سلام نو – سرویس بین الملل: "فرقی بین ترامپ و بایدن نیست". این شاه بیت فعالین سیاسی اصولگرا از مجلس تا مناصب دیگر سیاسی است. در طرف مقابل اما اصلاحطلبان به وضوح جو بایدن را ترجیح میدهند، تا جایی که برخی رسانههای اصولگرا رسانههای اصلاحطلب را ستاد انتخاباتی بایدن در تهران خطاب کردند.
کسانی که فرقی بین بایدن و ترامپ قائل نیستند همچون امیر ابوالفتح، کارشناس مسائل بین الملل" معتقدند که "فرد در عهده داری مسند ریاست جمهوری در آمریکا حائز اهمیت نیست بلکه مهم سیاستی است که توسط دولتها در پیش گرفته خواهد شد."
در طرف مقابل کسانی که تفاوت بین ترامپ و بایدن قائل هستند تاکید میکنند که با وجود نقش پررنگ سیستم، لابی و اتاقهای فکر در آمریکا، شخصیت هر رئیس جمهور نیز بر سیاستهای آمریکا در داخل و خارج اثر خاص خود را دارد، به خصوص اگر یکی از گزینهها دونالد ترامپی باشد که غیر معمولترین رئیس جمهور سالهای اخیر و شاید کل تاریخ آمریکا است.
جواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه ایران بارها تاکید کرده که ایران ترجیحی بین بایدن و ترامپ ندارد و تابستان گذشته نیز به جان میکلتویت، سردبیر بلومبرگ از آمادهشدن تهران برای دومین دوره ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» درپی نزدیک شدن انتخابات سال ۲۰۲۰ خبر داد.
او همین موضع را چند وقت گذشته در گفتوگو با فرید مدرسی، روزنامهنگار، تکرار کرد و تاکید کرد به نظر او و بر اساس آمار موجود هنوز شانس دونالد ترامپ برای پیروزی بیشتر است و تهران هیچ حسابی روی انتخابات آمریکا باز نکرده است.
وزیر امور خارجه ایران همچنین در گفتوگوی آنلاینی که دو روز پیش با شورای روابط خارجی آمریکا نیز داشت مجدد بر عدم ترجیح ایران بین بایدن و ترامپ تاکید کرد و افزود که تنها گزینه هر رئیس جمهوری در ایالات متحده این است که برای بازگشت به برجام کسب اعتماد کند.
بایدن و ترامپ؛ انتخابی بین بازیگر نرمال و تاجر دیوانه
مهمترین تفاوت این دو نفر نرمال شدن رفتار ایالات متحده در صورت به قدرت رسیدن بایدن است. این نرمال شدن به معنی قانون مدار شدن کامل، کاهش زور گویی یا توقف زیادهخواهیهای آمریکا نیست بلکه شامل احترام نسبی آمریکا به قراردادهای بین المللی، واکنشهای قابل پیش بینی توسط آن کشور و پایبندی نسبی به عرف بازی قدرت در سطح بین الملل است.
به طور قطع هیچ کس انتظار ندارد فردای پیروزی جو بایدن او پیام صلح به تهران بفرست یا بدون هیچ چون و چرا یا زیاده خواهیای به برجام باز گردد، اما از فردای ورود بایدن به کاخ سفید میتوان اطمینان داشت رخدادهایی مثل ترور سردار قاسم سلیمانی تکرار نخواهد شد و مقام ارشد نظامی ایران در سفری دیپلماتیک و در کشور ثالث هدف قرار نمیگیرد.
اتفاق دیگری که میتوان درباره بایدن انتظار داشت کاهش محسوس حمایت از گروههای مخالف ایران و کاهش نسبی تاثیر لابی عربی بر آمریکا است.
فرشگرد و سلطنتطلبان و منافقین به لطف استراتژی مایک پمپئو و جان بولتون از حمایت مالی و رسانهای بسیاری برخوردار شدند. با ورود بایدن میتوان افول جدی این گروهها به خصوص در بعد رسانهای و کاهش تاثیر لابی آنها در کاخ سفید را انتظار داشت.
از طرف دیگر بایدن هرچند ارتباط با اعراب را حفظ میکند و به ویژه از پول آنها استقبال میکند، اما حتما مانند دوران ترامپ نخواهد بود که اعراب با پول بتوانند هر کاری بکنند، آنچنان که در دوران اوباما نیز با وجود کند کردن روند برجام نتوانستند آن را متوقف کنند.
البته این حرفها به آن معنا نخواهد بود که بایدن سپاه را به سادگی از لیست گروههای تروریستی خود خارج میکند یا بدون هیچ حرف و حدیثی پای میز مذاکره با ایران مینشیند. بایدن حداکثر استفاده را از اقدامات هزینهزای ترامپ خواهد کرد و اجازه نخواهد داد این هزینهها برای آمریکا بدون دست آورد باشد.
درباره اسرائیل هم هرچند حمایت دولت دموکرات از تل آویو کم نخواهد شد، اما حتما عمق روابط دوران ترامپ و نتانیاهو را نخواهد داشت چون بخشی از این روابط از کانال جراد کوشنر داماد ترامپ سامان دهی میشود و با رفتن او بعید است دولت دموکرات چنین جنسی از روابط را احیا کند. دست آورد این رخداد میتواند کاهش سرعت شهرک سازی و اقدامات رادیکال اسرائیل علیه حقوق فلسطینیها باشد.
بایدن اما در برابر تمام مزایای خود، یک مشکل بزرگ برای ایران دارد و آن توان اجماع سازی است. بازگشت آمریکا به رفتار نرمال هرچند توان تاثیر گذاری ایران بر رفتار این کشور از طریق ساختار بین الملل را افزایش میدهد، اما به طور همزمان توان اجماع سازی را نیز به کاخ سفید باز میگرداند و ایران دیگر با یک بازیگر دیوانه طرف نخواهد بود.
در مجموع به نظر میرسد حضور بایدن در کاخ سفید مزایای غیرقابل انکاری برای ایران دارد، هرچند این مزایا نباید باعث به خطا افتادن ما در تغییر رفتار بنیادین آمریکا نسبت به ایران شود.
نظر شما