سلام نو – سرویس اقتصادی: با وجود اینکه برخی انتظار داشتند با محدودیتهای وضع شده از سوی سازمان بورس و بعضی عوامل موثر دیگر، بازار سرمایه این هفته ثباتی نسبی را تجربه کند، شاخص بورس روز گذشته ۵۴ هزار واحد ریزش را تجربه کرد تا کف حمایت چندین ماهه خود را از دست دهد و امروز هم شاخص ریزشی بیش از ۲۸ هزار واحدی را داشته.
برای روشن شدن وضعیت باید بدانید تا لحظه تنظیم گزارش ارزش صفهای فروش به ۱۲ هزار میلیارد تومان میرسد، رقمی که بیست درصد از کمک صندوق توسعه ملی به بورس بیشتر است.
شپنا امروز هم مانند چند روز گذشته وضعیت خوبی نداشت و در صدر فهرست بزرگترین صفهای فروش بورس قرار داشت. بانک دی هم که تا مدتی پیش از سهمهای سبز بازار سرمایه بود در مقام دوم بزرگترین صفهای فروش قرار دارد.
چه کسی مقصر این وضعیت است؟ از نظر برخی فعالین بازار سرمایه مقصر وضعیت امروز بورس دولت و در راس آن رئیس کل بانک مرکزی است که زیر پای بازار سرمایه را خالی کرده تا بتواند نظام بانکی را سامان دهد.
سید صادق حسینی، روزنامهنگار در توییتی با ارائه روایتی از نقش همتی در وضعیت بازار سرمایه مینویسید:
با یکی از مدیران باسابقه بورس صحبت میکردم؛ گفتم به عنوان ناظر بیرونی؛ لجبازی و اختلاف سیاست در بورس مشهود است. گفت: علیالظاهر سیاست آقای همتی؛ بانک مرکزی؛ این است پول را از بورس خارج و به سمت نظام بانکی هدایت کند! البته که پول خارج شده از بورس به سمت دلار و مسکن میرود.
میثم بهرامی، دبیر تحریریه بورس ۲۴ اما به مسئله دیگری اشاره میکند مینویسد:
هنوز هم بسیاری از سهم ها یا اصلا معامله نمی شوند، یا ارزش معاملاتشان به حدی پایین است که قیمت پایانی اصلا تکان نمی خورد. تا زمانی که قفل صف فروش این سهم ها باز نشود، بعید است که اعتماد به بورس برگردد.
صادق حسینی و میثم بهرامی هر کدام بخشی از مشکل اساسی امروز بورس را روایت میکنند. حسینی از مشکلات اساسی دخالت بیحد و حصر و غیرمدبرانه دولت در بورس حرف میزند و بهرامی به بزرگترین مشکل این روزهای بورس یعنی از دست رفتن اعتماد مردم به بازار سرمایه اشاره میکند.
دولتیها و سیاستمدارانی که تا دیروز مردم را به حضور در بورس تشویق میکردند هیچ گام درست، اساسی و امید بخشی برای سامان دادن به بازار انجام ندادند و تا امروز گامهایی عموما سست، کوتهنگرانه و البته اعتماد زدا برداشتند.
تغییر ساعت معاملاتی، تغییرات چندباره در سقف سرمایهگذاری صندوقهای درآمد ثابت، خرید دستوری حقوقیها، ممنوعیت معاملات الگوریتمی، ممنوعیت نوسانگیری روزانه و البته اختلاف وزارت اقتصاد و نفت بر سر دارا دوم از جمله تصمیمات ناگهانیای بود که تنها دست آورد مهمش مخابره پیام بیثباتی در تصمیمگیری بود.
وضعیت فعلی تصمیمات دولتیها، مجلسیها و مدیران بورس نه تنها شرایط بازار را بهتر نکرده بلکه مهمترین سرمایه بورس در یک سال گذشته که اعتماد مردم بوده را به باد داده است.
اهمیت اعتماد مردم آنجاست که صفهای درخواست فروش تنها در یک روز از مقدار کمک صندوق توسعه ملی جلو زد و نشان داد باز گرداندن اعتماد مردم از هر کمک مالی، قانونی و ساختاریای برای امروز بورس واجبتر است.
بورس امروز به روزهای اول تیر بازگشته و بسیاری از مردم سرمایه خود را از دست دادهاند، با این همه کارشناسان معتقدند باید از رفتار هیجانی پرهیز کرد چون بورس دوباره رشد خواهد کرد، اما سوال اینجاست که با وضعیت فعلی کشور، تصمیمات دولت، سازمان بورس و بانک مرکزی این رشد چه زمانی و چگونه رخ خواهد داد؟ چه کسی میتواند بی سامانی فعلی در بورس را سامان دهد؟ حسن روحانی؟ حسن قالیباف اصل؟ فرهاد دژپسند؟ چه چیزی یا چه کسی میتواند بورس را نجات دهد؟
نظر شما