اگر شجریان فقط صدا، تکنیک و دانش ادبی را داشت برای ماندگاری کافی بود، اما او چیزی فراسوی تمام این‌ها داشت. او نماد هنر متعهد و هدفمند بود. در بوق و کرنا نمی‌کرد، مدعی نبود اما برای خودش رسالت قائل بود. شجریان نه تنها موسیقی اصیل ایرانی را نجات داد بلکه چنان زیست و چنان کرد که تبدیل به آسمان هنر ایران شد. آسمانی  که وجودش چنان قطعی بود که حتی بعد از سال‌ها سرطان و مبارزه با بیماری باز هم مرگش بهت آور است.

عکس از:  آرش عاشوری‌نیا

سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: هم هنر خودش بود و هم زمانه با او همراه بود تا صدایش خاطره مشترک چند نسل و تمام قشرها و گروه‌های اجتماعی باشد.

صدای محمدرضا شجریان صدایی بود که از تهران تا سنندج و از مشهد تا اهواز در چهارگوشه خاک ایران به گوش می‌رسید. فرقی نداشت مرفه، فقیر، چپ، راست، مذهبی، غیرمذهبی و روشن‌فکر همه و همه روزی روزگاری گوش و دل به شجریان سپرده بودند. حتی نسل جدیدی که کم‌تر حوصله ساز و آواز دارد هم به لطف میکس‌ شجریان با موسیقی‌های مدرن صدای او را شنیده بود.

سرنوشت صدا و آواز شجریان درست مثل شاهنامه است. چه شاهنامه داشته باشید و چه نداشته باشید، چه خوانده باشید و چه نخوانده باشید بالاخره اشعار بلند فردوسی جایی در زندگی شما به چشم می‌خورد.

عکس مشهوری که از گردهمایی دوستداران شجریان فردای روز وفاتش منتشر شد را نگاه کنید! حتی آن پلیسی هم که جلوی مردم صف کشیده شجریان گوش داده.

شجریان نه تنها یکی از بهترین صداهای تاریخ ایران بود بلکه به گواه اساتید و پژوهش‌گران موسیقی از خوش‌تکنیک‌ترین و کاربلدترین خوانندگان موسیقی اصیل ایرانی بود. این توانمندی کم نظیر او وقتی با شناختش از شعر به ویژه از سعدی و حافظ هم‌راه می‌شد ترکیب جادویی می‌ساخت که بسیار دل‌ربا بود.

تا همینجا اگر شجریان فقط همین صدا، تکنیک و دانش ادبی را داشت برای ماندگاری کافی بود، اما او چیزی فراسوی تمام این‌ها داشت. او نماد هنر متعهد و هدفمند بود. در بوق و کرنا نمی‌کرد، مدعی نبود اما برای خودش رسالت قائل بود. شجریان نه تنها موسیقی اصیل ایرانی را نجات داد بلکه چنان زیست و چنان کرد که تبدیل به آسمان هنر ایران شد. آسمانی  که وجودش چنان قطعی بود که حتی بعد از سال‌ها سرطان و مبارزه با بیماری باز هم مرگش بهت آور است.

ما قمر، بنان و تاج اصفهانی داشتیم، چهره‌هایی که هر کدام قله‌ای در جهان موسیقی ایران بودند. صدای شفاف قمر هنوز تکرار نشده. صدای چونان ابریشم بنان و تکنیک‌هایش هنوز مثالی نیافته و قوت صدای تاج و تحریرهایش کم نظیر باقی مانده.

اما با تمام این‌ها این شجریان بود که موسیقی اصیل ایرانی را به سرمنزلی جدید رساند و استانداردی کم نظیر از یک هنرمند ارائه کرد. شجریان به جز استعداد ذاتی و تکنیک کم نظیر و انتخاب و خوانش دقیق اشعار، هنرمند و انسانی به معنی تمام کلمه سلیم النفس و روشن ضمیر بود.

شجریان قدر قدرت موسیقی اصیل ایرانی بود، اما هیچ گاه حتی متهم به چیزی به نام باند بازی یا حذف رقبا نشد. هیچگاه به هیچ هنرمندی طعنه نزد و حتی کسانی که از یک خواننده تقلید می‌کنند را نیز با احترام یاد می‌کرد و می‌گفت بهتر از کسانی هستند که توان همین را هم ندارند.

او دو بار ازدواج کرد اما هیچ گاه زندگی شخصی پر حاشیه‌ای نداشت. کم‌ترین حرف و حدیث و سخنی درباره‌اش وجود نداشت و هیچ کس نتوانست به این واسطه انگشت اتهامی به سویش بلند کند.

فرزندانش، به ویژه همایون شجریان که میراث‌دار او در صورت و صدا و مَنش است، مصداقی از آقازادگی واقعی بودند و به ویژه در این روزها با فرزندان سیاستمداران قیاس می‌شوند که برخلاف پدرانشان نه تنها در سیاست به جایی نرسیدند بلکه بعضا غرق رانت و فساد نیز هستند.

اما شاید درخشان‌ترین ویژگی شجریان را بتوان گره خوردنش با مردم دانست. او آن چنان که خودش بارها گفت برای مردم می‌خواند نه وکیل و وزیر و رئیس جمهور و اگر آن‌ها هم بخشی از مردم باشند صدای او را می‌شنوند. او هیچ وقت سیاست‌مدار نبود، اما همیشه در سمت مردم بود و ترسی از هزینه دادن در این راه نداشت، حتی اگر این هزینه محرومیتش از رادیو و تلویزیون می‌بود.

حالا شجریان استثنائی، شجریان بی‌تکرار و شجریانی که خون خود را در رگ‌های موسیقی ایرانی جاری کرد در توس آرام گرفت تا درخت تناورِ موسیقی ایران به ریشه‌هایش در مشهد باز گردد.

تکنیک و شیوه آوازی شجریان شاید ساده‌ترین بخش از زندگی او باشد که قابلیت حفظ دارد. چند شاگرد خوب و ممارست پی در پی می‌تواند تکنیک او را حفظ کند، چنان چه همایون میراث‌دار به حقِ صدای پدر است، اما منش، روش و نگاه شجریان در زندگی و در موسیقی گوهری نایاب‌تر است که حفظ آن ضرورتی اولیتر دارد.

شجریان خواننده‌ای بی‌نظیر، نوازنده‌ای درجه یک، موسیقی‌دانی باهوش، ساز سازی خلاق، خوشنویسی مثال زدنی و البته باغبانی جان افزا بود، اما او پیش و بیش از تمام این‌ها انسانی اخلاقی با قلبی به وسعت یک خاک بود که از خاک ایران برخواست، برای مردم ایران خواند و تلاش کرد و در نهایت به خاک ایران بازگشت.

باشد که خاکش مامن درختانی تناور در موسیقی و آواز اصیل ایرانی باشد و منش هنری او نه تنها در بین اهالی موسیقی بلکه در بین عموم اهلی هنر چراغ راهی روشن باشد.

کد خبرنگار: ۹
۱دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • عابدین IR ۰۸:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۲
    0 0
    مگر همه ایرانیان فارس هستند که شجریان آسمان هنرشان باشد. هرگز یادتان نرود که بالا40 درصد ایرانیان ترک هستند و شجریان در بین آنها شناخته شده نیست. ما هرگز آوازهای او را گوش نمیدهیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید

    ***