سلام نو – سرویس سیاسی: در تمام دنیا رسم بر این است که با نزدیک شدن به فصل انتخابات نامزدها سعی میکنند به مردم نزدیک شوند، بیشتر انتقاد کنند، امید ببخشند و به هر شکلی خود را مردمیتر نشان دهند. اتیوپی، آمریکا یا ایران، نامزدهای انتخابات تلاش میکنند متفاوت از قبل ظاهر شوند.
اما احتمالاً تنها در ایران است که ترمز از دست بیشتر نامزدها در میرود و آنقدر زیاد "مردمی" میشوند که خودِ مردم هم آنقدر "مردمی" نیستند! نامزدهای انتخابات در ایران یا چنان مردمدار میشوند که از ذهن خارج است یا چنان منتقد میشوند که انگار خودشان از جهانی دیگر آمدهاند و تا به حالا در ایران مسئولیت نداشتند.
نمونه آخرش را میتوان حسین دهقان دانست. دهقان که از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران و وزیر دفاع دولت اول حسن روحانی است، اولین کسی است که نامزدی خود در انتخابات ۱۴۰۰ را صراحتاً اعلام کرده است. او حالا در توییتر هم فعال است، فضایی که با وجود وسعت کم، صداهای آن بازتاب زیادی دارند.
دهقان در یکی از آخرین توییتهای خود نوشت: وضعیت فعلی کشور نتیجه عملکرد ما مسئولان است ... پذیرش این مسئولیت، اولین گام برای عبور از وضع بد امروز است.
اگر بخواهیم ژست خود انتقادی دهقان را جدی بگیریم و آن را صادقانه، دغدغهمندانه و غیرشعاری بدانیم باید منتظر باشیم او دیر یا زود و در راستای مسئولیت پذیری، نه تنها از نامزدی انتخابات، بلکه از دیگر مسئولیتهای خود نیز استعفا دهد. اگر هم استعفا نمیدهد، حداقل بگوید بعد از پذیرش مسئولیت چه برنامه و تضمینی ارائه میدهد که اشتباهات سابق تکرار نشود؟
این توییت را بیشتر میتوان ژست خود انتقادی سردار دهقان برای ورود به رقابتهای انتخاباتی دانست. ماجرای امثال دهقان و ژستهای خود انتقادی آنان در دوران انتخابات ماجرای تازهای در سیاست ایران نیست. آش ژست اپوزیسیون گرفتن و خود انتقادیهای بیاثر نامزدهای انتخابات در این سالها چنان شور شده که برخی پیشکسوتان و ریش سفیدان انقلاب نسبت به آن هشدار میدهند. در کوران رقابتهای انتخاباتی نامزدها نه تنها تمام کارنامه یکدیگر، بلکه بخشی از دستآوردهای انقلاب را نیز زیر سؤال میبرند و پاسخی نیز برای آن ندارند.
مسئله دیگری که بسیاری به دهقان یادآوری کردند ضرورت مسئولیت پذیری است. احسان بداغی روزنامهنگار به دهقان انتقاد میکند و مینویسد: البته لازمه پذیرش مسئولیت هم فقط «اعتراف» و «عذرخواهی» نیست، کنار کشیدن از قدرت است. نه اینکه به سودای ریاست جمهوری تازه یادتان به مسئولیتهایتان برای وضع امروز کشور بیفتد.
داود سوری، اقتصاددان شناخته شده نیز خطاب به دهقان مینویسد: بیمایه فطیره، مسئولیت را بپذیرید، آفرین، ولی هزینه آن را هم بپردازید! حداقل هزینه آن این است که کنار بروید! هزینه زیادی است؟
چرا نامزدهای انتخابات در ایران یک شبه اپوزیسیون میشوند؟
شاید بتوان ایران را از منظر انتقادات نامزدهای ریاست جمهوری به سیستم و حتی خود، یگانه توصیف کرد. در تمام انتخاباتهای آمریکا تنها کسی که انتقاداتش شبیه انتقادات تند نامزدهای انتخاباتهای مختلف در ایران بوده، دونالد ترامپ است. او کلیت سیستم را در انتخابات آمریکا زیر سؤال برد و خود را نامزدی ضد سیستم معرفی کرد که به صدر تا ذیل آن انتقاد دارد.
این ژست به دونالد ترامپ میآمد. او یک تاجر بود که قبل از ریاست جمهوری رنگ سیاست را ندیده بود. با دموکرات و جمهوری خواه دوست بود، برنامه تلویزیونی اجرا میکرد و زندگی خودش را داشت. ولی نامزدهایی مثل بایدن، بوش و اوباما هیچ وقت چنین مواضع تندی علیه سیستم و کلیت مسئولان آن نگرفتند. آنها میدانستند که مردم از آنها میپرسند که اگر سیستم این چنین پر ایراد است چرا شما سناتور، فرماندار، شهردار و کارگزار آن بودید؟ شما در این ایرادات چقدر مقصر هستید؟
اما نامزدهای انتخابات در ایران این مسئله را - حداقل در زمان انتخابات - فراموش میکنند. به نظر میرسد دو نامزد زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری آینده یعنی حسین دهقان و عزتالله ضرغامی هم در حال فراموش کردن این مسئله هستند. آنها به خوبی میدانند به دلیل شرایط ناخوشایند کشور ژست اپوزیسیون یا حداقل ژست خود انتقادی باعث تحرک مردم میشود ولی فراموش کردهاند که هزینه این چنین تحرکهایی را ساختار سیاسی میپردازد؛ نه ستاد انتخاباتی آنان. در نمونههای بین الملل کسی که خود انتقادی میکند یا استعفا میدهد یا برنامه اصلاحی اعلام میکند. کسی هم که اپوزیسیون است یا در سیستم مشارکت ندارد یا با اکثر تصمیمها مخالف است؛ مثل برنی سندرز.
یک دلیل دیگر چنین مواضعی را باید فقدان برنامه نامزدهای انتخاباتی دانست. در کشوری مثل آمریکا نامزدها مُلزم به ارائه برنامه هستند ولی در ایران جز در مواردی معدود ما برنامه منسجمی از نامزدها شاهد نبودیم. از دهقان و ضرغامی نیز تا اینجا به جای برنامه فقط و فقط کلید واژههایی درباره جوانی، کارآمدی، آزادی و مسائلی از این دست شنیدهایم.
نظرات