرا نبود و در نهایت در هفته پایانی خرداد ۹۹  برخی نمایندگان مجلس طرح تغییر نام فرودگاه مهرآباد تهران به قاسم سلیمانی را با دو فوریت به هیئت رئیسه مجلس یازدهم دادند. در این طرح پیشنهاد شده بود که فرودگاه بین‌المللی مهرآباد به "شهید سپهبد قاسم سلیمانی" تغییر نام دهد.

اینجا بود که صدای انتقاد اصولگراترین روزنامه‌نگاران نیز به صورت علنی از مجلس بلند شد. عبدالله گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان با اشاره به این مورد در توئیتر خود نوشت:

واقعاً برای تغییر نام یک فرودگاه طرح دوفوریتی لازم است؟ مجلس باید ورود کنند؟ اولویتی دارد؟ توقع سردار شهید از مجلس این است؟ خیلی نگران کننده است. ان شاالله نماینده خبر دهند ایده شخصی خود را گفته و ربطی به ۲۸۹ نفر دیگر ندارد.

فرشاد مهدی‌پور، مدیر مسئول روزنامه صبح نو هم این موضوع را خارج از حیطه وظایف مجلس دانست و در توییتی نوشت:

تغییر نام یک فرودگاه به نام فرمانده شهید کار درستی است اما به مجلس ربطی دارد؟ نه چندان؛

برایش طرح دوفوریتی لازم است؟ خیر؛

در اولویت نظارت یا تقنین است؟ خیر؛

مشکلی آنی یا آتی را حل می‌کند؟ خیر؛

عزیزان! شما برای ختم قرآن در صحن و تغییر نام فرودگاه انتخاب نشده‌اید.

باز هم سردار سلیمانی و باز هم مجلس یازدهم

هر چند انتقادات به استفاده مجلس یازدهم از نام سردار سلیمانی چند ماه اهالی بهارستان را به عقب نشینی وا داشت، اما آن‌ها حالا و در سالگرد شهادت حاج قاسم با طرحی جدید بازگشتند. طرحی که نام او را یدک می‌کشد و اولویت‌های دولت و حتی نظام در سیاست خارجی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. ده دی ماه نمایندگان طرحی را با عنوان اقدام متقابل علیه عامل اصلی ترور سردار سلیمانی ارائه دادند که عملاً برخی سیاست‌های کلان نظام در حوزه سیاست خارجی را تغییر می‌دهد و شروط جدید را برای مذاکره احتمالی با آمریکا وضع می‌کند که عملاً امکان مذاکره را صفر می‌کند.

یکی از این شروط، این است که تا پیش از عذرخواهی آمریکا بابت خروج از برجام و محکوم کردن ترور شهید سلیمانی، هر نوع مذاکره ممنوع است. یکی دیگر از این شروط، ضرورت پاسخ به شرارت‌های تروریست‌های آمریکایی در کشور میزبان است؛ بدون اشاره به اینکه کشور میزبان کدام کشور عراق یا لبنان، فلسطین یا سوریه؟ مجلس در این طرح به ممنوعیت مذاکره بر سر توان تسلیحاتی، شکست حصر غزه و یمن و ممنوعیت واردات کالا و خدمات از آمریکا نیز اشاره کرده و آن‌ها را جزء خطوط قرمز مذاکره آورده است. در ماده ۵ این طرح نیز دولت مکلف به ایجاد ترتیباتی جهت نابودی رژیم غاصب صهیونیستی تا سال ۱۴۲۰ شده است.

نگاهی ساده نشان می‌دهد که این طرح نیز همچون طرح پیشین مجلس در حوزه سیاست خارجی دنبال جهت دادن اجرایی به دولت در حوزه سیاست خارجی است و مسئله ترور حاج قاسم سلیمانی تنها بخشی از مسئله طرح است. چنین طرح‌هایی نه تنها سیاست‌های کلان نظام را دست خوش تغییرات ناگهانی می‌کند، بلکه باز هم از سرمایه، اعتبار و نام حاج قاسم برای موجه جلوه دادن خود خرج می‌کند.

نام و اعتبار و سرمایه اجتماعی قاسم سلیمانی بسیار است، اما کاش نمایندگان مجلس و دیگر اهالی سیاست که به سادگی از این سرمایه خرج می‌کنند به خاطر داشته باشند که خرج بی‌حساب و کتاب کوه طلا را هم به باد می‌دهد؛ چه برسد به سرمایه اجتماعی! شاید بهترین مصداق در محترم شمردن نام و یاد سردار سلیمانی را بتوان جواد ظریف دانست. او هیچ گاه خود را رفیق درجه یک سردار سلیمانی معرفی نکرد، اختلاف نظرهایی که در مورد مسائل منطقه داشتند را پنهان نکرد، سردار سلیمانی را حامی برجام جلوه نداد و به صراحت گفت که موضع سردار درباره برجام را نمی‌داند. با این همه به همکاری دو طرفه، دوستی ۲۰ ساله، نقش سردار در ماجرای افغانستان و حمایت او از شخص خودش اشاره کرد. شیوه برخورد ظریف با اعتبار عظیم سردار سلیمانی می‌تواند درس عبرتی برای همه باشد که از نام امثال شهید سلیمانی، شهید فخری زاده و ... استفاده و بدتر از آن سواستفاده سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نکنند.

کد خبرنگار: ۹
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید

    ***