به گزارش سلام نو به نقل از خبرآنلاین، موتور تخریب و توهینشان شاید این روزها حسابی گرم شده باشد اما به تازگی روشن نشده است؛ این موتور و این توپخانه مدتهاست که به کار افتاده و حالا درست در بحرانیترین شرایط میخواهند ضربه را هرچه تمامتر به رقیب بزنند، هدف هم نامشخص نیست؛ کُند کردن حرکت دولت روحانی در چندماهه باقیمانده از عمرش.
حکایت، حکایت اظهار نظرهایی است که مسلسلوار از سوی ساکنان جدید خانه ملت به سمت ساختمان پاستور نشانه میرود و هر روز رنگ جدیدتری به خود میگیرد.
کارزار انتخابات وظیفه به زیر کشیدن رئیس جمهور
زمانی که در مدرسه فیضیه برخی طلاب جوان پلاکارد به دست گرفتند و حسن روحانی را تهدید به مرگ کردند میشد حدس زد که این اول راه است و دولتیها روزهای سختتری را باید انتظار بکشند. همینطور هم شد کارزار انتخابات مجلس یازدهم که از راه رسید صف منتقدان دولت توانستند از فرصت رد صلاحیت رقیب و ناامیدی مردم برای شرکت در انتخابات بیشترین بهره را ببرند و یکدستترین مجلس تاریخ جمهوری اسلامی را رقم بزنند.
در همین روزها بود که علاوه بر شام و ناهارهای صلواتی و جشنهای آنچنانی بازار تبلیغات انتخاباتی با طعم انتقاد و تخریب دولت توسط نامزدهای مجلس شورای اسلامی داغ شد. از وعده های رنگارنگ در حوزه اجرایی گرفته تا توهین به دولت برای جذب رای از سوی مردمی که هنوز پشت پرده بسیاری از اتفاقات را نمیدانند،همه در سبد انتخاباتی کاندیداهای راست مشاهده میشد. البته کاندیداهایی هم که از یک سو نام نمایندگی را در مجلس دهم یدک میکشیدند در زیر سقف ساختمان هرمی میدان بهارستان از هیچ تلاشی فروگذار نکردند تا آنجا مجتبی ذوالنوری نماینده قم و کسی که هدایت و رهبری منتقدان دولت را به دست داشت بعد از جنجال توزیع شبنامهها علیه روحانی در صحن علنی مجلس صراحتا اعلام کرد وظیفهشان به زیر کشیدن رئیس جمهوری است.
از فحاشی تا آرزوی اعدام
ماشین تخریب و توهین تنها به روزهای انتخابات مجلس ختم نشد و ادامه ماجرا در درون صحن سبز بهارستان پیگیری شد از یک سو تریبونهای مجلس بود که اظهارات نمایندگان را که دیگر اسمش را نقد نمیتوان گذاشت و عملا توهین به رئیس قوه مجریه بود منعکس میکرد و از سوی دیگر نمایندگانی که این تریبون را به اندازه کافی موثر نمیدانستند درفضای مجازی انتقادات را به قول عباس عبدی درنابخردانهترین شکلش مینوشتند.مانند علی اصغر عنابستانی که درتوئیترش نوشت: «جناب رئیس جمهور! دهان دریدگی شما را در انواع فحشها که نثار منتقدین کرده اید دیده ایم و فرومایگی تان را در نسبت ناروا به ائمه اطهار برای نیل به مطامع سیاسی تجربه کرده ایم! به جای بسیج یک لشگر برای پاسخ به نماینده ملت و طرح شکایت از اوقدری به فکر ملت باش که طاقتشان طاق شده است.»
عنابستانی در توئیت دیگری نوشته بود: «او آنقدر وقیح است که ملت خویش را به مسخره گرفته است! کشور به حال خود رها شده و مردم در تامین مایحتاج خویش درمانده اند و زیر خط فقر درست و پا می زنند. رئیس جمهور در بند حفظ خفط ریش خویش است! اف بر تو باد که ملتی را شرمنده کرده ای.»
اردشیر مطهری در روز رای اعتماد به وزیر صمت و در انتقاد از عدم حضور روحانی در صحن علنی مجلس گفت: «آقای رئیس جمهور که خودت را مخفی کردی آیا میدانی مردم میگویند خدا روحانی را لعنت کند؟ چرا وزیری پیشنهاد شده است که دو دهه در خارج از کشور زندگی میکرده است.»
مجتبی ذوالنوری هم که پیش از این نمودی از خودش و حرفهایش را نشان داده بود در توئیترش خواستار اعدام رئیس جمهور میشود و در توئیتی مینویسد: « جناب روحانی! اگر برای توجیه مذاکره با دشمن، علت صلح امام حسن بامعاویه را خواست اکثر مردم از امام ذکر میکنید! امروز اکثریت قاطع ملت ایران به کمتر از عزل و مجازات شما راضی نمیشوند؛با منطق شما،رهبر انقلاب باید دستور دهند هزار بار شما را اعدام کنند تا دل مردم عزیز راضی شود.»
میهماننوازی به سبک افراطیها
هدفشان تخریب دولت است حالا چه با توهین به حسن روحانی در مقام رئیس جمهور چه محمدجواد ظریف به عنوان محبوبترین وزیر دولت یازدهم و دوازدهم؛ وزیری که برجام و پیشبرد سیاست خارجی در ۷ سال گذشته با برند او شناخته میشود. ۱۵ تیرماه بود که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه برای پاسخ به سوالات نمایندگان راهی بهارستان شد او که میدانست روز سختی را در پیش دارد و ممکن است حرفها و حتی توهین بشنود پشت تریبون قرار گرفت. همینکه وزیر خارجه خواست صحبتهایش را شروع کند دوباره همهمه نمایندگان آغاز شد؛ آنها مقابل جایگاه هیات رئیسه جمع شده بودند و فریاد میزدند تذکرات قالیباف هم هیچ تاثیری نداشت.
در این لحظه ظریف در کنایه به این فریادها که مانع از صحبتهای او میشد گفت: «انگار دوستان نمیخواهند بشنوند؛ من زیاد مزاحم شما نمی شوم». در همین لحظه یکی از نمایندگان فریاد زد «بهتر» ظریف هم در پاسخ به این حرف گفت: «ممنون از میهمان نوازی شما»
مرز نقد و تندروی
علی رغم همه تصورات درباره باریک بودن مرز نقد و توهین به نظر میرسد این مرز چندان هم باریک نیست و تنها به دور از شعارزدگی میتوان نقدی را مطرح کرد که خروجی آن بهبود شرایط باشد و نه التهاب جامعه؛ وقتی گفته میشود «سیاست پدر و مادر سرش نمیشود» در چنین بزنگاههایی خود را نشان میدهد تا بگوید هدف رسیدن به قدرت است و نه رتق و فتق امور و رفاه بیشتر برای کشور.
امیررضا واعظ آشتیانی از فعالان اصولگرا در یادداشتی مینویسد: «تندروی در هر مقام و مسلکی اشتباه است و باید حرف درست ما به گونه ای باشد که مردم به آن گوش کند. به مثابه فریاد بی اثر نباشد که صرفا بشوند چرا که گوش دادن و شنید متفاوت است. زمانی که سیاسیون تفاوت بین گوش دادن و شنیدن مردم را ندانند، صحبت هایی می کنند که نتیجه آن چیزی به جز دلسردی مردم نیست.چه در عرصه اجرایی و چه در مجلس و دیگر ارکان سیاست، گفتمان باید شفاف باشد و در عین حال ضعف ها و کاستی های خودمان را تقویت کنیم. این که خودمان را مبرا از خطا دانسته و از دیگران انتقادات تندی کنیم، منصفانه نبوده و بداخلاقی تلقی می شود. نباید خود را مطهر دانسته و دیگران را سراسر عیب بدانیم.»
انتقاد روحانیون قم از تندرویها
«انقلابی و انقلابیگری» این نقابی است که تعدادی از نمایندگان مجلس یازدهم در پس آن به خود اجازه میدهند هر حرفی را به زبان بیاورند و هر اقدامی را انجام دهند اما این رفتار نه تنها مورد قبول نیست بلکه از سوی روحانیون با سابقه نیز نکوهش میشود مانند آیتالله غروی استاد حوزه علمیه قم که درباره رفتارهای اخیر مجلس یازدهمیها به جماران گفته است: «اظهار نظر برخی نمایندگان مجلس جای تاسف دارد که اینگونه تند و تیز و با ادبیات بد برخورد می کنند، این مواضع در دنیا و رسانه های بیگانه بازتاب پیدا کرده و تنها دشمنان اسلام و آمریکا و صهیونیسم شاد می شوند. متاسفانه مجلس یازدهم تاکنون نه تنها با دولت انگونه که باید همکاری نکرده، بلکه در برابر دولت قرار گرفت و مشکلات مردم بیشتر شد و قاطبه علما و عقلای حوزه های علمیه از حرکت های افراطی اخیر استقبال نمی کنند، بلکه انتقاد هم دارند.»
نظر شما