شورای هماهنگی جبهه اصلاحات روز یکشنبه مصوبهای درباره تاسیس نهادی اجماعساز داشت که نشان داد قرار نیست شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان (شعسا) احیا شود و سخن از ایجاد یک نهاد جدید در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ است.
به گزارش سلام نو به نقل از فرارو، در چند ماه گذشته با اینکه رییس و نایب رییس شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان کناره گیری کردند و این شورا جلسهای هم تشکیل نداده است، اما هنوز افرادی از پابرجایی این نهاد و احیای آن سخن میگفتند. اما مصوبه شورای هماهنگی جبهه اصلاحات نشان از پایان حیات این نهاد دارد.
مصوبه اخیر شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بیهیچ اشارهای به شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان از تاسیس نهاد اجماع ساز جدید سخن گفته و چارچوب کلی این نهاد را مشخص کرده است. در این مصوبه آمده است اصلاح طلبان برای تحقق گفتمان خود قصد دارند نهادی اجماعساز با مشارکت فکری، عملی و اجرایی ۳۰ حزب دارای مجوز از وزارت کشور تشکیل دهند. آنان همچنین تصمیم گرفتند به منظور تقویت و فراگیری این نهاد، ۱۰ نفر از شخصیتهای ملی دارای مقبولیت فراگیر اجتماعی و غیرحزبی جریان اصلاحات را نیز به عنوان عضو مشاور در این نهاد بگنجانند.
اما این نهاد جدید چه تفاوتی با شعسا دارد و چه نیازی به تشکیل نهاد جدید بود؟ آیا استراتژی اصلاحطلبان تغییر کرده است و همین فلسفه وجودی این نهاد اجماعساز است؟
کلیات همان است جزئیات فرق کرده است
علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات و دبیر کل حزب پیشروی اصلاحات در گفتگو با فرارو در این باره گفت:بحث درباره این نهاد اجماعساز همچنان ادامه دارد و هنوز چیزی نهایی نشده است؛ بنابراین فعلا میتوان راجع به کلیاتش صحبت کرد، اما در رابطه با جزئیاتش هنوز بحث مانده است و باید رویش کار شود.
وی افزود:به هر حال، شورای عالی سیاستگذاری بعد از انتخابات ۹۸، دیگر تشکیل جلسه نداد و بعد هم که رئیس و نائبرئیسش استعفا دادند و این نهاد در حالت تعلیق درآمد. احزاب میتوانند برای انتخابات، جبههای تشکیل بدهند و این نیازی به فرایند تصویب و گذر از کمیسیون ماده ده ندارد. فقط باید به اطلاع کمیسیون ماده ده رسانده شود بنابراین خیلی راحت میشود این جبهه را تشکیل داد. حتی اگر شورایعالی سیاستگذاری الان هم تشکیل میشد قطعاً نیاز به بازبینی داشت. آن بازبینی در اینجا صورت گرفته است، اما تقریباً همان است. همان ترکیب از احزاب و اشخاص و اینکه باید حتماً با نظر جناب آقای خاتمی باشد. این همان است منتها یک بازبینی در آن صورت گرفته است.
صوفی درباره بازبینی در این نهاد اجماعساز نیز بیان کرد: ما نسبت به عملکرد سه دوره شورای عالی سیاستگذاری آسیبشناسی کردیم. در این روند آنچه لازم است تا برگزاری انتخابات انجام شود بررسی شد. به ویژه باتوجه به اینکه اصلاحطلبان بدون نهاد اجماعساز نمیتوانند وارد انتخابات بشوند که این هم به دلیل جلوگیری از تکثر کاندیداها و درنتیجه تفرق آرا و احتمالاً شکست است؛ اتفاقی که در سال ۸۴ ناشی از تکثر کاندیداها افتاد؛ بنابراین اصلاحطلبان ناچار هستند که نهادی داشته باشند و کاندیداهایی که خودشان را مطرح میکنند در آنجا بررسی و پالایش کنند. مثل سال ۹۲ که یک کاندیدا در ریاست جمهوری معرفی شد یا برای شوراها و مجلس که یک لیست ارائه شد. از این طریق میتوانند اجماعسازی را انجام بدهند.
وی ادامه داد: اصل از نظر انسجامبخشی، استانها هستند که قرار است استانها همان انسجام قبلی خود را حفظ کنند؛ بنابراین کار سنگینی ندارند و، چون کار اصلی شورای عالی سیاستگذاری برای انسجام بخشی در استانها بود، در دوره گذشته برای انتخابات ۹۸، در استانها این فرآیند طی شد و بنابراین الان کار زیادی ندارد. باید دید که انشاءالله در آینده کاندیداها چه کسانی هستند، اما این نهاد اجماعساز هنوز تکمیل نشده و قرار هم نبود که اطلاعاتش به این زودی منتشر شود.
رئیس کل حزب پیشروی اصلاحات با توجه به انتقادات اسماعیل گرامیمقدم درباره باقی ماندن دو آسیب شعسا یعنی حضور شخصیتها و برابر بودن حق رای احزاب بدون توجه به وزنه و اعتبار متفاوت احزاب اصلاحطلب، عنوان کرد: اصلاً آقای گرامیمقدم که در جلسات شرکت نکردند و نماینده حزب اعتماد ملی فرد دیگری است. در آنجا هم این مطالب اصلاً مطرح نشده است. دو ماهی هست که این جلسات و این بحثها برقرار است بنابراین اگر دوستان نظری داشتند ارائه میکردند. حتی مطرح شد که اگر دوستان نظری دارند نظرشان را کتباً اعلام بکنند، ولی چنین نقدهایی وارد نشد.
وی افزود: خیلی چیزها نسبت به شعسا فرق کرده است. به هرحال الان همه در جلسات، شرکت میکنند. همچنین تعداد افراد حقیقی که قبلا خیلی گسترده بود الان در نهاد اجماعساز به حداکثر ده نفر کاهش پیدا کرده است. این ده نفر هم باید از چهرههایی باشند که شناختهشده و سرشناس باشند، چهرههای تاثیرگذار ملی باشند، اما این که این ده نفر چگونه انتخاب شوند، آن تعیینکننده است، آنجاست که اگر کسی مثل آقای گرامیمقدم عزیز صحبتی دارد میتواند آن را مطرح کند. اما این دیگر قطعی بود که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات خودش نمیتواند نماینده کل جامعه اصلاحات باشد.
وزیر تعاون دولت اصلاحات اضافه کرد: در اینکه چه احزاب و افراد تاثیرگذاری هستند باید گفت که برخی افراد چه در سطح ملی و چه در سطح استانی و در حوزههای انتخابیه در انتخابات تاثیرگذار هستند، ولی حزبی نیستند. آنها به دلایل گوناگون حاضر نیستند در حزب وارد شوند مثل نمایندگان ادوار، مدیران ادوار یا چهرههای اقتصادی منطقه اینها کسانی هستند که نمیشود آنها را نادیده گرفت. جامعه اصلاحطلبی بسیار فراتر از احزاب اصلاحطلب است بنابراین برای اینکه نهادی بخواهد اجماع ساز باشد باید جامعیت داشته باشد و اگر جامعیت نداشته باشد قطعاً نمیتواند اجماعی هم صورت بدهد و تصمیمش مورد قبول همه قرار نخواهد گرفت. تصمیم چنین نهادی وقتی مورد قبول همه خواهد شد که همه نقش داشته باشند و برای اینکه همه نقش داشته باشند همه اشخاص حقیقی تاثیرگذار ملی که واقعیت هست و وجود دارند را باید در نظر گرفت و نمیشود در نظر نگرفت.
وی افزود: آقای خاتمی را هم نمیشود در نظر نگرفت. نمیشود گفت ما خودمان کافی هستیم و خودمان تصمیمگیری و معرفی میکنیم. نه، بدون نظر آقای خاتمی نمیشود. آقای خاتمی همیشه در رأس بودند الان هم هستند؛ بنابراین این سه درهم جمع شدند. ولی در کل، آنچنان تغییری در ساختار کلی شورای عالی سیاستگذاری صورت نگرفته و جزئیات است که تغییر کرده است. البته کل این تصمیم باید به تایید آقای خاتمی برسد تا اجرایی شود. یعنی اصلاً ممکن است ایشان نظر دیگری داشته باشند و تغییراتی در این مصوبه به وجود بیاورند. بنابراین، چون نهایی نشده نمیتوان درباره جزئیاتش صحبت کرد.
ناگزیر از ایجاد نهاد اجماعساز هستیم
داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در گفتگو با فرارو در این باره اظهار کرد:این نهاد اجماعساز شباهت زیادی به شورای عالی سیاستگذاری دارد. چون ترکیب شورای عالی سیاستگذاری هم همین شکلی بود یعنی احزاب اصلاحطلب و شخصیتهای حقیقی در آن حضور داشتند. البته با توجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات، نیاز به نهاد اجماعساز قطعاً محسوس است. بایستی حتماً این نهاد شکل بگیرد و حتی زودتر از این باید شکل میگرفت، اما شرایط کشور بخصوص وضعیت بیماری کرونا در فعالیت تشکلها تاثیر گذاشت و حالا با تاخیر شاهد تصمیمگیری برای ایجاد چنین نهادی هستیم.
وی افزود: با توجه به تعدد احزاب و گروههای سیاسی که در جریان اصلاحات در حال فعالیت هستند همیشه اصل براین بوده است که یک فعالیت جبههای صورت بگیرد و این فعالیت جبههای در هر دورهای از انتخابات، رنگ و لعاب خاص خودش را داشته است. در دوره قبل و در انتخابات مجلس در سال ۹۴، ما شاهد شکلگیری نهاد شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بودیم و ترکیب شورای عالی سیاستگذاری به این شکل بود که در آن هم احزاب سیاسی و هم شخصیتهای حقیقی اصلاحطلب حضور داشتند.
او خاطرنشان کرد: این یک واقعیت است که بسیاری از شخصیتهای بانفوذ و معتبر در جریان اصلاحات، عضو حزب خاصی نیستند و نمیتوان این شخصیتهای حقیقی را نادیده گرفت و نقش آنها را مورد توجه قرار نداد. اعتبار و شهرت این شخصیتها گاهی بهتنهایی از برخی از احزاب خاص هم بیشتر است. در نهایت با توجه به اهمیت این شخصیتها، زمانی که شورای عالی سیاستگذاری شکل گرفت آنها در کنار احزاب اصلاحطلب حضور یافتند. من فکر میکنم که در آینده هم به همین شکل عمل خواهد شد و به نظر من در کنار احزاب اصلاحطلب که یک جبههای را تشکیل میدهند قطعاً شخصیتهای بانفوذ هم قرار میگیرند و فعالیت جبههای باز مانند گذشته با هویت خاصی آغاز خواهد شد. البته نه تنها اصلاحطلبان بلکه جریان رقیب هم به سمت یک رقابت جبههای پیش میرود.
این فعال سیاسی ادامه داد: جناح اصلاحطلب با یک فعالیت جبههای در انتخابات سال آینده حضور خواهد یافت و این جبهه کاندیدای خاص خود را دارا خواهد بو د. در میان اصلاحطلبان باز هم وحدت و انسجام در انتخابات ۱۴۰۰ ایجاد خواهد شد.
وی درباره حضور شخصیتهای حقیقی در این نهاد اجماعساز گفت: درباره تاثیر و نقش این شخصیتهای حقیقی در گذشته هم بحثهایی بوده است، اما چنانچه گفتم بعضی از شخصیتهای اصلاحات، شخصیتهای وزینی هستند و شاید خودشان به تنهایی از چند حزب هم در درون جامعه بیشتر اعتبار داشته باشند؛ بنابراین نمیتوان این شخصیتها را نادیده گرفت. البته مطلوب این است که اشخاص حقیقی یا تشکیل حزب بدهند یا در قالب احزاب موجود فعالیت بکنند، اما واقعیتی که جامعه ما با آن مواجه است این است که احزاب به معنی واقعی کلمه در کشور ما فعالیت ندارند و شاید اگر تمام احزاب بزرگ را در کشور با هم جمع بکنیم شبیه یک حزب مطلوب و حزبی که در کشورهای توسعه یافته درحال فعالیت هستند نمیشوند. باید بپذیریم که احزاب ما ضعف دارند و باید به سمت احزاب قویتر و قدرتمندتری برویم.
او افزود: معنی ندارد که در یک جریان سیاسی که همه تفکر واحدی دارند تابلوهای متعددی را بالا ببرند و درعین وحدت تفکر، تکثر تشکل داشته باشیم. قطعاً اگر جریان اصلاحطلب یک جریان واحد با تفکر مشخصی است باید یک تشکل واحد هم آن را نمایندگی کند. اما فعلا آنچه که هست این است که احزاب در کشور ما ضعیف هستند و ضعف احزاب تشکیلاتی، ما را به سمت فعالیت جبههای میبرد. بیشتر از یک جریان اصلاحطلب وجود ندارد و تشکلهای متعدد به این معنی نیست که گرایشهای گوناگونی در جریان اصلاحطلب وجود داشته باشد. قطعاً احزاب موجود اصلاحطلب، احزابی با تفکرات واحد هستند بنابراین آنچه که مشکلساز است وجود احزاب متعددی است که تفکر واحدی را دارند.
قنبری اضافه کرد: من فکر میکنم که اگر احزاب به این سمت پیش بروند که یک تشکل فراگیر را ایجاد بکنند خیلی از مسائلی که وجود دارد حل خواهد شد و باید ضعف کارکردی احزاب در جامعه ما به نوعی حل شود و راهکارش هم ادغام این احزاب و ایجاد یک تشکل فراگیر است. اما تا زمانی که به این سمت حرکت کنیم ما برای ایجاد وحدت تشکیلاتی خاص، ناگزیر هستیم از نهادهای اجماعسازاستفاده بکنیم. در همین راستا به خاطر ضعف کارکردی احزاب، خیلی از شخصیتها شاید عضو حزب خاصی نباشند و نمیشود آنها را در این نهادها نادیده گرفت. برخی از شخصیتها در استانها یا در جاهای دیگر یا در خود تهران نفوذ کلامشان بیش از یک حزب است و یقیناً وجود این شخصیتها در کنار احزاب لازم است؛ بنابراین کار تشکیلاتی باید باشد کار حزبی باید باشد، اما تا زمانی که احزاب کارکردهای خودشان را به شکل مناسب انجام نمیدهند و شاهد تعدد احزاب در جریان اصلاحطلب هستیم بایستی شخصیتهای اصلاحطلب هم همچنان در کنار احزاب وجود داشته باشند تا بر اقتدار جریان اصلاحات افزوده بشود.
وی افزود: احتمالاً سازوکارهای جدیدی هم به این نهاد اجماعساز افزوده شود و بعید است همان سازوکارهای شورای عالی سیاستگذاری باشد. البته شورای عالی سیاستگذاری در سال ۹۴ و ۹۶ موفق عمل کرده است. حتی درصورتی که تشکل جدیدی هم تشکیل شود تجربیات شورای عالی سیاستگذاری نباید دور انداخته شود و باید از تجربیات مفید شورای عالی سیاستگذاری همچنان استفاده کرد. اگر قرار به ایجاد تحولاتی است این تحولات در جهت کارآمدتر کردن این نهاد باشد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب مطرح کرد: اینکه استراتژی اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ فرق بکند یا خیر موضوعی است که بایستی بزرگان جریان اصلاحات راجع به آن تصمیم بگیرند. قطعاً اظهارنظرهای مختلفی در این باره شده است، اما حرف آخر را بزرگان جریان اصلاحات خواهند زند. به نظر من، تشکیلات وحدتبخش و انسجام آفرینی که قرار است تشکیل شود در مورد کاندیدای اصلاحطلبان و برنامهها و سایر موارد در انتخابات ۱۴۰۰ تصمیمگیری خواهد کرد.
نظر شما