علی مطهری نوشت مبارزه با امریکا برای ما طریقیت داشت نه موضوعیت، وسیله بود نه هدف، ولی اکنون موضوعیت پیدا کرده و تبدیل به هدف شده است. گویی ابتدا باید نظام امریکا از بین برود تا بعد ما به پیشرفت و توسعه بپردازیم.

 برخی معتقدند با مذاکره یا رابطه با امریکا، انقلاب تمام می‌شود/ از فرصت تغییر در رفتار امریکا برای احقاق حقوق مردم‌ استفاده کنیم

به گزارش سلام نو علی مطهری در روزنامه اعتماد نوشت: بعد از پیروزی انقلاب قرار بر قطع رابطه با امریکا نبود تا زمانی که قضیه گروگان‌گیری رخ داد و امریکا رابطه را قطع کرد، در حالی که ما می‌توانستیم همانطور که با انگلیس و فرانسه و آلمان و روسیه رابطه داریم با امریکا هم با حفظ آرمان‌های خود از جمله آزادی فلسطین رابطه داشته باشیم و مشکلات اجتناب‌پذیر و غیرضروری برای انقلاب درست نکنیم.

مشکل اصلی ما با امریکا مساله فلسطین است که این مشکل را با سایر کشورهای غربی هم داریم در حالی که رابطه‌مان با آنها برقرار است.

در طول این چهل سال به تدریج هدف انقلاب اسلامی که همانا ایجاد یک کشور نمونه اسلامی توسعه یافته و برقراری اتحاد میان کشورهای مسلمان برای محقق کردن رسالت‌های فرامرزی انقلاب اسلامی بود تبدیل به هدف نابودی امریکا و دشمنی با کشورهای اسلامی متمایل به امریکا و پیش بردن آرمان فلسطین به تنهایی شد که منجر به هراس سایر کشورهای اسلامی و افتادن برخی از آنها در دامان اسراییل گردید و از طرف دیگر باعث بازماندن کشور از پیشرفت و توسعه شد به ‌طوری که کشورهایی مثل ترکیه و امارات که قبلا فرسنگ‌ها از ایران عقب‌تر بودند اکنون فرسنگ‌ها جلوتر هستند و مردم ایران حق دارند از خود بپرسند چرا ما در طول این چهل سال به پیشرفت قابل توجه و رفاه نرسیدیم گرچه در برخی فناوری‌ها رتبه‌های خوبی در جهان کسب کرده‌ایم.

به عبارت دیگر مبارزه با امریکا برای ما طریقیت داشت نه موضوعیت، وسیله بود نه هدف، ولی اکنون موضوعیت پیدا کرده و تبدیل به هدف شده است. گویی ابتدا باید نظام امریکا از بین برود تا بعد ما به پیشرفت و توسعه بپردازیم. عده‌ای هم چنین جلوه داده‌اند که رابطه یا مذاکره با امریکا حتی در دوره فردی غیر از ترامپ، ملازم با تسلیم و لااقل به معنی اعتماد به اوست. این حرف‌ها بلادلیل است. آیا مذاکره پیغمبر اکرم با ابوسفیان قبل از فتح مکه به معنی اعتماد به ابوسفیان یا تسلیم در برابر او بود؟ ضمن اینکه اساسا در دنیای سیاست، اعتماد چندان مفهوم ندارد.

همچنین برخی معتقدند با مذاکره یا رابطه با امریکا، انقلاب تمام می‌شود و اساسا ما همیشه نیازمند یک دشمن بزرگ هستیم تا شور انقلاب نخوابد، غافل از اینکه شور انقلاب هم یک وسیله است نه هدف و باید متکی به یک شعور باشد.

زمانی که تغییر در سیاست‌ها و رفتار امریکا احساس می‌کنیم باید از این فرصت برای احقاق حقوق مردم‌مان استفاده کنیم. متأسفانه از فرصت دوره اوباما، با همه شیطنت‌هایی که داشت، با شعارهای احساسی به درستی استفاده نکردیم. وقتی اسراییل و عربستان به ‌شدت از قطع رابطه ما با امریکا بهره می‌برند و به‌ شدت نگران بهبود این رابطه البته با حفظ اصول و آرمان‌های ما مثل آرمان فلسطین هستند و می‌خواهند تأثیرگذاری بر کنگره و احزاب امریکا منحصر به خودشان باشد چرا ما متناسب با تغییر رفتار امریکا رفتار نکنیم؟

اگر هدف‌های انقلاب اسلامی با این رابطه بهتر تأمین شود آیا باز هم باید در راه تحقق آن کارشکنی کنیم؟ چرا لابی ایران نباید در کنگره امریکا موثر باشد و حقایق را به گوش آنها برساند به جای آنکه دروغ‌هایی را از منافقین و لابی صهیونیسم و لابی عربستان و امارات دریافت کنند.

به هرحال نباید هدف اصلی انقلاب اسلامی را که ساختن یک کشور نمونه اسلامی بود گم کنیم و وسیله یعنی مبارزه با امریکا را در جای هدف قرار دهیم. قبل از انقلاب هم این مشکل به شکل دیگری وجود داشت. عده‌ای از مبارزان مسلمان چپ‌گرا بودند که می‌گفتند اسلام یعنی مبارزه، و سایر شؤون اسلام را مسکوت گذاشته بودند.

کد خبرنگار: ۱۸
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید