سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: همه چیز در زندگی ریحانه پارسا به شدت سریع و ناگهانی است، از شهرت زیادش با سریال پدر در صدا و سیما تا ازدواج عجیبش با مهدی کوشکی و بعد هم مهاجرت ناگهانی به ترکیه و حضور بیحجاب در رسانهها، تمام رخدادهای زندگی ریحانه پارسای ۲۲ ساله سریع است.
انگار رخدادهای زندگیاش نیز با نسلی که او از آن برآمده تناسب قابل توجهی دارد و همه چیز به سرعت برای او در حال گذر و گذار است، درست مثل موجهای اخبار و اطلاعات که ناگهان اوج میگیرند و ناگهان فرو مینشینند.
ریحانه پارسا با بازی در سریال «پدر» به کارگردانی بهرنگ توفیقی و نویسندگی حامد عنقا به شهرت رسید و بعد با انتشار تصاویری از خود در شبکههای اجتماعی نگاهها را به سمت خود جلب کرد. او با انتشار آن تصاویر در اینستاگرام خود نوشت:
«اگر این روزها عکسی دیده شده که فرق زیادی با تصویر این ماههای اخیر داره، بیهیچ جبههگیری خاصی و موضع داشتن بوده و هست... این عکسها صرفا توجیهی است که ریحانه هیچ شباهتی به لیلای دیده شده نداره.»
تصاویر پارسا که هم برای خودش هم برای سریال پدر حواشیای داشت با ناخشنودی تهیه کننده این سریال هم رو به رو شد و حامد عنقا پس از پایان جشنواره جهانی فیلم فجر در اظهار نظری پیرامون حاشیههای پارسا گفت: «ریحانه پارسا بچه بود و بچگی کرد. دختر ۱۸ساله و شهرتی که ظرف کمتر از یکماه برایش به وجود آمد، هرکسی این ظرفیت را ندارد.»
هرچند ظاهرا نظر عنقا بعدها کمی تعدیل شد و او مرداد ۹۹ در این باره گفت: «خانم پارسا همکار خوب ما در پدر بوده و همچنان برای او آرزوی موفقیت دارم... و اگر هنوز حق پدری نسبت به او داشته باشم و بخواهم به او چیزی بگویم این است که با این همه هوش و استعدادی که دارد اگر تمرکزش را روی استعداد خودش بگذارد و حواسش را پرت چیزهای دیگر نکند، مطمئناً آینده بسیار بسیار درخشانی خواهد داشت.»
پارسا بعدها برای مدتی با مهدی کوشکی ازدواج کرد، ازدواجی ناگهانی که باعث شد این دو به یک برنامه اینترنتی هم دعوت شوند و حسابی مورد توجه قرار بگیرند. عمر این ازدواج اما کوتاه بود و به تازگی نیز پارسا ادعا کرده که ازدواجش با مهدی کوشکی رسمی و ثبتی نبود و فقط همخانه بودند.
یک ماه پس از جدایی ناگهانی پارسا از کوشکی او به طور غیرمنتظرهای سر از ترکیه در آورد، بهشت سایتهای شرط بندی و جایی که مدتی قبل از او مهراد جم، خواننده جوان موسیقی پاپ هم راهی آن جا شده بود.
پارسا البته مدعی است که برای ساخت فیلم افشاگرایانه زندگیاش با نام «زمان» توسط یک تهیهکننده فرانسوی به ترکیه سفر کرده است، اما برخی معتقدند پارسا جدیدترین صید سایتهای شرطبندی در ترکیه است، درست مثل مهراد جم که ناگهان سر از ترکیه در آورد و به دوست پسر ناگهانی دنیا جهان بخت یکی از چهرههای پرفالور اینستاگرام و از چهرههای جنجالی سایتهای شرط بندی تبدیل شد.
این که ریحانه پارسا واقعا به حق یا ناحق از فشارها عاصی شده یا در پروژه سایتهای شرط بندی قرار دارد و یا اصلا دنبال پناهندگی است یک بحث است و این که سیستم رسانهای و فرهنگی ما معیوب و مشکل دارد بحث دیگر و مهمتری است.
ریحانه پارسا و مهراد جم هر دو از یک نسل هستند و هر دو ناگهانی به شهرت رسیدند و هر دو در سودای یک رویا پا به آن سوی مرزها گذاشتند. مهاجرت حق هر کسی است و به طور کلی نمیتوان کسی را بابت آن سرزنش کرد اما باید پرسید کجای کار ایراد داشت که از هنرمندان با شخصیت و با امضا به چنین چهرههایی رسیدیم که به سادگی طمعه سایتهای شرط بندی یا هزار و یک داستان دیگر میشوند؟
برای حذف کدام چهرهها یک شبه به ریحانه پارسا و مهراد جم میدان دادیم تا آنها توجهی فراسوی ظرفیت خود بگیرند و در مسیری اشتباه استعداد احتمالی خود را به باد دهند؟ چرا ریحانه پارسا با یک اشتباه باید آن چنان از سوی تهیه کننده یک سریال مورد عتاب قرار گیرد و بعد از طرف مقابل به دو سه برنامه پرببینده دعوت شود؟ چرا باید برای یک پست اینستاگرامی یک هنرپیشه جوان را تحت فشارهای غیرمتعارف قرار داد؟
چه آسیبهایی در دنیای هنر ما وجود دارد که از پرورش شجریان، انتظامی، ثریا قاسمی، خواجه امیری و لیلا حاتمی به پرورش جمها و پارساها رسیدیم و همینها را نیز دو دستی به باد میدهیم؟
اشتباهات این جوانان غیرقابل انکار است اما اشتباهات مهلک مدیران فرهنگی در سالیان گذشته بسیار سوال برانگیزتر است. چه بسا اگر تصمیمات درست آنان بود، مسیر تولید مهراد جم و ریحانه پارسا شکل نمیگرفت و استعداد آنها به شکل بهتری شکوفا میشد. اگر این آسیب شناسی شکل نگیرد نه تنها دیگر امیدی به تربیت ستاره مهم و موثر نیست، بلکه همین استعدادهای میان رده نیز مثل آب خوردن از دست میروند.
نظر شما